به گزارش صبح الوند، یکی از کارشناسان اداره برآورد معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان همدان در یادداشتی نوشت:
چرا در سالهای اخیر بسیاری از جوانان از ازدواج گریزان شدهاند و از آن هراس دارند یا ترجیح میدهند دیگر به دنبال سیندرلای قصهها و شاهزاده سوار بر اسب زندگیشان نباشند؟!
مسائل اقتصادی مهمترین مانع ازدواج و الگوبرداری از فرهنگ غرب در برگزاری مراسم ازدواج از جمله مهمترین دلایل بیمیلی بسیاری از جوانان به ازدواج است، اما آیا نمیتوان با تغییر زاویه نگاهمان به مساله ازدواج و فراهم کردن امکانات و شرایطی سادهتر برای جشن و خرید عروسی و تهیه جهیزیه باعث ترویج الگوی صحیح ازدواج در بین جوانان شد؟!
چشم و همچشمیها
بیکاری و نبود شغلی مناسب با حقوق مکفی و بالا بودن هزینههای زندگی فقط یک روی سکه ترس جوانان از ازدواج است. روی دیگر این سکه، بازار داغ چشم و همچشمی و تجملات بسیار در برگزاری مراسم ازدواج است که این قصه نیز سری دراز دارد.
اگر از خرید حلقه گرانقیمت، آئینه و شمعدان نقره، لباس میلیونی عروس و داماد و بهترین تالار عروسی شهر بگذریم نمیتوانیم بیخیال جهیزیه چشم کورکن عروس خانم و خانه آقا داماد شویم، خدا میداند که چقدر برای مجلل بودنش تلاش کردهاند و اول زندگی زیر بار قرض و وام رفتهاند فقط به این خاطر که خاص بودن مراسم و زندگیشان را به رخ دوست و آشنا بکشند و با بیهمتا و تک بودن حرف اول را بزنند و چشم همه را از کاسه در بیاورند!
باورها و مشکلات فردی و خانوادگی
امروزه بسیاری از جوانان تجرد را عامل پیشرفت و آزادی خویش دانسته و ازدواج را چیزی جز محدود شدن و سلب آزادی فردیشان نمیدانند. آنان بر این باور اشتباهند که رشد اجتماعی، فرهنگی، تحصیلی و... فقط در سایهسار تجرد اتفاق میافتد و با تن دادن به ازدواج باید قید همهچیز را بزنند
نهتنها باورها و مشکلات فردی مانند مشاهده ناسازگاری والدین و تجربیات تلخ زندگی دیگر زوجها، فقدان ثبات اقتصادی و رفاه، احساس ناتوانی در برآوردن توقعات بیش از حد خانوادهها، درگیریهای عاطفی پیشین و ناتوانی در فراموش کردن خاطرات گذشته، حمایت نکردن خانواده، ترسهای درونی شده از ناکامی، ترس از خیانت، طلاق و... در نگرش افراد به ازدواج تاثیر منفی میگذارد بلکه برخی باورهای غلط خانوادگی مانند حساسیت بیش از حد در انتخاب همسر فرزند، ازدواج فرزندان به ترتیب سن، اصرار به ازدواج با فرد مورد نظر والدین و... نیز بر ترس جوانان از ازدواج افزوده و آنان را از این مساله فراری داده است.
بالا رفتن سن ازدواج
یکی از مهمترین دلایل استرس و ترس از ازدواج، بالا رفتن سن ازدواج است. افراد در سنین بالا نهتنها از بلوغ فکری کاملتری بهرهمند میشوند و از خواستهها و نیازهای خود شناخت بهتری پیدا میکنند، بلکه با مشاهده خوشبختی و بدبختی اطرافیان و عبرت از آنان سعی میکنند کمبودهای زندگی دیگران را در زندگی خود جبران نمایند و دقیقا به همین دلایل در چینش معیارهای انتخاب همسر دچار تردید و وسواس بسیار شده و براحتی نمیتوانند برای آینده خود تصمیمگیری کنند.
مجرد باش، موفق باش
برخی برداشتهای غلط و افکار منفی راجع به زندگی مشترک چنان در ذهن جوانان رسوخ کرده که انگیزه ازدواج در آنان را از بین برده و برای همیشه از ازدواج منصرفشان کرده است. امروزه بسیاری از جوانان تجرد را عامل پیشرفت و آزادی خویش دانسته و ازدواج را چیزی جز محدود شدن و سلب آزادی فردیشان نمیدانند. آنان بر این باور اشتباهند که رشد اجتماعی، فرهنگی، تحصیلی و... فقط در سایهسار تجرد اتفاق میافتد و با تن دادن به ازدواج باید قید همهچیز را بزنند و فاتحه پیشرفت، استقلال و آزادیشان را برای همیشه بخوانند؛ از این رو ترجیح میدهند مجرد بمانند و به زندگی آزاد و بدون محدودیت و باید و نبایدها ادامه دهند.
فراهم بودن زمینه روابط نامشروع
ارضای نیاز جنسی، یکی از اهداف اولیه و صد البته انگیزهای قوی برای ازدواج محسوب میشود. متاسفانه در سالهای اخیر، روابط آزاد و بدون چارچوب میان دختران و پسران یا زنان مطلقه و بیوه با پسران مجرد رواج یافته و همین عامل با فراهم آوردن امکان ارضای نیاز جنسی، نیازمندی به ازدواج و تمایل به تشکیل خانواده و از همه مهمتر انتخاب یک شریک مادامالعمر را در جوانان کمرنگتر کرده است. این فرهنگ غلط اما تزریق شده به جامعه، به گونهای در اذهان برخی جوانان جا خوش کرده است که نهتنها روابط آزاد و نامشروع و تنوعطلبی جنسی را موجه و پسندیده جلوه داده بلکه امکان بهرهگیری جنسی را از طریقی به غیر از ازدواج که مسئولیت چندانی نیز متوجه دختر و پسر نیست ، مناسبتر و ایدهآلتر از ازدواج و تعهد وابسته به آن قلمداد میشود. باور به این اندیشه مغایر با آموزههای دینی و فطرت بشری است و باعث افزایش سن ازدواج و بیمیلی و فرار جوانان بویژه پسران از ازدواج شرعی و قانونی شده است.
مشاوره پیش از ازدواج فراموش نشود
ترس از ازدواج تا حدی طبیعی است اما اگر خارج از حد طبیعی باشد باید آن را جدی بگیرید چه بسا این ترس افراطی نشانهای از عدم آمادگی فرد برای ازدواج محسوب میشود. حتما پیش از اقدام برای انتخاب شریک زندگی و تشکیل زندگی مشترک برای مشاورههای پیش از ازدواج به یک مشاور مراجعه کنید، البته این بدان معنا نیست که شما مشکل دارید بلکه میخواهید از توصیههای حرفهای یک متخصص برای انتخاب همسر استفاده کنید. اطلاعات و گفتوگوهای صریح و بیپرده تحت نظر یک شخص سوم متخصص، میتواند به شما کمک کند تا تصمیم نهایی خود را برای ازدواج با اطمینان بیشتری اتخاذ کنید.
دیدگاه شما