به گزارش صبح الوند، در حالی که در اواخر سال گذشته اخبار حکایت از نامگذاری سال 96 استان، به نام باباطاهر همدانی داشت. این امر نوید آن را میداد که برای بزرگداشت شخصیتی این چنین جهانی، قطعاَ تدابیر و تمهیدات لازم و برنامهریزیهای مناسب و در خور شأن این شاعر و عارف والامقام از سوی مسوولان مربوطه و در رأس آنها اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان بهعنوان متولی اصلی فرهنگ و هنر در استان، انجام خواهد گرفت.
اما متاسفانه علیرغم مانورهای تبلیغاتی یکساله مدیرکل ارشاد استان در این خصوص بزرگداشت و هفته فرهنگی با عنوان هزاره باباطاهر، در نهایت نه تنها برنامه درخور توجه و تاثیرگذار مهمی در طول این یک سال برگزار نشد، بلکه روز پایانی و آخرین برنامه این همایش یک هفتهای نیز همراه با گل به خودی مسوولان ارشاد و برگزاری کنسرت موسیقی در شب شهادت خانم ام البنین (س) بود که واکنشها و انتقادات بسیاری را هم به دنبال داشت.
اینکه این هفته به ظاهر فرهنگی با چه هدف ،انگیزه و برای کدام جامعه هدف اجرا شده و چه تاثیرات و پیامدهای مهم فرهنگی برای همدان داشته است، بر کسی مشخص نیست اما آنچه کاملاَ واضح و مبرهن است این است که گذشته از هدر رفتن بیت المال، بزرگترین دستاورد آن شاید به نوعی هتک حرمت و بیاحترامی به مقدسات با دعوت از گروههای مختلف موسیقی از سراسر استان و تجمیع عموم مردم برای شرکت در کنسرتی بود که در شب وفات مادر گرامی حضرت ابالفضل العباس (ع) اجرا شد.
از هرچه بگذریم سطح فنی این هزاره در قیاس با آنچه به عنوان یاد بود هزارهها تاکنون در سطح کشور برگزار شده است، بیشتر کاریکاتور گونه به نظر میرسد. هدف از برگزاری هزارهها و یادوارهها معرفی شخصیت مورد نظر به نسل نوجوان و جوان است اما در مراسمهای برگزار شده به این مناسبت در همدان که عموماَ در سالن کنفرانس مجتمع شهید آوینی اجرا شد، شاهد حضور اندک و حتی کمتر از انگشتان یک دست قشر جوان بودهایم، حال نوجوانش پیشکش. بطوریکه طبق انتظار میانگین سنی حاضران در این برنامهها، بالای شصت سال و غالباَ هم شرکت کنندکان افرادی بودند که سالهاست عضو و پای ثابت انجمنهای ادبی همدان بوده و خود به تنهایی بطورکامل و جامع و حتی شاید بهتر از برگزارکنندگان این مراسم، باباطاهر را میشناسند.
اینکه همدان سالهاست به دنبال حرفها و عناوین دهان پُر کنی همچون کلان شهر یا پایتخت تاریخ و تمدن (البته فقط در حرف ) برای خود است، دیگر جای تعجب ندارد اما اینکه متولیان فرهنگی آن مراسمی در حد شهرستان را عنوان هزاره و ملی میگذارند و توقع دارند نام همدان در رأس اخبار جهان و کشور قرار بگیرد، جای شگفتی است. زیرا که به راحتی و با اندک جستجویی ساده در اینترنت، میتوان تعداد اخباری که از این هزاره در خبرگزاریهای کشوری درج شده است، را بشماریم تا میزان معرفی همدان و شخصیتی جهانی همچون باباطاهر را در آستانه رویداد مهم گردشگری 2018 استان، با تکیه بریک برنامه فرهنگی را درک کنیم، هزارهای ملی که حتی استاندار آن هم، در مهمترین مراسم اش حضور نداشت.
برای روشنتر شدن موضوع و پیبردن به اثرات مهم (!) این رخداد، پیشنهاد میشود که سری به میدان یا آرامگاه بزنید و از مردم بپرسید آیا از هزاره باباطاهر خبر دارند؟ و این گونه میتوان به عمق تاثیر زحمات متصدیان فرهنگ استان پی برد که عامه مردم در قلب همدان هم از این رخداد بیخبرند و چه بسا حتی اگر خود باباطاهر هم زنده بود از مراسم بزرگ داشتش بیخبر میماند.
فعالیتهای فرهنگی باید مسیر را تعیین کند نه این که برگزار شود، اما متاسفانه باور کردهایم که این برنامهها بیتأثیر است و برای همین به موقعیت زمانی توجه نمیکنیم که اسفندماه، فصل اجراهای برنامههای فرهنگی و هنری این چنینی نیست چرا که دغدغه مهیا شدن برای نوروز مجال استقبال عمومی را نمیدهد.
البته در طی مدیریت چهار ساله فاضل عبادی بر بزرگترین دستگاه فرهنگی استان، به دفعات شاهد چنین اتفاقاتی در حوزه کاری این اداره بودهایم که متاسفانه نتیجهای جز رکود و سکون در فعالیتهای فرهنگی و هنری در پی نداشته و در نهایت با برگزاری سطحی و کم اثر برنامههایی همچون جشنواره تئاتر کودک، موسیقی و فیلم فجر و غیره، در بدترین سطح کیفی و بازخورد هنری و عمومی آنها، چیزی جز افسوس برای فعالان این حوزه و یا بر باد دادن سابقه درخشان گذشته آنان را به دنبال نداشته است. اظهار واژه " تاسف" (بدلیل کیفیت نازل و دور از انتظار جشنواره موسیقی فجر امسال استان) در بیانیه هیأت داوران این جشنواره، گواه این امر است.
اما، برنامهریزی و برگزاری هفته فرهنگی و همایش هزاره باباطاهر توسط مدیران اداره ارشاد، انتقادات و سوالات بیشماری را در ذهن جامعه به دنبال داشته است، از جمله اینکه با توجه به اینکه این عزیزان یکسال تمام برای اجرای این همایش فرصت برنامهریزی داشته اند، چرا در شب وفات، اقدام به برگزاری کنسرت و اجرای موسیقی کردهاند؟ مگر نه این است که آنان به بهانههای مختلف سالهاست که صدای ساز و موسیقی در همدان را خاموش کردهاند.
اداره ای که به دفعات و تحت عنوان مغایرت با احکام و حفظ ارزشهای دینی از برگزاری مراسمهای فرهنگی و هنری مختلف، جلوگیری کرده و با رفتار غیر حرفهای خود باعث سکوت و در نهایت مهاجرت هنرمندان آن به شهرهای اطراف و مخصوصاَ تهران شده است، چطور مرتکب چنین خطایی شده و مراسم پایانی همایش یک هفتهای خود را به اجرای موسیقی زنده در شب وفات یکی از بزرگان مذهب شیعه قرار داده است؟ جای سوال دارد که چرا چنین افرادی با این سطح از اعتقادات و تدین که در نظام جمهوری اسلامی یکی از ملاک اصلی تعیین مدیران است، در این مسندهای مهم اجرایی و تاثیرگذار قرار گرفتهاند؟!
آنچه مسلم است در طی دولت تدبیر و امید، بیشترین ضربهای که به قشر هنری و عموم مردم همدان در حوزه فرهنگی اجتماعی وارد شده است از جانب حضور مستمر افرادی بیلیاقت و نارکارآمد در سمتهای مهم و حیاتی فرهنگی استان و در رأس آنها اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی است که همانطور که گفته شد نه تنها هیچ امید و انگیزهای در دل هنرمندان این استان ایجاد نکرده بلکه مدتهاست که اکثر آنها خانهنشین، مهاجر و یا صرفاَ برای دل خود فعالیت میکنند.
امیدواریم که استاندار محترم این بار و پس از این اتفاقات برای یکبار هم که شده با نگاهی واقع بینانهتر به مقوله مهم فرهنگ استان پرداخته و هر چه زودتر با بکارگماردن مدیرانِ لایق، متعهد و دلسوز در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بار دیگر امید و نشاط را در دل هنرمندان ایجاد کرده و نوید روزهایی سرشار از موفقیت و سربلندی را برای فرهنگ و هنر دیار مادستان در روزهای آغازین سال نو به ارمغان آورد.
انتهای پیام/
مرتضی بیات
روزنامه نگار
دیدگاه شما