به گزارش صبح الوند،
مجید دیبافر در گزارشی نوشت :در روزهای کرونایی که ویروس کوید۱۹ همه کشورهای دنیا را در برگرفته است و زندگی اجتماعی انسان ها را تحت الشعاع قرار داده است ؛ اتفاقات بد و خوبی برای ما انسان ها رقم خورده است.
سبک شدن زمین از آلایندهای صنعتی ، پاکی هوای اطراف زندگی مان ، کاهش دمای زمین ، نزدیکی بیشتر انسان ها به یکدیگر به لحاظ عاطفی و احساسی و .... از ویژگی های مثبت روزهای کرونایی است.
از بین رفتن انسان ها بر اثر این بیماری و بیکاری و ضربه های اقتصادی شدید به صنعت کشور و ..... از ویژگی های منفی این بیماری است که می توان بدان اشاره نمود.
اما اگر بخواهیم امروز راجب قشر زحمت کشی که وظیفه سلامتی و پیشگیری از بیماری های عضلانی و اسکلتی را برعهده دارد سخن برانیم ، قطعا کلمات نمی توانند این مسیئولیت را به خوبی ادا کنند .
قشری که با نهایت وجودش برای تربیت جسمی و روحی ورزشکارانش گام بر میدارد و از کم ترین ها برخوردار می شود .مربیانی که سخت ترین ها را تحمل می کنند و بیشترین بازدهی را برای جامعه به ارمغان می اورند .
شرایط کرونا و تعطیلی باشگاه ها به بسیاری از مربیانی که تنها شغل شان مربیگری است ، ضربه اقتصادی و روحی وحشتناکی وارد نمود .
براستی جایگاه یک مربی ورزشی که نقشی پر ارزش در زمینه سلامتی ایفا می کند ، کجاست ؟
مربی اسمی است که هنوز جایگاهی در کشور ما ندارد.نه بیمه ای و نه حداقل دستمزد مشخصی . حداقل ها هم برای یک مربی تعریف نشده است.
مربی بهترین لحظاتش را برای تربیت شاگردانش می گذارد تا نیروی انسانی جامعه سالم تر بتواند به کارش ادامه دهد
اما در سختترین لحظات همیشه تنهاست .تعطیلی باشگاه ها در دوران کرونا ویروس خیلی از مربیان را از گود مربیگری بیرون راند .
مربیانی که تنها منبع درآمدی شان فقط از این راه بوده و هست برای تامین معاش خانواده شان باید چه کاری انجام دهند ؟
وظیفه مسئولین در این زمینه چیست ؟؟؟
اسممربی قدمتی به پهنای عمر زمین دارد.
همیشه پشت هر نام قهرمانی
نام مربی یا مربیانی است که فداکارانه برای تربیت شاگردانشان جنگیده اند.
این بار نه از رضامهماندوست
نه از محمدبنا
نه از رسولخادم
نه از فریبرز عسگری
نه از حسین اوجاقی
به عنوان مربیان موفق یاد می کنیم
بلکه از مربیانی یاد می کنیم که در عرصه سخت اقتصادی امروز کمرشان خم شده است اما خم به ابرو نمی آورند.
تمام دارایی شان یک باشگاه و شاگردانش هست
اما دیگر توانی برای ادامه دادن برایشان باقی نمانده است.
اگر رمان پائلو کوئیلو که #برندهتنهاست را خوانده باشی متوجه میشوی که مربیتنهاتراست آن هم با درامی رنجور تر و غصه دار تر.
میدانم درونت پر است از صداهای پر از بغض اما مربی میدانم روزهای پرستاره
در راه است.
باشد روزی بیاید که جایگاه مربی و استاد
که نه در حرف
بلکه در عمل در اوج باشد.
دیدگاه شما