صبح الوند - دانشگاه، مکانی ویژه، پیچیده و ظریف است. برخوردهای ناآشنا با این نهاد، می تواند آفت زا باشد و پیامدهای منفی برجای نهد. از این رو، هرگونه حضور، برنامه ریزی، ارتباط و تعامل با این مکان آموزشی - فرهنگی، به درک صحیح و عینی از آن نیازمند است. دانشگاه در دو بعد، شاخص روشن زندگی آینده است: از سویی، تحرک و نشاط و مدیریت علمی در آن می توان نمای پویایی و رفاه و توسعه ملی به حساب آید و امیدهایی را به رشد و باروری توان های ذخیره بومی بیافریند. از سوی دیگر، اهتمام به تربیت اخلاقی و دینی و فضای دین پرورانه در آن، می تواند رؤیای جامعه دینی را به بار بنشاند و حرکت به سوی مدینه فاضله اسلامی را شتاب بخشد. دانشگاه، نقطه اساسی هرجامعه و کشوری است. از این رو، بی شک ترویج هرچه بیشتر آموزه های دینی و فرهنگی و گسترش دامنه شمول آن و جذب و تأثیر گذاری هرچه بیشتر بر مخاطبان از مهم ترین دغدغه مجموعه دست اندرکاران و فعالان حوزه فرهنگ و اندیشه، به خصوص مراکز علمی و دانشگاهی است. آنها با برخورداری از محیطی مستقل، آزادگی علمی و ثبات شغلی سعی در تولید دانش، فرهنگ سازی و ارائه خدمات دارند.(1) هدف اصلی آنها، توسعه اطلاعات (شخصت سازی)، توسعه مهارت ها (ایجاد ارزش افزوده)، توسعه شخصیت (دگرگونی) و خلاقیت و تفکر (شکوفایی استعداد) بوده و ابزار اصلی برای تأثیرگذاری بر فرهنگ و شخصیت افراد، فقط اطلاعات و الگوهای رفتاری هستند و به عنوان یک سیستم نرم و فرمان ناپذیر اجتماعی، مدیریت پیچیده و سختی دارند.
از این رو، در موقعیت فعلی به نظر می رسد رسالت اصلی دانشگاه های ما باید با ایجاد ساختارهای پویا و خود اصلاحگر، کارکردهای خود را با محیط اسلامی و ارزشی تطبیق دهند و زمینه را برای تحقق دانشگاه اسلامی فراهم سازند. اسلامی شدن به معنای تحمیل یک حاکمیت، طبقه یا صنف خاص نیست، بلکه عجین ساختن دانش اندوزی با آداب معنوی و ارزشهای دینی و انسانی در جامعه علمی است و به معنای مبارزه با انحرافات جامعه علمی، جلوگیری از تبدیل دانشمندان به عناصری بدون احساس عاطفی و تعهد دینی و دمیدن روح استقلال در جامعه علمی کشور است. باید روح دانشگاه ها اسلامی باشد و آرمان ها، اهداف و خلق و خوی آن اسلامی و ظاهر آن اصلاح شود.(2) یقیناً تحقق این دانشگاه، مستلزم برخورداری از معیارهای مشخص، واقعی و مبتنی بر فرهنگ و آموزه های دینی و اسلامی در تمام زمینه ها، به ویژه در مورد ماهیت وجودی آنها، یعنی دانشجویان و استادان که در این مقال سعی شده به آن پرداخته شود.
ویژگی های استادان در دانشگاه اسلامی
1. الگوی عملی اخلاقی و حرفه ای دانشجو بودن
استادان دانشگاه ها الگوی رفتاری برای همه به ویژه دانشجویان هستند. آنان با راستی در گفتار، امانتداری، وفای به عهد، عمل به گفتار در اعماق ذهنی فراگیران نفوذ می کنند و شخصیت فردی و اجتماعی آنان را شکل می دهند. شاید به جرئت بتوان گفت: اولین و مهم ترین منابع برای پرورش نیروی انسانی سالم و کارآمد در توسعه فرهنگی و علمی دانشگاه ها، اطلاعات (دانش) و اعضای هیأت علمی (استادان) به عنوان ارکان اصلی دانشگاه ها برای تغییر رفتار دانشجویان هستند. در این بین، استادان مهم ترین الگوهای اخلاقی و حرفه ای دانشجویان هستند که اعمال و رفتار و اندیشه های آنان مستقیماً ساختار شخصیت و درنهایت، اجتماع و آینده اجتماع را می سازند. بنابراین، باید مراقب باشند که اعمال و رفتارشان دانشجویان را از مسیر درست به بی راهه نبرند و الگوی تمام عیار یک دانشجوی مسلمان و کمال جو باشند.
2. داشتن صلاحیت و شایستگی های علمی
اصلی ترین ابزار دانشگاه ها، برای تغییر و تبدیل دروندادها به بروندادهای مؤثر، تخصص و توانمندی حرفه ای استادان است. کسی که می خواهد عهده دار این منصب مهم گردد، باید علاوه بر داشتن تسلط کافی بر موضوع درسی و انعطاف پذیری در برابر دانش جدید، و درک فرآیند شایسته بودن و تحول(3) بتواند مراتب صلاحیت و شایستگی خویش را برای احراز چنین مقامی فراهم آورد. باید این شایستگی، در تمام مظهر وجودی او پایدار باشد؛ یعنی سیما، چهره و طرز سخن گفتنش نمایانگر شایستگی او برای احراز مقام تعلیم باشد.
3. از ویژگی های فردی و اجتماعی استادان دانشگاه اسلامی، می توان برخورداری از اعتقاد به خداوند متعال، مؤمن و متعهد به ارزش های اسلامی و اجتماعی، سلامت جسمی، سلامت روانی و فکری، تحصیلات مناسب و تخصصی درباره موضوع مورد تدریس، تجربه مناسب برای جلوگیری از آزمایش و خطا در دانشگاه، قدرت مدیریت در کلاس، داشتن حسن سلوک و رفتار، حسن شهرت فردی و اجتماعی، تعادل در درون گرایی و برون گرایی، انسان دوستی، مسئولیت پذیری، داشتن اعتماد به نفس بسیار بالا، قابل دسترس برای فراگیران، حفاظت از اسرار فراگیران، خلاق، مبتکر و نوآوری، انعطاف پذیری در برابر دانش های جدید، متواضع، درستکار، شوخ طبع، شکیبا و فهیم، مهربان و دارای هوش هیجانی، شجاع و ... را نام برد.
4. مهارت در به کارگیری اصول و فنون تدریس
داشتن مهارت حرفه ای برای انتقال تجارب و تخصص استادان نیازمند آشنایی با مهارت های تدریس نوین و داشتن دانش روانشناختی برای شناخت روحیات دانشجویان است. تحقیقات متعددی بیانگر این است که کلید یادگیری دانشجو روش تدریس استادان دانشگاه ها است. از این رو، استاد باید در تعلیم شاگردان حریص بوده و در آموزش به آنها، اهتمام تام ورزد و برحسب فهم و استعداد هریک از افراد مطالب علمی را ارائه و با نهایت سعی و کوشش و مهربانی و رفاقت آموزش دهد. همچنین درس را با آسان ترین راه و مناسب ترین الفاظ بیان کند.
5. ایجاد اشتیاق به علم و دانش در دانشجویان
داشتن اشتیاق و علاقه به آموختن هرآنچه می خواهید یاد دهید، یک اصل بسیار مهم در یادگیری است. استادان باید دانشجویان خود را به تلاش و فعالیت در کسب علم و دانش تشویق نمایند و آنان را به صورت مستمر به یاد گرفتن مشتاق نمایند. فضائل و مزایای علم را به آنان تذکر دهند و به آنها این نکته را یادآور شوند که دانشمندان، وارثان انبیا و پیامبرانند و در پایگاه هایی بلند و درخشان جای دارند، استاد باید از عواملی که او را در تشویق شاگردان به علم و دانش، مدد می کند استفاده نماید.
6. برخورداری از روحیه پذیرش حق و تزکیه علمی
حتی اگر کسی یک استاد مجرب باشد و همواره دانشجویان و سایر اساتید از ایشان تعریف کنند، همیشه وسایلی هست که می تواند با آنها تجربه تدریس خود را رضایت بخش تر کند. به علت وسعت علم و ناقصی فهم انسان گرا از استاد، خطا یا اشتباهی سرزند، بایستی در قبول این اشتباه تأملی نموده و اصرار بر اشتباه ننماید.
7. احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت آتیه دانشجو
وظیفه استاد در تدریس خلاصه نمی شود؛ راهنمایی دانشجویان در مشکلات از وظایف استاد و مدرس می باشد. اساتید دلسوز و مربیان آگاه با ایجاد شبکه باز ارتباطی و نشان دادن بلوغ فکری و با وقوف به نفس و برخورداری از افق دید، استقلال و داشتن راه حل برای مسائل مختلف و مهارت آفرینی، می توانند با درک بحران های روحی و شرایط احساس عاطفی و مشکلات و موانع پیشرفت فراگیران، همچون شمع بسوزند و نور وجودشان فراراه ترقی و تعالی راهیان علم و معنویت گردد.
از دیگر ویژگی های استادان در دانشگاه اسلامی، می توان به راستی در گفتار، عامل به گفتار، یاد دادن در سکوت، استقلال شخصیت، پیروی از حق و عدالت، داشتن تفکر منطقی، آزاد اندیشی، حسن خلق، صادق، جانشین پرور، توسعه دهنده، برخوردار از شهامت در اظهار حق، صبر و بردبار، امر به معروف و ناهی از منکر، اخلاص در عمل، نیت درست و خدایی، نظم طلب، و یادگیرنده و یاد دهنده فعال و پیشرو... و عمیق بودن علایق اشاره کرد.
ویژگی های دانشجو در دانشگاه اسلامی
1. حفظ حرمت و احترام استادان و شأن و منزلت علمی آنان
ارزش و مقام استاد به عنوان وارث انبیا، به حدی است که حضرت علی (ع) خود را بنده کسی می داند که به ایشان کلمه ای بیاموزد؛ چرا که وی نقش مهمی در تکامل شناختی و گرایشی و راه یابی انسان به حقایق هستی ایفا می کند. اوست که اندیشه های خام را بارور می سازد و دریچه های بسته تفکر را به روی جهان متعالی می گشاید، پس حقی که او بر گردن دانشجو دارد، چه بسا بیش از حقی است که پدر و مادر بر فرزند دارند. اگر دانشگاه ما دانشگاه اسلامی است، یکی از بزرگ ترین مظاهرش بایستی احترام بیش از حد معمول دنیا به استادان باشد؛ به خصوص از سوی دانشجویان. دانشجو باید به استاد، بی قید و شرط احترام کند.
2. داشتن ایمان و اعتقاد راسخ به ارزش های اجتماعی
ثمره ایمان به خدا، آراسته شدن به فضائل و کمالات اخلاقی است و چه کسی به این فضیلت ها محتاج تر از مدعی علم و ادب است. دانشجوی دانشگاه اسلامی باید نماد دانش پژوهی در مقابل جهل ورزی، استحکام در برابر سستی، عزت نفس در مقابل چاپلوسی، آزادی در مقابل استبداد، مهرورزی در برابر خشونت و بی مهری، سادگی در مقابل تشریفات، پذیرش حق در مقابل مقاومت در برابر آن، عفاف و پاک دامنی در مقابل شهوت رانی، وقت شناسی در مقابل از بین بردن وقت، عدالت در مقابل ستم و تبعیض و خویشاوند نوازی، صداقت در برابر ریاکاری و دروغ، وفای به عهد در برابر عهد شکنی، مراقبت از اموال عمومی در برابر اسراف، تبذیر و بی مبالاتی، مسئولیت پذیری در مقابل بی اعتنایی، نظم در برابر بی نظمی و... باشد.
3. داشتن نیت خالص برای کسب علم و دانش ارزش عمل آدمی به نیت اوست. عملی که همراه با نیت پاک و خالص نباشد، وزر و وبالی است که بر دوش انسان سنگینی می کند. اگر در تحصیل و تعلیم دانش نیت و انگیزه فرد، بر پایه ریا، فخر و مباهات به دیگران، به دست آوردن ثروت و مکنت و خلاصه هرآنچه غیررضای محبوب و خدمت به خلق اوست قرار بگیرد، نتیجه ای جز سختی و تنگی در زندگی، برکت نداشتن، از دست دادن همراهی خدا در زندگی و پاداش اخروی، درک نکردن بوی بهشت و هلاکت و خواری نخواهد داشت. درعوض، کسی که برای خدا به کسب دانش بپردازد، با آراستگی به دانش، عمل خود را زیبا سازد و دانش خود را به دیگران نیز عرضه دارد.
4. داشتن ذهن کنجکاو و جستجوگر
پرسش گری در قرآن، به عنوان یک ارزش معرفی و به آن توصیه شده است و خداوند می فرماید: «اگر نمی دانید، از صاحبان ذکر الهی پرسش کنید» (نحل : 43). پرسش گری دانشجو افزون بر اینکه ابعاد ناشناخته موضوع را روشن می سازد، موجب تشویق و ترغیب استاد به فعالیت علمی بیشتر می شود. طرح پرسش باید به دور از هر گونه اسائه ادب به استاد و مشاجره لفظی باشد. استاد، همچون درخت نخلی است که باید منتظر ماند تا رطبش برسد و از شاخه بیفتد.
5. رعایت اخلاق اسلامی و داشتن تهذیب نفس
در دانشگاه، دانشجویان نه تنها به عنوان مروّجان و فراگیران علم و دانش بلکه به عنوان الگوی اخلاقی - رفتاری برای دیگران محسوب می شوند و ارزش های اخلاقی را پیش از هر فرد دیگری در دانشگاه و جامعه به تثبیت می رسانند.
6. داشتن تعهد نسبت به مملکت و عدم الگوپذیری از شرق و غرب
امام خمینی (قدس سره) در این رابطه فرمودند: «اگر دانشگاه واقعاً اسلامی باشد، یعنی در کنار تحصیلات متحقق، در آنجا تعهد هم باشد یک کشوری را می توان به سعادت رساند. این فاجعه است که ابزار علم در دست کسانی باشد که متعهد نیستند و اخلاق اسلامی ندارند. اگر اساتید و دانشجویان کشوری تحت تأثیر تهاجم فرهنگی غرب یا شرق قرار گیرند و از فرهنگ غنی اسلام جدا شوند بدیهی است که تفکر و عملکرد آنان افکار افراد دیگر را تحت شعاع قرار می دهد.
7. عملی کردن آموخته ها
مسئله دیگری که باید دانشجویان بدان اهمتام تام ورزند، این است که به تدریج و گام به گام، آگاهی ها و معارف خود را به کار بندند؛ زیرا اهتمام و عنایت هر فرد عاقلی در مراقبت و پرداختن به خویشتن مصروف می گردد. ولی کوشش ها و عنایات یک فرد عامی در نقل و روایت و بحث و گفتگو محدود است.
8. تقویت توان علمی، آموزشی و پژوهشی خود و مطالعه مستمر
دانشگاه اسلامی باید از هر لحاظ سرآمد دانشگاه های جهان گردد. از این رو، با توجه به دامنه وسیع علوم که اگر انسان تمام عمر خود را صرف کسب دانش نماید، قطره ای از دریای بیکران علم را نمی تواند کسب کند، باید با به وجود آمدن مسائل و نیازهای نو و پیدایش و کشف علوم جدید، انسان می بایست همواره درصدد کسب علم و دانش و افزایش دانایی های خود باشد.
9. خودداری از جدال و ستیزه جویی در بحث
پرسش هایی که استاد و دانشجو مطرح می سازند، نباید به منظور وانمود ساختن عجز و ناتوانی و یا طعنه زدن به جنبه های علمی طرف مقابل باشد، بلکه باید به منظور فراگیری و کسب اطلاع و ارشاد ایشان به حقیقت و واقیعت باشد. درچنین شرایطی، هدف عالی تعلیم و تربیت که رسیدن به کمال انسانی است، رشد خود را آغاز نموده و نهال علم بارور می گردد.
10. آگاهی از مسائل روز و دخالت در امور اجتماعی و سیاسی
حضور در صحنه سیاسی لازمه تعهد و احساس مسئولیت است. ملتی که قشر دانشگاهی آنان در صحنه سیاسی حضور آگاهانه و فعال داشته باشند، ملتی بیدار و از نفوذ اجانب در امان خواهد بود.
11. انعطاف و پذیرش حق
دانشجو باید سعی کند نیرویی به دست آورد که به وسیله آن، حس پذیرش حق و تسلیم بودن در برابر واقعیت را در خود به وجود بیاورد. در این صورت، چنانچه احساس کرد که در سخنان خود دچار اشتباه شده است، خطای خویش را پذیرفته و درصدد اصلاح و رفع آن برمی آید.
12. احساس مسئولیت در قبال محیط و نظام آموزشی
دانشجویان در برخورد با مسائل محیط و فضای آموزشی نبایستی به صورت خنثی و بی تفاوت برخورد کنند، بلکه بایستی محیط درس را همچون خانه خود دانسته و مربوط به مسائل آن، دلسوزانه و مسئولانه و از مجرای صحیح برخورد نمایند و با ایجاد تفاهم با تشکیلات سالم و اصولی دانشگاه از جمله معاونت های آموزشی و پژوهشی و کمیته های دانشجویی، سعی نمایند محیطی به دور از تشنجات و مؤثر در جهت ارتقای سطح علمی، پژوهشی و فرهنگی دانشگاه ایجاد نمایند. در مطالعه و فراگیری علم و دانش جدیّت داشته، از معاشرت های نادرست و آثار سوء آن بپرهیزد. در حل و فصل شبهه های اعتقادی و فکری موجود در ذهن خود کوشا بوده، سختی ها و مرارت های دوران تحصیل را تحمل نماید. مبادی آداب اسلامی بوده ارزش های اسلامی، به ویژه حجاب اسلامی را رعایت نمایند،(4) و امربه معروف و نهی از منکر را به عنوان یک رسالت دینی و انسانی و اجتماعی به کار گیرند.
رهبر فرزانه انقلاب می فرمایند: «دانشجو در محیط دانشگاه، دو نوع سازندگی را برای خودش باید حتمی و لازم بداند: سازندگی علمی، و سازندگی اخلاقی و فکری. سازندگی علمی، در همین کلاس ها و با همین درس ها و در محضر همین اساتید است، و کار و تلاشی که خود آنان با مطالعه؛ بحث، فحص و تحقیق باید انجام بدهند. جامعه ما و فردای این کشور، بلکه جهان و به خصوص جهان اسلام، به این کار نیازمند است. سازندگی دوم، اخلاقی و معنوی و فکری است. در رژیم گذشته، محیط دانشگاه به عنوان محیط بی دینی و رها بودن از تقلیدات شرعی تلقی شده بود؛ حتی آدم های متوسط دینی هم که به این جا می آمدند، احساس می کردند که در فرو رفتن در کارهای نامشروع، یله و رها و آزادند. آن رژیم هم این روحیه و این تلقی را در جوانان ما بیشتر می دمید».
پی نوشت ها :
1. علی اصغر پورعزت، و حمزه خواستار، و غزاله عطار طاهری، و محمد مهدی فراحی، و عباس نرگسیان، الگوی مطلوب طراحی دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی عالی ایران در عصر جهانی شدن - فصلنامه دانشگاه اسلامی، 1387، سال دوازدهم، ش40، ص10.
2. علی اشرف عیوضی، قطره ای از دریا (سیری در اندیشه های امام خمینی (ره) درباره دانشگاه اسلامی)، فصلنامه دانشگاه اسلامی، 1381، سال ششم، ش14، ص21.
3. سید محمد میرکمالی، رهبری و مدیریت آموزشی، 1382، تهران، یسطرون.
4. سیف اله فضل الهی قمشی، و سوده اسلامی فر، معیارهای دانشگاه اسلامی، ماهنامه علمی - ترویجی معرفت، 1390، ش167.
نویسنده: سیف اله فضل الهی قمشی
دیدگاه شما