به گزارش صبح الوند به نقل از راه دانا، جمعی از فرهنگیان نامه سرگشاده‌ای را خطاب به رئیس‌جمهور نوشتند.

در این نامه خطاب به رئیس جمهور آمده است: حضرتعالی نیک مستحضرید که دولتمردان ایران اسلامی همواره بر اینکه دانستن حق مسلم مردم است، پای فشرده و آن را تداوم بخش اعتماد متقابل میان مردم و دولت می‌دانند و در این میان جنابعالی نیز بارها بر آن تأکید ورزیده‌اید.

از سوی دیگر مجلس به عنوان خانه ملت و نماد بارز مردم‌سالاری دینی حق دارد به نمایندگی از موکلین خود با استفاده از ابزارهایی قانونی مانند سؤال و استیضاح از وزرا و کارگزاران دولت، راه برای چرخه شفاف، صریح و صحیح اطلاعات هموار ساخته و مجالی را نیز برای دولتمردان فراهم سازد تا ضمن دفاع از کارنامه کاری خویش، غبار ابهام و اتهام را از خود دور کنند.

در این نامه اشاره شده است: ماجرای عزل وزیر آموزش و پرورش همزمان با دو تصمیم مهم در صحن مجلس یعنی اعلام وصول استیضاح وزیر و تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان، این فرصت ارزشمند را از جامعه فرهنگیان سلب نمود تا ندانند وزیر در قبال سؤالات عدیده‌ای که امروز از طریق رسانه‌ها بر سر زبان‌هاست چه پاسخی دارد؟

البته استیضاح هرچند دیرهنگام بود اما یک فرصت بود تا اعتماد آسیب دیده معلمان را ترمیم ببخشد و گوش‌های تشنه، برای حقایق را سیراب کند؛ افسوس که به یک باره،خداحافظی زود هنگام آقای وزیر بر استفهام‌ها و تردیدها افزود.

فرهنگیان در نامه می‌افزایند: ما به عنوان جمعی از فرهنگیان که قطعاً توفیق روز افزون حضرتعالی و همکارانتان آرزوی قلبی ماست از جنابعالی و نمایندگان محترم مردم در مجلس می‌خواهیم به دور از هرگونه تعلق خاطر و نگاه سیاسی فرصتی را فراهم سازند تا خانواده یک میلیونی معلمان پاسخ و واکنش مناسبی برای برخی از ابهام‌ها و سؤالات خود بیابند.

سؤالاتی متعدد و متنوع در حوزه آموزش و پرورش که ناچار به تعدادی از آنها به طور مجمل بسنده می‌شود:

1- پاسخ شفاف دولت در قبال بازداشت همزمان مدیرعامل و چند تن از اعضای صندوق ذخیره فرهنگیان به اتهام اختلاس چیست؟

2- آیا صندوق ذخیره فرهنگیان که حاصل مشارکت و سرمایه‌گذاری قریب به نهصد هزار فرهنگی است باید به بنگاه اشتغال همسر و خویشاوندان درجه اول و دوستان فابریک مدیر عامل و برخی از اعضای هیأت مدیره تبدیل می‌شد؟

3- فرهنگیان معتقدند صندوق را باید به گروهی امین که منتخب واقعی آنان باشند سپرد تا به عنوان "هیأت امنا" آن را مراقبت و تدبیر کنند. اینک جای این سوال باقی است که به کدامین حجت باید برخی از افراد نام و نشان‌دار سیاسی از جرگه" بنیاد باران " تکیه بر جای امنا بزنند؟ به ویژه کسانی که قبلاً در زمان وزارت خود، آزمون موفقی نداشته‌اند ."من جرب المجرب حلت به الندامه".

4- وام‌های کم بهره از محل صندوق به چه کسانی پرداخت شده که با معوقات چند هزار میلیاردی و بی تدبیری‌ها ، کشتی صندوق و بانک سرمایه را این چنین به گل نشانده است؟

5- آیا نمی‌شد به جای به‌کارگیری و جذب همزمان سه وزیر همسو در هیات امنا، از فرهیختگان کاربلد و مستقل در حوزه بازار و اقتصاد دعوت به همکاری می‌شد؟

6- آیا مدیر عامل و هیأت مدیره‌ای که سود خالص 1150 میلیاردی سال 91 را به کمتر ار 400 میلیارد اسمی تقلیل داده است، مستحق دریافت حقوق و پاداش چند میلیونی و نجومی است؟

7- آیا نباید بازرسی‌های به موقع رصد می‌کرد تا مشخص شود بر اساس کدام حجت عقلی و دلیل علمی و تخصصی خیلی از شرکت‌های وابسته و اقماری صندوق باید به کسانی سپرده شود که تنها ممیزه آنها قرابت سیاسی و یا سببی با مدیر عامل با چند صباحی مدیریت در آموزش و پرورش بوده است؟ کافی است سرنخ های اراک و کرمان را برای اثبات این ادعا رصد کنید.

8- آیا اگر فرهنگیان به عنوان صاحبان اصلی این سرمایه، متقاضی انتشار سیاهه و لیست پرداختی‌ها به مدیرعامل، هیأت مدیره و دیگران مدیران شرکت‌های وابسته به صندوق باشند درخواستی نامتعارف و ناممکن است؟

9- ای کاش جناب فانی از تریبون مجلس به این سوال مکرر و متواتر، یک بار برای همیشه پاسخ می داد که بر اساس کدام توافق نانوشته و غیر قانونی و یا فشار تحمیل شده، دانشگاه تازه تأسیس فرهنگیان باید قریب به 4 سال با سرپرست اداره شود؛ آن هم در دولت جنابعالی که با شعار التزام و پای‌بندی بر قانون از مردم بیعت ستانده است؟ البته سکوت معنادار شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در این باره از نظر مدرسان دانشگاه پذیرفتنی نیست.

10- گفته می‌شود در دانشگاه فرهنگیان علاوه براین قانون‌گریزی ، جذب و به‌کارگیری بی رویه دوستان بازنشسته با قراردادهای نا متعارف، ابهاماتی را برای کارکنان و مدرسین برانگیخته است که اگر دانشگاه به دلیل کمبود بودجه و اعتبار، بیش از یک سال است حق‌التدریس استادان و مدرسین را پرداخت نکرده و توان پرداخت اضافه کاری به دیگر کارکنان اداری خود را ندارد از چه محلی ،با چه محمل قانونی و حقوقی با قراردادهای چند ده میلیونی به برخی ماهیانه حداقل ده میلیونی می پردازد؟ و یا معاونی که تمام وقت در دانشگاه دیگری به درس و بحث مشغول است به یمن سایه مجازی خود ماهیانه چندین میلیون علاوه برحق الجلسه دریافت می‌کند؟اگر این پرداخت ها متعارف است بدا به حال نامتعارف بگیران که آتش دوزخ را به جان خریده‌اند!!

11- ای کاش جناب وزیر می فرمودند به کدامین گناه ، علاوه بر برخی از بازنشستگان سال 93 تمامی باز نشستگان سال 94 نیز ریالی بابت حداقل پاداش سی سال خدمت صادقانه خود دریافت نکرده‌اند؟ آیا دیگر کارکنان بازنشسته در وزارتخانه‌های نفت، اقتصاد و دارایی و...نیز پاداش‌های گزاف خود را تا کنون دریافت نکرده‌اند؟ کار نقد و پرداخت نسیه به معلمان در زمان وزارت جناب فانی به رسمی ماندگار مبدل گردید که کار را برای آیندگان نیز دشوار ساخت.

12- ای کاش آقای وزیر به صراحت می‌گفتند چرا باید تنها دستاورد او در طی بیش از سه سال مدیریت بر آموزش و پرورش، افزایش دستوری مدارس غیردولتی به قیمت تضعیف روز افزون مدارس دولتی خاصه در مناطق محروم باشد؟

13-  اتفاق بی‌سابقه و نادری در برخی از کتب درسی از جمله مطالعات اجتماعی پایه دهم و یا ادغام و حذف درس مربوط به شهید فهمیده افتاده است که سؤال کنندگان مدعی هستند تا کنون در عمل پاسخ قانع کننده و متقنی دریافت نکرده‌اند.

14-دستور تعطیل شدن فله‌ای مجتمع های روستایی، اجرای ناقص و به صورت استخوان لای زخم رتبه‌بندی معلمان در کنار دامن زدن به انتظارات و بلا تکلیف ماندن و مسکوت گذاشتن دیگر راهکارهای سند مهم و استراتژیک تحول بنیادین که مورد اهتمام جنابعالی و مجلس محترم است، چگونه باور پذیر و قابل توجیه است ؟

15- آیا می دانید شورای معاونین وزیر، به ویژه در دو سال اخیر در حوزه تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری و اجرا از وحدت و انسجام لازم برخوردار نبوده  و هریک جداگانه در جزیره خود راه پیموده است؟

16- ای کاش جناب وزیر توضیح می‌دادند کاهش معنادار سهم اعتبارات هزینه‌ای مصوب آموزش و پرورش از بودجه هزینه ای کشور در سال اخیر که مدیران مدارس دولتی را در اداره مدرسه به زحمت انداخته است،  معلول ندانم کاری و کاستی‌های مدیریتی چه کسانی است؟

و البته فراوان سوالاتی که  تحمل چند روزه جناب فانی تا روز استیضاح می‌توانست پاسخ ایشان را به دنبال داشته باشد اما اینکه قانع کننده باشد یا نه؟ باید به قضاوت نمایندگان تن می‌دادیم.

در این نامه آمده است: در هر حال عزل نا به‌هنگام وزیر محترم نافی و رافع پاسخ به سؤالات نیست و اگر حقوق از دست رفته‌ای وجود دارد باید با مسببین آن بی اغماض برخورد شود تا دیگر درباره قصه پر غصه رها شدن حقوق‌های نجومی تداعی نشود؟

آخرین انتصاب سؤال برانگیز آقای وزیر تنها چند دقیقه قبل از ترک وزارت، برای مدیر عاملی صندوق ذخیره نشان می‌دهد که وزیر به عنوان رئیس هیأت امنا نباید خود را مبرا از اتفاقات افتاده بداند. چگونه آقای وزیر و معاون ایشان به عنوان پیشانی هیأت امنا ،حتی تا یک روز قبل از بازداشت مدیر عامل، همه چیز را حاشا و از عملکرد او دفاع می‌کردند؟چنین حمایتی به منزله دادن چک سفید امضا و چشم فرو بستن بر عملکرد منصوبین خود نیست؟

امیدواریم حضرتعالی به عنوان امین مردم و ملت، دستور رسیدگی عاجل و پاسخ شفاف را به سؤالات را صادر فرمایید. با تشکر و تقدیم احترامات فائقه جمعی از معلمان و فرهنگیان ایران اسلامی.

انتهای پیام/