به گزارش صبح الوند، دکتر ابراهیم کارخانه ای گفت: آيت الله مدني به صورت تبعيد به همدان آمده بودند. ساواك ابتدا ايشان را به شهر ممسني استان فارس، بعد يكي دو جاي ديگر و با توجه به بيماري ايشان، بعد به همدان تبعيدشان كردند. این در حالی است که تربيت بسياري از جوان ها و انقلابي شدنشان حاصل حضور ايشان در همدان بود. منزل ايشان نزديك مدرسه مرحوم آخوند بود كه الان هم به عنوان بيت شهيد، عكس ها و زندگي نامه ايشان را در آنجا نگهداري ميكنند.
کارخانه ای افزود: شهید مدنی در درجه نخست انسان مطیع پروردگار بود و آنچه خداوند مقرر کرده بود، مصلحت انسان می دانست و اطاعت از خدا را اساس زندگی خود قرار داده بود. هیچ گاه در انجام تکلیف احساس تردید نمی کرد و در انجام وظیفه هیچ مانعی را به رسمیت نمی شناخت و همه موانع را در مسیر آن قابل رفع می دانست، در این زمینه نتیجه هم برای او مهم نبود، نمونه های بسیار زیادی در این زمینه وجود دارد که می توان به برخی از آنها اشاره کرد .
شهید مدنی با همه توان خود در جهت حل مشکلات مردم اقدام می کرد
وی ادامه داد: آیت الله مدنی هر وقت که احساس می کرد، مردم در مشکلات هستند، چه این مشکلات فقر و معیشت و مسائل مادی بود و چه این مشکلات مسائل روحی و فکری و اندیشه ای، با همه آنچه در توان داشت، بدون توجه به کم و زیاد بودن یا در شان وی بودن یا نبودن اقدام می کرد.
کارخانه ای ادامه داد: شهید مدنی در همدان صندوق قرض الحسنه راه اندازی کردند که موسسه مهدیه همدان نام دارد و هنوز هم فعالیت می کند. وی با چاپ قبض های یک تومانی و فروش آنها کار را آغاز کردند. کار شخصیتی مانند آیت الله مدنی این بود که هر روز و شب به منبر برود و مردم را تشویق کند که این قبض ها فروخته شود که حتی بعضی از اوقات موجب هتک ایشان می شد، ولی واقعا این مسائل برای ایشان هیچ اهمیتی نداشت، بلکه آنچه مهم بود این بود که بتواند این صندوق را دایر کند، یا در زمینه ایجاد مراکزی برای نگهداری یتیمان، در همه جا اقدام کردند.
دارالایتام توسط شهید مدنی بنا نهاده شد
نماینده مردم همدان و فامنین در مجلس گفت: دارالایتام جایی است که ایشان بنا گذاشت و شکل داد و به وجود آورد، در زمینه کمک به خانواده مستضعفین پر تلاش بود و خانه های ارزان قیمت از ابتکارات ایشان بود که دایر کرد و می ساخت و به افرادی که محتاج بودند، واگذار می کرد .
کارخانه ای افزود: شهید مدنی با وجود اینکه در موقعیت علمی، جایگاه بسیار رفیعی داشت، اما همانند یک منبری معمولی، در هر نقطه ای و با هر تعداد جمعیت، وقتی که احساس می کرد جماعت به راهنمایی نیاز دارد، حتما صحبت می کرد و مردم را در جریان معارف و احکام اسلامی قرار می داد.
وی خاطرنشان کرد: این شهید بزرگوار در اندیشه آن نبود که آیا در شان ایشان هست که منبر برود؟ آیا جمعیت مناسب ایشان است؟ آیا این راه دور است یا نزدیک؟ هیچ کدام از آنها برای وی ملاک نبود، به ویژه اگر مراجعه ای صورت می گرفت، ایشان این وظیفه را بر خود بار می کرد و آن را انجام می داد. این را در تمامی مناطق از ایشان شاهد بودیم. در هر محیطی که بود؛ نجف اشرف، همدان، تبریز، لرستان و در جاهایی که تبعید بود مانند نورآباد ممسنی، گنبدکاووس، مهاباد و کنگان .
شهید مدنی نسبت به جوانان بیش از حد حساس بودند
وی در خصوص جوان گرایی آیت الله مدنی گفت: ایشان نسبت به جوانان بیش از حد حساس بودند. وقتی که جوانی پیش ایشان می رفت، با تمام قد بلند می شد و او را در آغوش می گرفت و به او محبت و توجه می کرد. آنچنان دوستانه و با مهربانی برخورد می کرد که جوان را جذب خود می کرد.
کارخانه ای اضافه کرد: اگر جوانی سوالی می پرسید با تمام وجود و با حوصله و با ذکر انواع مثال ها و با ساده ترین بیان ممکن، تلاش می کرد تا مساله را برای او تفهیم کند. میدانی را باز می کرد که افراد بتوانند به وی مراجعه کنند و در این مراجعات حدی نمی شناخت. محال بود جوانی مراجعه کند و ایشان آن را کم بها جلوه دهد و به آن کم توجهی کند .
وی افزود: هر کس به او متصل می شد، این اتصال اتصالی الهی بود. همه کسانی که به ایشان ارادت داشتند، می دانستند که اگر سید برگردد، این برگشت، برگشت دینی است و همه از این حساب می بردند و همیشه مراقب بودند که عملی از آنها سر نزند که به چنین مساله ای دچار شوند .
ولایتمداری شهید مدنی مثال زدنی بود
وی گفت: در مورد تبلیغ برای مرجعیت حضرت امام (ره) بسیار جدی و مصمم بود، در بسیاری از جاها هر کس سؤال می کرد، من مقلد فلان آقا هستم می توانم به امام برگردم، ایشان می فرمود: از هر کسی تقلید می کنید، می توانید به حضرت امام رجوع کنید، ولی از امام نمی توان به شخصی دیگر رجوع کرد.
این نماینده مجلس در ادامه اضافه کرد: شاید از نوادر بود کسی که به این صراحت و راحتی چنین حرفی را مطرح کند. او اصلا شکی در این گفتار خود نداشت .ایشان برای تثبیت موقعیت حضرت امام (ره) در نجف تلاش زیادی کرد. با آنکه خود مجتهد بود و موقعیت خوبی داشت، ولی در تبعیت از امام، هیچ تردیدی از خود نشان نمی داد و مثل یک سرباز رفتار می کرد، نه مثل یک مجتهد در مقابل مجتهد دیگر .
کارخانه ای افزود: زمانی که حکم امامت جمعه و نمایندگی ولی فقیه در آذربایجان شرقی برای ایشان صادر شد، وی امام جمعه همدان بود به محض اینکه حکم خوانده شد، با اینکه هنوز حکم را ندیده بود و حکم از رادیو خوانده شد و به صورت کتبی چیزی در دست نداشت، با این حال ساعت دو بعدازظهر که رادیو خبر را خواند، بلافاصله بعد از ظهر، عازم تبریز شد به ایشان گفتند که همدان امام جمعه ندارد، تکلیف وجوهات و سایر مسایل روشن نیست. ایشان فرمودند: «من باید بروم ». مولای من امر کرده است که من بروم. من درامر مولا تاخیر بیاندازم؟! فردا اگر حادثه ای برای من بوجود آمد، من چه جوابی خواهم داشت؟!».
وی اظهار کرد: بسیاری این رابطه را با این روابط ظاهری و براساس مادیات می سنجند. شهید مدنی اطاعت از خدا را آسمانی نمی دید، بلکه امری زمینی می دانست و در زمین برای آن مصداق پیدا می کرد و از آن اطاعت می کرد و نشان می داد که اطاعت از ولی خدا چگونه است؟ او واقعا فردی بود که در ولایت ذوب شده بود. به معنی تمام کلمه.
رهبری شهید مدنی، حمایت مردم و شکست ستون زرهی 81 کرمانشاه
کارخانه ای با اشاره به حماسه جلوگیری از حرکت ستون زرهی لشکر 81 کرمانشاه که برای سرکوب کردن حرکت انقلابی مردم تهران عازم پایتخت بودند، گفت: این حرکت توسط مردم انقلابی همدان و با محوریت آیت الله سید اسدالله مدنی، به وقوع پیوست. در این حرکت انقلابی که با رهبری شهید مدنی آغاز شد مردم از همدان، بهار و مریانج فوج فوج خود را به مسیر جاده کرمانشاه رسانده و با ایجاد موانع از حرکت ستون زرهی جلوگیری کردند و با این اقدام مردم همدان، پیروزی انقلاب در پایتخت و به دنبال آن در کشور به قطعیت رسید.
وی ادامه داد: البته این حرکت مردمی از دید بسیاری از مردم و رسانه ها مغفول مانده که نیاز به آگاه سازی عمومی دارد، چرا که این موضوع نقش بسیار مهمی در تاریخ و سرنوشت کشور ما و در انقلاب ایفا کرده است.
نماینده مردم همدان در مجلس ادامه داد: وقتی این خبر را به آیت الله مدنی رساندند ایشان فرمودند باید از حرکت این ستون جلوگیری شود و دستور دادند مردم راه ورود نظامیان به سمت تهران را بستند. شهید مدنی با حضور در ابتدای صف های اقشار مختلف مردم سینه خود را سپر کردند و در برابر نظامیان فرمودند: باید گلوله های خود را در سینه من شلیک کنید تا بگذارم از این جا عبور کنید و باید از روی جنازه ما رد شوید تا به تهران برسید در همین جا ستون از حرکت باز ایستاد و ارتشیان و نظامیان تسلیم و خلع سلاح شدند.
رئیس کمیته هسته ای مجلس افزود: در نتیجه خلع سلاح شدن ستون زرهی ارتش در 21 بهمن ماه در همدان و به رهبری آیت الله شهید مدنی که اگر مدیریت ایشان نبود یا نیروهای ارتش از این مسیر عبور کرده و به تهران می رسیدند و یا صدها کشته و زخمی در این واقعه در همدان بر جای می ماند ولی تدبیر این مرد خردمند موجب شد که دست تهران از این ستون کوتاه شود و در نتیجه در شب 22 بهمن ماه ندای تکبیر بلند شد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.
نایب رئیس فراکسیون نخبگان مجلس در پایان گفت: ايشان پس از عزیمت به تبریز با اينكه به وضع تبريز سر و سامان مي دادند از وضع همدان نيز غافل نبودند؛ حتي به شهرهاي خرم آباد، زنجان و اروميه نيز رسيدگي مي كردند . فعاليت هاي ايشان ادامه داشت تا اينكه سرانجام پس از 69 سال زندگي سراسر درد و رنج و مبارزه در نيمروز جمعه بیستم شهریور 60 در محراب عبادت در ميدان نماز تبريز به دست منافقي شقي بر اثر انفجار نارنجك به آرزوي ديرينه خود كه شهادت بود رسيد.
دیدگاه شما