به گزارش صبح الوند،اسراف، این بلای قرن که امروز مثل خوره به جان مردم افتاده ، سرمایههای انسانی و اقتصادی را بهمرور زمان به تاراج برده است.
وجود اسراف در زندگی ما به دلیل بینظم و بدون اندازهگیری مصرف کردن میباشد، حالآنکه یکجا بیش از اندازه مصرف میکنیم و چند جا کم میآوریم!!!
در دین مبین اسلام و روایات پیامبر اکرم (ص)و اهلبیت عصمت و طهارت، علیه این پدیده شوم مطالب ارزشمندی مطرحشده اما باید چنین گفت که" گوش شنوا کو"؟!
گویی همه ما بر اسب غرور و هوای نفس سوار شدهایم و کوچک و بزرگمان در این میدان شوم به مسابقه بر خواستهایم!
سرمایههایمان را با دست خودمان نابود میکنیم و به فقر و فلاکت و یا حتی ذلت، سؤال و قرض و ... مبتلا میشویم حالآنکه "خودکرده را تدبیر نیست".
با توجه به ابعادی که این پدیده شوم دارد شاید کمتر کسی باشد که از هجوم این سیل خانمانسوز در امان مانده باشد، نگاه کنید در بعد اقتصادی که بعد ملموس اسراف است با خود و خانواده خود چه کردهایم!
در این مقاله به چند مورد از موارد مشهور اسراف در جامعه اسلامی ایران اشاره شده است که نظر شما خواننده گرامی را به آن جلب مینماییم؛
1- از اسباببازی کودکان شروع میکنیم؛ اگر به نسل گذشته بازگردیم میبینیم که آنها از کمترین وسایل بازی نیز محروم بودهاند تقریباً هیچگونه اسباببازی که جنبه مالی داشته باشد و بابت آن از هزینههای خانواده افزایشیافته باشد وجود نداشته اما بخش قابلتوجهی از درامد خانوادهها صرف کودکان میشود.
البته امروزه دیگرکسی نیست که مخالف بازی و اسباببازیهای متنوع برای کودکان باشد، بحث بر سر اسراف در این امور است، تا آنجا که حتی لباسها و اسباببازیهای کودکانمان را بهعنوان کلکسیون و یادگاری نگه میداریم و دریغ از اینکه یکدانه از عروسکها یا ماشینها یا یکدست از آن لباسهایی را که دیگر برای بچههای عزیزمان قابلاستفاده نیست به بچههای نیازمندی که در حسرت یکی از اینها میسوزند بدهیم ، از سوی دیگر حرص و طمع ما را به این وادی کشانده و از سویی بخل و انحصارطلبی ما را در حصار خود نگهداشته!
درعینحال همه ما ادعای انسانیت و بالاتر از آن ادعای مسلمانی و شیعه بودن داریم گوئی اصلاً پدیده شوم اسراف هیچ قبحی ندارد و گناهی بزرگ محسوب نمیشود.
2- به اسباببازی بزرگان میپردازیم: باکمال تأسف و تأثر آنچه که باید به بخش عظیمی از ملت سلحشور ایران اسلامی به خاطر آن تسلیت بگوییم پدیده شوم سیگار است که متأسفانه فراگیر شده و کوچک و بزرگ را گرفتار کرده، همه خود عاقل میپنداریم اما با دست خود مالی را که با زحمت و تلاش و شب نخوابی به دست آوردهایم آتش میزنیم و با ضعف و سستی اراده و توجیهات بیاساس، به انتظار اعجاز سیگار نشستهایم زهی جهالت و بیخبری و خیانت به خود و نسل و جامعه!
جیب سرمایهداران و کارخانههای سیگار را پر میکنیم و خود و خانواده را به فقر و هلاکت میاندازیم تا آنجا که بر اساس آمارهای موجود سالیانه میلیاردها تومان از ثروت شخصی افراد و حتی ثروتهای ملی را اینگونه به باد فنا میدهیم و به نصیحت هیچ ناصحی نیز گوش فرا نمیدهیم.
3- کالاهایی را میخریم که هیچگاه به آنها احتیاج پیدا نمیکنیم و یا استفاده اندکی داریم: کلکسیون ظروف تفلون یا آرکوپال و.... درست کردهایم و با خرید اجناسی که با یکدهم هزینه آنها میتوانیم زندگی کنیم و هیچ مشکلی هم برایمان پیش نمیآید نام خود را در طومار مسرفان به ثبت میرسانیم.
بهعنوانمثال: در یکخانه شصت هفتاد متری تلویزیون پنجاهوچند اینچی میخریم و حدود پنج میلیون تومان هزینه آن را میپردازیم و یا گوشی تلفن همراه چندمیلیونی میخریم و پز میدهیم آنوقت میگوییم ریاکاری زشت است، اگر اینها ریاکاری نیست پس چه چیزی ریاکاری است؟! شاید شما بگویید دارندگی و برازندگی اما باور کنید خیلی از این افراد که این کارها را میکنند ثروتمند نیستند ، تنها چشم و همچشمی و شهوت خرید آنها را به این روز انداخته که بهعنوان اسرافکار مورد بغض خدا و رسول واقعشدهاند، البته درست است که بعضی تازه به دوران رسیدهها هم آنقدر پولدارند که نمیدانند چطور خرج کنند!
4-جهیزیه عروس: از دستگاههای مایکروفر که سرطانزاست تا گازهای فر که نودوپنج درصد افراد طریقه استفاده از آن را نمیدانند گرفته و دهها قلم کالای غیرقابل استفاده که بعضاً دهها میلیون هزینه جهیزیهای که برای اجرای سنت نبوی ازدواج خریداری میشود.
از ثروتمندان که بگذریم ، مردم متوسط و حتی فقرا نیز در این فرایند ناخواسته به دام اسراف میافتند و احدی پیدا نمیشود که قدرت نه گفتن داشته باشد چراکه از طعنه تعریضهای فامیل داماد و حتی فامیلهای خودی وحشت دارد!
5- هزینههای جشن عروسی: از دیگر مصادیق مهم اسراف هزینه دهها میلیونی بعضیها برای جشن عروسی است که بعضاً پول یک پرس غذای آنان بیش از هزینه یک هفته خانوادههای متوسط و یک ماه خانوادههای فقیر است!
با آنها که پایبند اسلام نیستند اگر حرفی نداشته باشیم با آنان که خود را مسلمان و شیعه امیرالمؤمنین مینامند خیلی حرف داریم!
نکته مهمتر اینکه در این سالها اخیر متمولین باغهایی با مبالغ گزاف برای یک یا دو شب اجاره میکنند که علاوه بر اسراف، از مجالس مختلط هم بینصیب نباشند، بله چه مشکلی دارد حرف سیاسی که نزدهاند با پول خود تنها فساد اقتصادی و فرهنگی کردهاند!!!!
6-اجاره خانه: متأسفانه در این نیاز ضروری نیز برخی خانوادهها دچار اسراف میشوند و بیشازحد معمول اجاره میپردازند، که درنتیجه این اسراف افراد مجبور میشوند که از هزینههای خود بکاهند و خود و خانواده را در مضیقه قرار دهند.
همچنین غالباً دیدهشده که برخی از این مسرفین، در پایان هرماه در پرداخت اجاره با مشکل مواجه میشوند که درنتیجه نمیتوانند به وعده خود وفا کنند و این خود موجب نارضایتی صاحبخانه و سلب اطمینان او میشود و درنهایت سر سال عذر مستأجر را میخواهند!
7-وسیله نقلیه(ماشینسواری) : امروزه در میان مردم چنان شایع شده که اکثراً گمان میکنند افراد مجرد هم باید ماشین مجزا برای خود داشته باشند درحالیکه انسان باید ضرورت و نیاز را در نظر بگیرد.
همچنین گاها زوجهای جوان به قیمت گرفتن وامهایی با سود بالا اقدام به خرید خودرو میکنند در حالی ضرورت، شرط خرید خودرو است.
از دیدگاهی دیگر وسیله نقلیه عاملی برای اسراف است هنگامیکه سفرهای غیرضروری و تفننی مصرف بیشازحد بنزین را سبب میشود!
بعضی از افراد برای خرید از سر کوچه هم ماشینسواری را ترجیح میدهند و ابن در حالی است که پیادهروی امری توصیهشده است.
8-لوازمآرایشی و بهداشتی: استفاده از وسایل بهداشتی البته به مقدار لازم و کامل هرگز از مصادیق اسراف نیست اما اسراف در لوازمآرایشی به میزانی در کشور ما وجود دارد که باعث شرمندگی است!
مطابق آمارها، در ایران حدود 10برابر میانگین جهانی، پول صرف وسایل آرایشی میشود که بعضاً به دلیل وجود الکل در آنها و نجس بودنشان بیماری آلزایمرمیتواند از تبعات آن باشد.
9-اسرافهای دولتی: موارد ذکرشده در بالا از مصادیق اسرافهای شخصی بود اما اسرافهای دولتی و حکومتی هم متأسفانه کم نیستند!
اسراف در بیتالمال مسلمین بهمراتب گناهی بزرگتر از اسرافهای شخصی است.
همایشها و گردهماییهای غیرضروری و یا نشستهایی که میتواند باتدبیر کمتر و کیفیتر برگزار شوند،پاداشها و اضافهکاریهای نکرده، حقوقهای کلان و بعضاً نجومی، عدم رعایت اولویت در برنامهها، سفرهای غیر ضرور کارمندان از محل منابع دولتی،استفاده مسئولین و خانوادههایشان از امکانات دولتی، تعویض بیسبب ضریح امامزاده هاو استفاده از مقادیر زیادی طلا در آنها همه این موارد از مصادیق اسرافهای دولتی هستند که میتواند به مصرف فقرا و نیازمندان برسند.
با توجه به آنچه گفته شد و اگرچه مردم ما بارها و بارها متحمل خسارتهای گوناگون از ناحیه این پدیده زشت گردیدهاند اما ازجمله راهکارها بهمنظور مقابله با آن میتوان به؛
-اسراف را از بسیاری گناهان بدتر و بالاتر بدانیم.
-دیگران را بهعنوان نهی از منکر از اسراف نهی کنیم و ملاحظه احدی را نیز نکنیم.
-از مسرفان برائت بجوییم.
-نسبت به هر نوع اسراف شخصی و دولتی حساس باشیم.
-در اندازه نگاهداشتن و اسراف نکردن را از ملامت کنندگان بالاتر بدانیم.
-غیر از اسرافهای اقتصادی، از سایر اسرافهای سیاسی، فرهنگی، دینی، فردی و اجتماعی برحزر باشیم.
-در شبکههای مجازی و سایتها به مبارزه با این پدیده شوم بپردازیم.
یادداشت از محمد وفایی بصیر-استاد دانشگاه
انتهای پیام/
دیدگاه شما