به گزارش صبح الوند، بیشفعالی از شایعترین اختلالهای روانشناسی است و شیوع آن تا 20 درصد تخمینزده میشود. این بیماری امروزه به علت دسترسی بهتر به امكانات بهداشتی، تغییر سبك زندگی و تعداد كمتر فرزندان در خانواده كه باعث میشود والدین بیشتر به آنها توجه كنند، بهتر تشخیص داده و درمان میشود.
از طرفی سطح آگاهی مردم بالا رفته و با مشاهده علائم، فرزندشان را نزد پزشك میبرند. دكتر میترا حكیمشوشتری، فوقتخصص روانپزشكی كودك و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران، در گفتوگو با جامجم میگوید: عامل این بیماری بیولوژیك است و معمولا در اطرافیان سابقه ابتلا وجود دارد.
برخی كودكان فقط دچار بیشفعالی هستند و برخی هم بیشفعالی و هم نقصتوجه دارند كه در حالت دوم اوضاع بد است. البته اینطور نیست كه هر كودكی كه كمتمركز است الزاما به بیشفعالی هم مبتلاست.
بچههایی كه نمیتوانند آرام بمانند
دكتر شوشتری میگوید: بچههای دچار بیشفعالی مدام در حال حركت و پرحرفی هستند و نمیتوانند آرام و در حالت نشسته بازی كنند و ماندن در یك وضع ثابت برایشان سخت است. مادر و پدر این كودكان میگویند انگار موتوری در وجود آنها روشن است كه هرگز خاموش نمیشود.او یادآوری میكند: هر نوع پرتحركی را نمیتوان بیشفعالی دانست، زیرا اضطراب هم برخی علائم این اختلال را تقلید میكند و نباید بیجهت انگ بیشفعالی به كودك زد.
وقتی كودك از این شاخه به آن شاخه میپرد
بچه دچار بیشفعالی تحمل كمی دارد و فعالیتهایش را نیمهكاره رها میكند و مدام از این شاخه به آن شاخه میپرد. كودكان دچار این اختلال نمیتوانند نوبت را رعایت كنند.
برخی كودكان هم دچار نقصتوجه و كمتمركزی هستند. برای آنها شروع كار، سازماندهی و انجام مرحله به مرحله كارها سخت است، مدام وسایل خود را گم میكنند و نامرتب و بینظم هستند.
شوشتری، روانپزشك كودك و نوجوان میگوید: برخلاف آنچه همه فكر میكنند، این بچهها در ریاضی مشكل چندانی ندارند، چون ریاضی به تمركز وابسته نیست و استدلالی است و هر وقت حواس كودك پرت شود، میتواند با جمع كردن دوباره حواسش به حل مساله بپردازد؛ ولی آنها در دیكته مشكل دارند، چون دیكته نوشتن روند مداومی دارد و اگر به علت از دست دادن تمركز لحظهای عقب بماند، فرصت اصلاح وجود نخواهد داشت.
گاهی مشكل بچههای دچار نقصتوجه به دلیل اینكه علائم خاصی ندارند، تشخیص داده نمیشود و اطرافیان تصور میكنند كمهوش هستند و حتی ممكناست از مدرسه اخراج شوند. به گفته دكتر حكیم شوشتری، بچههای بیشفعال چون پر سروصدا هستند و نظم را مختل میكنند، جلبتوجه میكنند و احتمال اینكه برای درمانشان اقدام و بیماریشان تشخیص داده شود، بیشتر است.
هر شیطنتی بیشفعالی نیست
خیلی از بچههای زیردبستان انرژی بالایی دارند، پرتحرك هستند و حوصله انجام كاری را ندارند، اما برخی والدین با مشاهده این شیطنتها، تصور میكنند كودكشان دچار بیشفعالی است؛ در صورتی كه این تصور اشتباه است.
این روانپزشك كودك توضیح میدهد: یك كمبود خواب ساده یا سوءتغذیه نیز ممكناست باعث حواسپرتی و بیقراری كودك شود. حتی بازی با اسباببازیهای غیراستاندارد كه معمولا حاوی سرب است نیز مسمومیت ایجاد میكند كه این مسمومیت علائم بیشفعالی را نشان میدهد، بنابراین نباید بیجهت و بدون مشورت با پزشك به كودك انگ زد.
بچههایی كه كارهای غیرعادی انجام میدهند
كودك بیشفعال همه جا علائم بیشفعالی را دارد و اگر بچهای فقط در خانه یا مدرسه چنین علائمی را نشان دهد، باید به دنبال مشكلی در خانه یا مدرسه بود.
دكتر شوشتری با اشاره به اینكه علائم معمولا قبل از هفت سالگی شروع میشود و اگر بعد از ده سالگی دیده شود، باید به دنبال علت دیگری بود، میگوید: كودكان بیشفعال كارهای خطرناك و غیرعادی انجام میدهند، در حالی كه كودك عادی از چهار سالگی به بعد مثلا میترسد روی بلندی برود، مگر اینكه واقعا هیچ سرگرمیای نداشته باشد یا به او بیتوجهی شود. او یكی از راههای تشخیص را توجه به پیشرفت نقاشی كودكان میداند.
پیشرفت نقاشی كودكان بیشفعال و دچار نقصتوجه، مطلوب نیست. اگر كودك محركها و ابزار لازم را داشته باشد، باید در چهار سالگی بتواند یك آدمك ساده بكشد، ولی اگر نتواند و حوصله این كار را نداشته باشد، احتمال دارد به نقصتوجه مبتلا باشد.
رفتار درست با كودكان بیش فعال
كودكان بیشفعال در مكانهایی كه محرك بیشتری وجود دارد بدتر رفتار میكنند، مثلا در مهمانی رفتارشان بدتر از رفتار در خانه خودشان است.
متاسفانه از آنجا كه این كودكان مدام طرد میشوند احتمال اینكه بعدها دچار مشكل و به راه خلاف كشیده شوند وجود دارد. كودكان بیشفعال پرخاشگر هستند و كنترل هیجان خوبی ندارند و چون قانونمند نیستند و دوست دارند سرگروه باشند و حرف خود را به كرسی بنشانند، روابطشان با دیگران دچار تنش میشود.
آنها راحت ارتباط برقرار میكنند، ولی چون رفتارشان قابل پیشبینی نیست، ادامه رابطه امكان ندارد.اثر مخرب تنبیه در این كودكان بیشتر است، چون لجباز هستند و اگر پرخاشگری ببینند، پرخاشگری میكنند. این كودكان اعتمادبهنفس پایینتری دارند، چون مدام طرد میشوند.
حمایت خانواده، ضریب هوشی، جایگاه فرزند در خانواده، تعداد فرزندان و بیماریهای دیگری كه میتواند با بیشفعالی همراهی داشته باشد (مانند تیك و وسواس) در درمان بیماری و پیشرفت آن موثر است. هر چه زودتر برای درمان اقدام شود، بهتر است زیرا كودك ده دوازده سالهای كه به دلیل ابتلا به بیشفعالی یا نقصتوجه پیشرفت تحصیلی نداشته و از دیگر همسالانش عقب مانده ممكناست دیگر اعتمادبهنفس و انگیزه لازم را پیدا نكند.
درمان بیش فعالی ضروری است
درمان اصلی بیشفعالی دارویی است. هدف از تجویز داروها آرام كردن كودك نیست، بلكه هدف این است كه كودك كارهای هدفدار انجام دهد و عملكرد خوبی داشته باشد.
متاسفانه یكی از ذهنیتهای غلط این است داروهایی كه برای این كودكان تجویز میشود، اعتیادآور است، در حالی كه اگر این بیماران درمان نشوند، ممكن است در آینده مستعد ابتلا به اعتیاد شوند. مصرف دارو زیر نظر پزشك به هیچ وجه معتادكننده نیست.
گاهی پدر و مادرها میگویند مثلا دایی یا عموی این بچه هم همینطوری بود و خوب شد؛ ولی این تفكر غلط است، چون اگر آنها هم درمان میشدند بیشك میتوانستند جایگاه اجتماعی و خانوادگی بهتری داشته باشند.
كنترل علائم مانع افتتحصیلی و دور شدن كودك از محیط سالم میشود. مثلا اگر آموزگار كودكی را كه در كلاس ناآرامی و شلوغ میكند بیرون و از همسالان سالم دور كند، ممكن است او همنشین آدمهای ناسالم شده و دچار مشكلات بیشتری شود.
دیدگاه شما