به گزارش صبح الوند پاشایی مسئول سیاسی سپاه ناحیه همدان در یادداشت تحلیلی نوشت: در سالیان اخیر، موضوع رابطه ایران و آمریکا را می توان از مهمترین مباحث سیاسی در بین نخبگان ، خواص جامعه و حتی تا حدودی، مهترین موضوع مورد بحث در بین آحاد مردمِ کشور جمهوری اسلامی ایران، دانست.البته این موضوع، مساله جدیدی نیست و تاریخچه ای به قدمت انقلاب اسلامی دارد. اما در سالهای اخیر، رابطه ایران و آمریکا از اختلاف بین دو دولت فراتر رفته و به عنوان یک موضوع بین المللی و جهانی مطرح شده، به طوری که سرانجام و نتیجه این ارتباط به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر سر نوشت جهان تاثیر خواهد گذاشت. طی چند سال اخیر، رسانه ها و مطبوعاتِ کمتر کشوری را می توان یافت که در طول روزشان به موضوع ایران و آمریکا نپردازند. به راستی؛ اهمیت این موضوع از کجا ناشی می شود؟ این مساله چرابه این میزان عمق و یا وسعت پیدا کرده است؟چرا باید سران سیاسی کشور آمریکا این موضوع را مهم تلقی نمایند؟ چرا باید کلمه " ایران"، یکی از واژگان پرتکرار در افواه مردان سیاسی کشور امریکا باشد تا حدی که کاندیداهای ریاست جمهوری درآن کشور، نحوه مواجهه با ایران را برگ برنده یا برگ باخت خود در انتخابات کشورشان، تلقی می کنند؟ و...
اینها سوال یا سوالات مهمی هستند که در موارد بسیاری به عنوان سوال اصلی یا سوالات فرعی پژوهش های مختلف علمی و پژوهشی قرار گرفته اند. البته این نوع چرایی ها و ابهامات، فقط به نخبگان سیاسی و اجتماعی مربوط نیست، بلکه مردم عادی هم در حلقه های خانوادگی، دوستان و یا همکاران خود، در این خصوص اظهار نظر هایی دارند و تحلیل هایی را مطرح می کنند.
به طور کلی، دو نوع نگاه یا پاسخ به چرایی های فوق در بین نخبگان و مردم وجود دارد که ذیلا جملات مختصری در تبیین این دو نوع نگاه آورده شده است:
1.نگاه سطحی و مادی نگر؛2.نگاه عمیق و ایدئولوژیک
طبق نگاه اول، جنس اختلافات ما با امریکا و دنیای غرب بر سر منافع مادی است لذاست که می توان با مذاکره و نشست و برخواست ها، لبخندها، اعتماد متقابل و... بر این دشمنی ها فائق آمد و این خصومت را برای همیشه به دوستی بدل کرد.
طرفداران این نگاه، افرادی هستند که عمدتا یا مطالعات عمیقی سیاسی و اجتماعی در حوزه مباحث سیاسی و معرفتی ندارند و یا اینکه آبشخور مطالعات و یا تحلیل های آنها، از نظامات دنیای مادی ناشی می شود. متاسفانه شمار طرفدارن این نوع نگاه درکشور ما اندک نبوده ودر مقاطعی به ویژه در سالهای اخیرصاحب قدرت هم هستند.
اما طرفداران نگاه دوم، افرادی را شامل می شود که ضمن داشتن مطالعات دینی،تاریخی، اجتماعی سیاسی و...، درک درست و بسیار عمیقی از مبدا و مقصد بشر داشته لذا دشمنانِ راه، را به خوبی می شناسند و می دانند که دنیای غرب و آموزه های آنان، از مقصد و تعالی بشر به ماهُوَ بشر آگاهی ندارد و هم اکنون در دام گمراهی و ضلالت، گرفتار است. این گروه می دانند که دشمنانشان خوی وحشی گری دارد هرچند که لباس اهلی ها را به تن داشته باشد. طرفداران این نوع نگاه، راهِ فلاح را در توکل به خدا، بی اعتنایی به غرب و تلاش و کوشش شبانه روزی می دانند نه دست دوستی دادن بادشمنان.
اگر با نگاهی منطقی و منصفانه، تاریخ چند دهه قبل را مرور کنیم، به وضوح اثرات مثبت و یا منفیِ عمل بر اساس این دو نگاه قابل احصا خواهد بود.
هرکجا طبق نگاه اول- یعنی نگاهی که دنیای غرب را آمال خود می بیند- عمل شده است اثرات زیانبارش هم اکنون گریبانگیر جامعه است همچنانکه مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم می فرمایند: «و بدانید که اگر بی توجهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه هایی از تاریخ چهل ساله نمیبود-که متاسفانه بود و خسارت بار هم بود- بی شک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمی داشت.»
اما برعکس در عرصه ها و مقاطعی که متناسب با نگاه دوم و آموزه های انقلاب عمل شده است، پیشرفت های شگرفی را شاهد بوده ایم، به طور نمونه، پیشرفت در عرصه های موشکی، هسته ای و علوم دانش بنیان که کشور عزیزمان را به سطح بالایی از بازدارندگی رسانده و امید دشمن را به ناامیدی بدل کرده است همگی با اتکای به خداوند متعال، اعتماد به جوانان و سرمایه های بومی و... به دست آمده است. سطح پیشرفت در این عرصه ها به حدی است که وقتی پایگاه عین الاسد مورد اصابت موشک های سپاه پاسداران قرار گرفت بسیاری از اندیشمندان روابط یین الملل از این ماجرا، به عنوان «عامل شتابزا برای افول آمریکا»، «شکافته شدن تاریخ روابط بین الملل؛ به دوران قبل از شلیک موشک و دوران پساز شلیک موشک »،«اولین عملیات نظامیِ تمام عیار بر علیه منافع آمریکا»، «تشکیل نظم نوین جهانی» و تعابیر این چنینی یاد کردند.
بنابر این جنس اختلاف ما با آمریکاییها و دنیای غرب، بر سر منافع مادی نیست و اگر کسی گمان کند که با مذاکره و اعتماد به غرب می توان گرهِ مشکلات را باز نمود قطعا در اشتباه است. امروزه تنها راه پیشرفت و یا حتی بقا برای هر کشوری، اتکا به توان خویش است نه دلخوشی به وعده های این و یا آن کشور.
کوتاه سخن آنکه: قرآن کریم در این باره این گونه می فرماید«و لَن ترضی عَنک الیهود و لا النصاری حتّی تَتبعَ ملتهم... »(آیه شریفه 120 سوره بقره)
دیدگاه شما