به گزارش صبح الوند به نقل از مشرق، تبلیغات هزینهبر و فیلمهای جذاب هالیوودی باعث شده تا آمریکا از نظر بسیاری از مردم دنیا، تنها مهد آزادی نباشد، بلکه کشور عدالت و برابری هم تلقی شود. یکی از جنبههای این برابری که سالهای زیادی تلاش شده تا بلکه تحقق پیدا کند، عدالت جنسی است. آنچه در گزارش زیر در خصوص این «عدالت آمریکایی» میخوانید، بهرغم قوانینی و لایحههای مصوب کنگره است که تمایز میان درآمد زنان و مردان در آمریکا صرفاً بر اساس جنسیت آنها را ممنوع میکند[1].
طبق گزارش سازمان «پیاسکیل[2]» که در زمینه «درآمد، مزایا و افزایش حقوق» تحقیق و آمار تهیه میکند، حقوق زنان و مردان در هیچیک از حوزههای شغلی آمریکا با هم برابر نیست[3]. این تفاوت حتی پس از کنترل سایر عوامل مانند ماهیت شغل و سابقه نیز همچنان مشاهده میشود. مجمع جهانی اقتصاد، سال 2009 طی گزارشی که صادر کرد، در لیست کشورها بر اساس میزان تفاوت درآمد میان زنان و مردان، آمریکا را در رده 31 دنیا قرار داده[4] بود، اما سال 2015 آمریکا را سه پله بالاتر آورد و در مکان 28 دنیا گذاشت[5].
به طور کلی، زنان در آمریکا به طور متوسط معادل 79 درصد از حقوقی را دریافت میکنند که مردان در شرایط مشابه میگیرند. البته در این میان استثناهایی هم وجود دارد. مثلاً حوزه فناوری یکی از حوزههایی است که حقوق زنان و مردان در آن تقریباً با هم برابر است. در عین حال، «آبری باخ» مدیر ارشد سردبیری پیاسکیل میگوید[6]: «اگر زنی بتواند وارد صنعت فناوری شود و آنجا بماند، این حوزه به منزله حکومت «شایستهسالاری» است، اما متأسفانه وقتی به این صنعت نگاه میکنید، میبینید که زنان بسیار اندکی وارد آن میشوند، به خصوص در نقشهای فنی که درآمد بالاتری دارند.»
گزارش بیبیسی فارسی
از شکاف درآمدی-جنسیتی در آمریکا - دانلود
باخ تأکید میکند: «شکاف درآمدی میان زنان و مردان صددرصد واقعی است. نیمی از نیرو کار در آمریکا، یا حتی بیشتر، از زنان تشکیل شده است، اما ما [زنان] هنوز هم شانه به شانه مردان پیشرفت نمیکنیم.» در حالی که حقوق مردان تا سن 50 یا 55 سالگی روند صعودی دارد و به متوسط 75 هزار دلار در سال میرسد، حقوق زنان در سن 35 تا 40 سالگی نهایتاً به متوسط 49 هزار دلار در سال میرسد. همراستا با سطح شغلی، این شکاف درآمدی افزایش مییابد تا جایی که مدیران مرد چندین برابر همتایان زن خود حقوق میگیرند.
تأثیر معکوس تحصیلات و پیشرفت شغلی
طبق آمار به دست آمده، در چهار ایالت آلاسکا، دلاور، میشیگان و واشنگتن، معمولیترین شغل برای مردان به طور متوسط بیش از 100 هزار دلار در سال درآمد دارد، اما در هیچیک از ایالتهای آمریکا، زنان هیچ شغلی که در تعریف «معمولی» بگنجد و درآمد بیش از 77 هزار دلار در سال داشته باشد، پیدا نمیکنند. حتی مسئله تحصیلات هم این مشکل را حل نمیکند، چراکه اتفاقاًبیشترین تفاوت در میزان درآمدها، میان مردان و زنانی مشاهده میشود که دارای مدرک دکترا هستند و پس از آن میان صاحبان مدرک کارشناسی ارشد. در واقع، تفاوت درآمد با سطح تحصیلات نسبت مستقیم دارد.
علاوه بر تحصیلات، ارتقای شغلی هم تأثیری در برابری حقوق میان زنان و مردان آمریکایی ندارد. هر چه سطح شغلی زنان بالاتر میرود، تفاوت میان حقوق آنان با مردان همرده هم بیشتر میشود[7]. به عنوان مثال، تفاوت حقوق میان زنان و مردان در سطوح ابتدایی اشتغال، 2.2 درصد است، اما همین تفاوت میان مدیران زن و مدیران مرد به 6.1 درصد افزایش مییابد. عامل دیگری که شکاف درآمدی را بیشتر میکند، نژاد و رنگ پوست زنان است[8]. چنانچه زنی هیسپانیک، آفریقایی آمریکایی، هندی، یا بومی آمریکا (سرخپوست) باشد، تفاوت درآمد وی با مردان بیشتر از تفاوت درآمد زنان سفیدپوست غیرهیسپانیک و غیرآسیایی با مردان است.
تأثیر متفاوت پدر شدن با مادر شدن
آمار جالب دیگری که در زمینه تفاوت میان درآمد زنان و مردان وجود دارد، تأثیر داشتن فرزند بر این شکاف درآمدی است. داشتن فرزند برای مردان موجب افزایش درآمد[9]، اما برای زنان موجب کاهش درآمد است[10]. «میشل بودیگ» استاد جامعهشناسی دانشگاه ماساچوست که در خصوص فرزندآوری و درآمد شغلی تحقیق کرده، میگوید[11] که کارفرماها اغلب کارمندان زنی را که فرزند دارند، به چشم حقارت نگاه میکنند. این زنان عمدتاً در پیدا کردن شغل مشکل دارند، بیشتر به چشم کارمندان غیرقابلاتکا به آنها نگاه میشود و به هیچ عنوان درآمدی برابر با همتایان مرد خود دریافت نخواهند کرد.
آمار نشان میدهد زنانی که تا کنون هیچگاه ازدواج نکردهاند، ممکن است تا 96 درصد از حقوق مردان در شرایط برابر را دریافت کنند، اما این درصد بلافاصله پس از ازدواج به 77 درصد کاهش مییابد. شرایط برای زنانی که درآمد کم دارند و فرزنددار میشوند، از این هم بدتر است. این افراد به خاطر برخورداری کمتر از مزایا و دسترسی دشوارتر به خدمات مراقبت از کودکان (مانند مهدهای کودک) ممکن است مجبور شوند ساعات کاری خود را کمتر کنند و در نتیجه درآمد کمتری داشته باشند، و یا پس از تولد فرزندشان، به طور کامل از کار خود استعفا دهند.
از سوی دیگر، مردها در صورتی که فرزنددار شوند، احتمالاً حتی حقوقشان افزایش هم پیدا میکند. بودیگ معتقد است: «کارفرمایان، پدرها را افرادی باثباتتر و متعهد به کار میدانند. هر چه باشد، این افراد خانوادهای دارند که باید برای امرار معاش آن، درآمد داشته باشند و بنابراین احتمال کمتری دارد که حواسپرتی کنند. این در حالی است که از دید کارفرماها، زنان وقتی فرزنددار میشوند، کار کمتری انجام میدهند و احتمال حواسپرتی آنها افزایش مییابد.»
رکورد تاریخی سال 2014
اواسط ماه سپتامبر سال 2015 بود که اخبار «خوبی» از اداره سرشماری آمریکا به گوش رسید: شکاف درآمدی میان زنان و مردان در آمریکا به یک رکورد تاریخی و پایینترین سطح خود از سال 1960 تا کنون رسیده است[12]. سال 1960 اولین سالی بود که اداره سرشماری آمریکا اطلاعاتی درباره شکاف درآمدی میان زنان و مردان را جمعآوری کرد. از آن سال تا کنون هیچگاه تفاوت میان درآمد زنان با مردان به 21.4 درصد نرسیده بود. سال 2014 در این رابطه رکورد جدیدی ثبت کرد و زنان در این سال معادل 78.6 درصد از حقوق مردان را در شرایط برابر دریافت کردند[13].
با این وجود، «فریدا گارزا» نویسنده عضو پایگاه خبری «کوارتز» معتقد است[14]این بهبود وضعیت آنقدری نبوده که بتوان نام «پیشرفت» را روی آن گذاشت. وی تصریح میکند: «از سال 2007 (که زنان 77.8 درصد حقوق مردان را دریافت میکردند) تا کنون تغییر محسوسی در شکاف درآمدی میان زنان و مردان به وجود نیامده است. همچنین زنانی که شغل تماموقت داشتند در سال 2013 معادل 77.6 درصد از حقوق مردان را دریافت میکردند.» این یعنی از سال 2007 تا کنون، سیر صعودی حقوق زنان، بدون وقفه هم نبوده، بلکه گاهی حتی درصد حقوق زنان نسبت به مردان کاهش هم پیدا کرده است.
آمار شکاف درآمدی میان زنان و مردان در حوزههای مختلف - دانلود
مردان آمریکایی در سال 2014 به طور متوسط 50,400 دلار در سال درآمد داشتند در حالی که این رقم برای زنان 39,600 دلار بود[15]. هیچ از این دو نیز از سال 2009 تا کنون شاهد افزایش ملموسی در میزان درآمد خود نبودهاند. در این میان، درآمد زنان در سال 2014 (از نظر آماری) تفاوتی با درآمد آنها در سال 2007 نداشته است.
دلایل شکاف درآمدی میان زنان و مردان
درصد حقوق زنان نسبت به مردان بین دهههای 1960 و 1990 با سرعت نسبتاً خوبی پیشرفت کرد[16] و از 60 درصد به 71 درصد رسید. با این حال، از سال 2000 به بعد این پیشرفت تقریباً متوقف شد. یکی از عوامل مهم در کاهش سرعت پیشرفت در زمینه کوچک کردن شکاف درآمدی، کاهش رشد درآمد زنان بوده است. رشد درآمد زنان در دهههای قبل یکی از دلایل اصلی در بسته شدن شکاف درآمدی میان زنان و مردان بود، اما از سال 2001 تا کنون، زنان شاهد توقف رشد درآمد بودهاند، همانطور که تقریباً تمام آمریکاییها[17] همین وضعیت را داشتهاند.
اینکه زنان آمریکایی به طور متوسط کمتر از مردان درآمد دارند، به دلایل مختلفی تبدیل به یک واقعیت شده است. حدود 10 درصد[18] از این شکاف درآمدی به این خاطر است که زنان شرایط کاری متفاوتی نسبت به مردان دارند، عمدتاً به این دلیل که زنها احتمال بیشتری[19] دارد مجبور شوند برای رسیدگی به اعضای خانوادهشان مرخصی بگیرند. به علاوه، کاهش سهم زنان آمریکایی از حضور در بازار کار طی ده سال گذشته را میتوان به فقدان قوانینی نسبت داد[20] که مرخصی خانوادگی با حقوق، کمکهزینه مراقبت از فرزندان، و ساعات کاری انعطافپذیر را برای کارکنان آمریکایی فراهم کند.
دلیل دیگری که پیشتر هم به آن اشاره شد، حضور اغلب زنان شاغل در حوزههایی است که درآمد کمتری دارند. البته این به آن معنا نیست که یک زن در آمریکا میتواند با جابهجایی میان شغلهای مختلف، شغلی را پیدا کند که در آن شکاف درآمدی میان وی با مردی که وضعیت مشابه او را دارد، وجود نداشته باشد. شواهد نشان میدهد که شکاف درآمدی در تمام حوزهها[21] و مشاغل[22] وجود دارد، وابسته به مدرک دانشگاهی نیست[23]، با فارغالتحصیلی از یک دانشگاه معتبر[24] از بین نمیرود، و حتی در شرایط برابر از نظر دانشگاه، رشته و حتی معدل[25]، باز هم میان زنان و مردان وجود دارد.
همه این دلایل خبر از وجود یک عامل مهم در به وجود آمدن شکاف درآمدی میدهد که چیزی نیست جز «تبعیض جنسیتی». اقتصاددانها بارها[26] و بارها[27] به بخشهایی از این شکاف درآمد برخوردهاند که هیچ دلیل آماری نمیتوان برای آن پیدا کرد. تحقیقات نشان میدهد نه تنها مردها، بلکه زنهایی هم که در پستهای مدیریتی هستند تمایل بیشتری دارند که حقوق بیشتری[28] به کارمندان مرد[29] خود بدهند و هنگام افزایش حقوق، ابتدا همین کارمندان را در نظر میگیرند. این وضعیت به خصوص زمانی صادق است که کارمندان زن، فرزند هم داشته باشند. گفته میشود[30] کارمندان زن به ازای هر فرزندی که به دنیا بیاورند، 4 درصد از حقوقشان را از دست میدهند.
تنها راه نجات
اگرچه که تبعیض جنسیتی و شکاف درآمدی به اعتراف کارشناسان و محققان آمریکایی در این کشور وجود دارد و ساخته ذهن فمنیستها یا سایر طرفداران حقوق زنان هم نیست، اما زنان آمریکایی یک راه نجات از این تبعیض جنسیتی دارند. درست است که در هر حوزه کاری و در هر شغلی زنان در شرایط مساوی با مردان، درآمد کمتری دریافت میکنند، اما یک زمینه فعالیت هم هست که آرزوی برابری درآمد میان زنان و مردان در آن یک واقعیت مسلم است[31]. زنانی که وارد ارتش آمریکا میشوند به این آرزو میرسند.
برخی دلیل این مساوات در پرداخت را نحوه تعیین ردهها و حقوقهای ارتشی میدانند و میگویند چون این ردهها و حقوق هر کدام از آنها از قبل تعیین شده است، هر دو نفری در ارتش که در یک رده نظامی باشند و مدت یکسانی در ارتش خدمت کرده باشند، به یک میزان حقوق دریافت میکنند. این مسئله درباره افسران و پرسنل هم تفاوتی ندارد و بنابراین نظام پرداختی ارتش آمریکا را نسبت به جنسیت، بیتفاوت کرده است.
«آلیسون شارگر» نویسنده عضو پایگاه خبری «کوارتز» درباره دلایل این عدالت در پرداخت تصریح میکند[32]: «مبالغ پرداختی جزو اطلاعات علنی و عمومی محسوب میشود؛ جایی برای مذاکره و چانهزنی نیست و بنابراین یک عده نمیتوانند رئیس را مجاب کنند که به آنها حقوق بیشتری بدهد؛ و همه افراد وظایف یکسانی دارند و هیچ جایی برای انعطاف در ارتش نیست. اگر قرار به اعزام باشد، همه با هم اعزام میشوند.» این عدم تمایزها میان زنان و مردان باعث شده تا تفاوتی از نظر جنسیتی میان درآمد آنها هم وجود نداشته باشد[33].
البته یک مسئله تا مدتی پیش وجود داشت که باعث میشد حتی در ارتش آمریکا هم تفاوتی میان زنان و مردان از نظر حقوق وجود داشته باشد: همه شغلهای ارتشی برای زنان مجاز نبود، از جمله شغلهای موجود در یگانهای جنگی و خط مقدم. مشکل اینجا بود که این نوع مشاغل برای ترفیع رتبه لازم بود. با این حال، وقتی «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد از این پس همه شغلهای نظامی برای زنان هم مجاز خواهد بود، تنها مانع بر سر راه پیشرفت زنان در ارتش به سوی درآمدهای مساوی با مردان از میان برداشته شد.
با این همه دیدگاه دیگری هم درباره علت وجود پرداختیهای برابر در ارتش آمریکا وجود دارد: همانطور که انگلیس در تکاپو برای تشویق زنان به حضور در خط مقدم جنگ است (گزارش و مستند مشرق در اینباره را به ترتیب ازاینجا و اینجا مشاهده کنید)، بخشهای مختلف ارتش آمریکا هم تمام تلاش خود را میکنند تا زنان را همچنان در ارتش نگه دارند. گارد ساحلی که از سال 1978 به زنان اجازه میدهد در همه شغلهای مربوط فعالیت کنند، حاضر است دو سال تمام به مادران ارتشی مرخصی بدهد تا شغل خود را برای همیشه ترک نکنند. از آنطرف، نیروی دریایی هم به نوبه خود مرخصی زایمان 18 ماهه را به تازهمادرها پیشنهاد میدهد تا مبادا وسوسه شوند برای همیشه به خانه خود برگردند. این مدت مرخصی بسیار بیشتر از آرمانیترین مرخصیهایی است که در بخش خصوصی آمریکا به زنان شاغل ارائه میشود.
دیدگاه شما