اوقات شرعی

 

آخرین اخبار

27. دى 1396 - 11:23   |   کد مطلب: 28245
به مناسبت ساگرد شهادت جمعی از فداییان اسلام:
روایت شخصیت شهید نواب صفوی از زبان همراه دیرینش
مهدی عبد خدایی تنها بازمانده نسل نخست فداییان اسلام که از سن 15 سالگی به مبارزات انقلابی پرداخته و در کارنامه خود سابقه ترور نافرجام دکتر فاطمی رادارد به بیان خصوصیات جمعیت فداییان اسلام و رهبر ان شهید نواب صفوی پرداخت.

به گزارش صبح الوند، امروز 27 دی ماه سالروز شهادت شهید نواب صفوی و جمعی از فداییان اسلام است مجاهدانی که نتوانستند طاغوت و ظلم را تحمل کنند و با نثار جان خود  پایه های شکل گیری انقلاب اسلامی را محکم کردند.

 

به همین منظور  جهت آشنایی بیشتر با خصوصیات و اهداف فداییان اسلام  با مهدی عبدخدایی تنها بازمانده نسل نخست فداییان اسلام که از سن 15 سالگی به جمع فداییان اسلام پیوسته بود صورت گرفت.

 

 

*از اولین دیدار خود با شهید نواب صفوی خاطره ای بفرمایید:

بنده شهید نواب صفوی را در اسفند سال 1324 در منزلمان دیدم ، پدر من امام جمعه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب  مشهد بود و در سال  1311 به علت مخالفت با رضاخان از تبریز به مشهد تبعید شده و هم دوره با  احمد کسروی و شیخ محمد خیابانی بود.

 

لذا وقتی احمد کسروی کتاب شیعه گری ها را منتشر کرد پدر من نشریه ای داشت به نام تذکرات دیانتی ان موقع در مسجد منتشر می کرد  و آن موقع این طوری دستگاه چاپ پیشرفت نکرده بود و پدر من حدود یک قران به ما میداد این نشریه را تا می کردیم و ضمنا همه روزنامه ها  به منزل ما می آمد.

 

من یکبار عکس شهید نواب صفوی را بر روی یکی از روزنامه ها دیدم که فکر کنم نوشته بود نواب صفوی و هوجی گری های او در پایتخت تا اینکه یک روز داشتم میرفتم مدرسه که رفتم در را باز کنم شهید نواب صفوی را جلوی درب منزلمان دیدم و پدرم گفت برو بیرونی را باز کن اگر صبحانه نخورده اند از ایشان پذیرایی کنید.

 

خاطرم هست انروز وقتی از مدرسه به منزل امدم  مادر دومم گفت قیافه حضرت علی اکبر را در آن سید دیدم.

 

*چه عواملی سبب شد به جمع فداییان اسلام بپیوندید:

بعدها سال 1329 که به تهران آمدم خیلی از روزنامه هایی که از آن سید دفاع  می کرد خوشم  می آمد تا انکه در 11 اسفند سال 1329 در  یکی از مراسم های فداییان اسلام شرکت کردم در انجا سیدعبدالحسین واحدی مرد شماره دو فداییان اسلام  سخنرانی کرد و رزم آرا  را تهدید به مرگ کرد و گفت ما مسلسل را  می جویم و تفاله اش را برون میریزیم از آنجا  شیفته فداییان اسلام شدم.

 

چون پایه های مذهبی در منزل بود و به اسلام و اجرای احکام و نظریات اسلامی اشنا شده بودم و  در 10 سالگی مسائل را درک می کردم لذا در 15 سالگی به فداییان اسلام پیوستم.

 

*به نظر شما نقش فداییان اسلام چقدر موثر در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران بوده است؟

اگر بخواهیم ریشه های انقلاب را بررسی کنیم باید ریشه های انقلاب را قبل از فتوای ایت الله میرزا حسن شیرازی راجع به تنباکو ببینیم چون در اوایل دوره قاجار شخصیت روحانی بزرگواری پیدا شد به نام علامه بهبهانی که اصولی بود انموقع دو دسته در حوزه ها بودند یک دسته اخباری  و یک دسته اصولی  که اخباری ها می گفتند قران کلام خدا هست ما درک نمی کنیم باید به خبر  مراجعه کنیم اصولیون می گفتند خداوند قران را برای ما فرستاده و ما درک  می کنیم لذا از اصول اجتهاد 4 مساله پیدا شد  که قران، عقل، اجماع و سنت  بود و گفتند که باید جامعه استباطش از اسلام به این 4 مساله باشد  و عقل آمد در کنار قرآن ، سنت و اجماع  قرار گرفت .

 

لذا می بینیم بعد از علامه بهبهانی میرزا حسن شیرازی که شاگرد ایشان است فتوی تحریم تنباکو را میدهد و شیخ مرتضی انصاری شاگرد ایت الله میرزا حسن شیرازی یک کتاب می نویسد و بعد می بینیم  که همه مراجع دنباله رو شیخ مرتضی انصاری هستند .

 

 

*زمینه های اصلی شکل گیری فداییان اسلام را بفرمایید:

ابتدا استعمار با آوردن فردی به نام رضا خان با هدف شیعه زدایی و مذهب زدایی  و همچنین در سال 1314 شخصی به نام احمد کسروی پیدا می شود که دادستان تهران و  سمتهای مختلف می گیرد و وی را به عنوان یک متفکر جا میزنند در حالی که امین نبود و درست در زمانی که جامعه نیاز به وحدت داشت اختلاف به وجود می اید.

 

لذا اولین بار که فداییان اسلام تشکیل میشوند صرفا مذهبی بودن لذا بعد از این جریان سیاسی- مذهبی میشوند و اقداماتی در جریان ملی شدن نفت انجام میدهند و  لذا ایت الله طالقانی سر قبر دکترمصدق  با صراحت می گوید آنها فداییان اسلام یک اقدام انقلابی کردند وکلای مردم به مجلس رفتند و دوم نفت را ملی کردند.

 

 

*از تروز نافرجام دکتر فاطمی بگویید؟

در این خصوص لازم است بدانید در آن ترور  گلوله به ایشان نخورده  بود و من من بعدها رفتم  موزه وزارت خارجه کیفی که دست دکتر فاطمی بود دیدم گلوله از ان بر رفته و از سوی دیگر خارج نشده بود.

 

در ضمن پاسبانی هم که محافظ دکتر فاطمی است گزارش  میدهد دکتر فاطمی مریض نیست وقتی پزشک می امد خودش را به بیماری میزند  که او را به خارج بفرستند.

 

سابقه دکتر فاطمی هم زیاد خوب نیست ایشان در اصفهان مسیحی شده است.

 

دکتر فاطمی سه روز خوب 26 تا 28 مرداد سال 1332 دارد در این سه روز چون عکس العمل خوبی علیه دربار نشان میدهد محکوم به اعدام مشود قبل از ایشان اقای کریمپور شیرازی مدیر روزنامه شورش از آن تندتر برخورد می کند بعد از 28 مرداد که شاه مسلط می شود مثل قذاف چکمه پوش به میدان می آید زندان  بر روی کریمپور شیرازی نفت میریزند  و اتشش میزنند  و دکتر فاطمی چون با دربار مخالفت کرده خودش را پیروز میدانستند و به همه دستور میدهد شاه فراری است از آن استقبال نکنند .

 

دکتر فاطمی را بخاطر آرمان های جبهه ملی اعدام نکردند بخاطر برخورد شخصی خودش بود  آرمان جبهه ملی زمان دکتر مصدق بود که سه سال محکوم شد و سپس استثنا چون دکتر فاطمی تند با شاه برخورد کرده بود محکوم به اعدام شد .

 

 

* خاطره ای که نشاندهنده شخصیت واقعی شهید نواب صفوی است را به خاطر دارید؟

خوشبختانه شهید نواب صفوی یک شخصیتی داشت اشدا علی الکفار بود، ایشان یک سفری به اردن، عراق، سوریه و مصر کرد  وغوغایی به پا کرد و  تمام روزنامه ها نوشتند در سایه لطف ضدانگلیسی آقای نواب صفوی دانشگاه قاهره به هم خورد بعد غوغا در خاورمیانه یک  خبرنگار آلمانی پیشش مسلمان شد بعد یوسف حنایی روزنامه نگار در لبنان بود  که ان هم  مسلمان شد  و جنجالی در کشور ایجاد شد وقتی آمد ایران مرحوم واحدی مریض بود ایشان نذرکرد اگر تا فردا  واحدی خوب شد یک نصفه روز  برای یک پیرزن  در محله دولاب عملگی کند صبح اندکی حال واحدی بهتر شده بود  با تمام مسائلی که برایش وجود داشت  صبح ما دیدیم  شلوارش را بالا زده   برای خانه آن پیرزن گل  مالی  می کند.

 

خاطرم هست یک اقای حسینی داشتیم که مجتهد بود آمد برای دیدن شهیدنواب صفوی  وقتی که فهمید شهید دارد عملگی می کند گفت سید دست مراجع را نبوسیدم دست تو را میبوسم بخاطراینکه دیروز در دانشگاه قاهره عربی صحبت می کنی غوغا به پا می کنی امروزدر خانه یک پیرزن عملگی می کنی.

 

شهید نواب صفوی خصوصیات عجیبی داشت  و همواره به یاد فقرا بود خاطرم هست گچ پزهایی اطراف محله دولاب بودند و اینها آمدند دیدند اتاق  نواب صفوی دوتا زیلو پهن است و وسایل گرمایشی چندانی نداشت  رفتند چند تا قالیچه، چراغ علاالدین و 4هزار توان پول آورند  که شهید همان شب آنها را بین فقرا تقسیم کرد.

 

 

*شما تاکنون مسئولیت دولتی نداشته اید علتش را بفرمایید:

علتش این است که من فکر می کردم توان اجرایی ندارم حتی مرحوم آیت الله مهدوی کنی وقتی وزیر کشور بود به من تلفن کرد  و به بنده پیشنهاد استانداری گیلان را داد و یا سمت  مشاور عالی در مواد مخدر را پیشنهاد دادند که بنده قبول نکردم  بقیه میتوانند مسئولیت بپذیرند جواب خدا را بدهند و ما جرات جواب  دادن خدا را نداریم .

 

هم اکنون هم در دانشگاه درس میدهم و عضو هیات علمی هستم و چند بار استاد نمونه شده ام   و جز خبرگان بدون مدرک هستم و در این دنیا جز حقوق دانشگاه چیزی ندارم و واقعا وجدان آرامی دارم.

 

انتهای پیام/

دیدگاه شما

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
کنگره ملی8000شهیداستان همدان