به گزارش صبح الوند، امروزه با گسترش شهرها و رشد آهنگ شهرنشيني، همچنين افزايش مشكلات و معضلات ناشي از اين فرايند و اهميت يافتن مديريت يكپارچه و توسعه متوازن، همه جانبه و پايدار شهر، بحث بهسازي زير ساختهاي موجود شهري بيش از پيش قوت يافته است.
در اين خصوص بهسازي شبكه معابر شهري و همچنين شبكه فاضلاب شهري به عنوان جرياني مهم و حياتي داراي اهميت ويژهاي ميباشد.
معابر شهري و همچنين كانالهاي هدايت آب و فاضلاب شهري بر اثر گذر زمان و عدم توجه به بازسازي و لايروبي آنها دچار تخريب فيزيكي و همچنين كاهش عملكرد ميشوند. با توجه به تخريبهاي فيزيكي و بومشناسي صورت گرفته در آنها بحث بهسازي معابر و فاضلاب شهري از اهميت دوچندان برخوردار شده است.
ترديدي نيست كه شهر مشكلات زيرساختي بسياري دارد كه، از گذشتهها بهجا مانده است؛ مشكلاتي كه اين روزها در گيرودار هزينههاي سرسامآور نگهداشت شهر، امكان صرف آن براي رفع مشكلات بهجا مانده نيست اما هر سال هنگامي كه باران مهمان شهر ميشود، آبگرفتگي معابر شهر نيز بروز ميكند.
در اين هنگام بسياري انگشت اتهام را فقط به سمت شهرداري ميگيرند و مقصر اصلي آبگرفتگي را به سادگي معرفي ميكنند.
مقصر واقعي در زمان وقوع اين حوادث چه كساني ميتوانند باشند؟ آيا فقط نهادهايي چون شهرداري و شركت آب و فاضلاب مقصر هستند و عدم مديريت شهري باعث به وجود آمدن سيل در شبكه معابر ميشود؟
نبود مديريت يكپارچه شهري و عدم وجود زيرساختهاي شهري صحيح از مهمترين عوامل بروز مشكلات فصلي و آبگرفتگي در معابر هستند اما بررسيها نشان ميدهد كه مردم نيز در آبگرفتگيهاي شهر نقش دارند.
زباله، عاملي است كه توسط مردم آبگرفتگي معابر را تشديد ميكند. با وجود رسوبگيريهايي كه در طول سال انجام ميشود، باز هم درصد بالايي از آبگرفتگيها در شهرها بر اثر ريختن زباله در جويها و كانالها ايجاد ميشود.
در تمامي معابري كه احتمال آبگرفتگي در آن وجود دارد، ريختن زباله به داخل نهرها مهمترين عامل در پس زدن آبهاي سطحي به داخل معابر بوده است.
ريختن زبالهها به داخل نهرها توسط شهروندان باعث شده، در مركز شهر و بازار بيشترين آبگرفتگيها به وجود آيد.
اين در حالي است كه پاكسازي نهرها و مسيرها از ماهها قبل از شروع فصل بارندگي توسط مديريت شهري انجام ميشود اما به دليل اينكه برخي از مردم فرهنگ صحيح شهرنشيني را كه به نوعي احترام گذاشتن به حقوق شهروندي است رعايت نميكنند، باعث ايجاد آبگرفتگي در برخي از معابر ميشود.
يكي ديگر از دلايل آبگرفتگي معابر، به دليل مشكلي است كه در لايههاي اصلي نهرها و كانالهاي رو باز و زيرزميني و دريچههاي موجود در سطح معابر وجود دارد.
به طور مثال ميتوان هنگام بارندگي در سطح شهر مشاهده كرد كه آب جاري شده در سطح معابر به دليل واقع نشدن دريچههاي فاضلاب در شيب مناسب به اطراف هدايت ميشوند و صرفاً مقداري از آن وارد كانالهاي فاضلاب ميشود و اين در صورتي است كه سطح دريچههاي موجود در معابر با زباله بسته نشده باشد.
نكته مهم ديگري كه در خصوص شبكه فاضلآبها وجود دارد، اين است كه طراحي شبكه فاضلاب بعضي از شهرها قديمي است.
همچنين نبود مديريت واحد شهري حفاريهايي كه هر روزه توسط برخي از سازمانهاي دولتي مانند آب، برق، مخابرات، گاز و... انجام ميشود نيز از ديگر دلايل مهمي است كه در ايجاد آبگرفتگي بيتأثير نيست.
با ارائه راهكارهاي مناسب ميتوان تا حدودي از مشكل آب گرفتگي شبكه معابر جلوگيري كرد.
ابتدا اينكه قبل از احداث كانال يا شبكه دفع آبهاي سطحي مطالعات دقيقي صورت گيرد اين مطالعات شامل، بررسي عوارض موجود در منطقه، توپوگرافي، زمينشناسي، خاك، ميزان فرسايش و نفوذپذيري، شيب موجود، جهت شيب منطقه مورد نظر ميباشد.
در مرحله بعدي با بازديد و برداشتهاي ميداني در منطقه، كليه اطلاعات بررسي گردد. با استفاده از نرمافزارهاي سيستم اطلاعات جغرافيايي (GIS) ميتوان بهترين مسير را براي هدايت آبهاي ناشي از بارندگي به سوي كانالهاي موجود طراحي نمود.
به اين ترتيب كه ميتوان به كمك مدل رقومي ارتفاعات (DEM) شيب مناطق مورد نظر را محاسبه كرد. همچنين جهت شيب و جريان آبهاي ناشي از بارندگي را بررسي نمود و مسيري را طراحي كرد كه از لحاظ شيب و مصالح به كار رفته استاندارد باشد.
همچنين ميتوان مناسبترين محله براي احداث دريچههاي فاضلاب را تعيين كرد تا آب ناشي از بارندگي كاملاً به داخل آنها هدايت شود.
همچنين ميتوان با آموزش شهروندان و آشنايي آنها با فرهنگ شهرنشيني نه صرفاً شهرگرايي بلكه تا حدودي از افزايش زباله در مسيرهاي جريان آب جلوگيري كرد.
و در نهايت جويهاي كنار خيابان و كانالها را لايروبي نمود تا هنگام بارندگي مانع سرازير شدن آب به داخل خيابانها گردد.
دیدگاه شما