به گزارش صبح الوند، رواج آیین ها و رسومات دست و پاگیر در طی سالیان گذشته مسیر ناهمواری را برای ازدواج آسان پیش روی جوانان قرار داده به گونه که برخی جوانان در نیمه راه متوقف و عطای ازدواج را به لقایش می بخشند.
فارغ از مشکلات اقتصادی از جمله مسکن و کار مناسب که این روزها مهمترین دغدغه جوانان و مهمترین عامل کاهش نرخ ازدواج به شمار می رود، رواج سنت های ناصحیح جوانان را بر سر دو راهی قبول یک سنت غلط و دردسر ساز یا تجرد قرار می دهد.
جای تاسف است که برخی از افراد ریش سفید و بزرگتر که در آیین خواستگاری حضور دارند به جای وساطت برای کاهش مهریه و جلوگیری از تعیین مهریه های نامعقول ، مانعی برای کاهش مهریه می شوند.
نخستین موضوعی که جوانان در زمان صحبت با همسر آینده برای آغاز فصل مشترکی از زندگی به میان می آورند ˈمهریهˈ یا همان ˈصداقˈ است که با میان آمدن این موضوع پیکار جوان برای زدودن رنگ و لعاب جاهلیت از روی این سنت غلط آغاز می شود.
نگرش خانواده ها در زمان تعیین مهریه از دو منظر قابل بررسی است چراکه در زمان اقدام به خواستگاری برای فرزندشان دنبال تعیین مهریه پایین و زمان خواستگاری از دخترشان دنبال تعیین مهریه بالا هستند.
اما واژگان مرسوم در زمان تعیین صداق از جمله ˈکی داده کی گرفته و میزان مهریه نشان از میزان محبت مرد به همسر استˈ و این قبیل جملات تلاش خانواده داماد برای کاستن میزان مهریه را ناکام می گذارد.
خانواده دختر در حین تعیین مهریه گریزی به مهریه دختر بزرگتر یا دخترای فامیل زده و توصیف انان از قبول مهریه کم این است که ˈمردم فکر می کنند دخترمان عیب و ایرادی داشته که به قبول مهریه کم تن داده ایمˈ همین تصور غلط موجب دادن جواب منفی بدون توجه به اخلاقیات داماد می شود.
دیدگاه برخی خانواده ها بر این عقیده استوار است که میزان مهریه بیانگر جایگاه اجتماعی اشخاص است در حالیکه بانوان زیادی هستند که با جایگاه بالای اجتماعی دارای مهریه و صداق کمتری هستند.
با نگاهی به آمار طلاق می توان دریافت که تعیین مهریه های بی منطق و غیرعقلانی و از روی احساس و عواطف شخصی پایانی جز گرفتار شدن جوانان در آغاز زندگی مشترک در پشت میله های زندان ندارد.
چراکه برخی از افراد عندالمطالبه بودن مهریه را شوخی و موضوعی کم اهمیت می دانند در حالیکه پرونده هایی در مراجع قضایی در جریان است که زوجه بعد از جاری شدن صیغه عقد و خارج شدن از دفتر رسمی ثبت ازدواج بلافاصله مهریه خود را طلب و داماد را گرفتار و سر درگم کرده است.
شاید بهترین تفسیری را که بتوان از مهریه ارائه کرد این است که ˈصداقˈ باید با توان مالی مرد همخوانی داشته باشد، موضوعی که همه خانواده در بیان آن را قبول دارند ولی عشق و عاشقی های زودگذر، تصمیم های احساسی و مجبور کردن خانواده به قبول مهریه های سنگین همیشه اثرات جبران ناپذیری را برای داماد و خانوده او به همراه داشته است.
در حالیکه معیارهای بسیار مهمی برای تشکیل زندگی مشترک و بی دغدغه قابل اهمیت است ولی خانواده ها بی اهمیت از کنار این معیارهای سرنوشت ساز گذر کرده و موضوع ˈمهریهˈ را در راس مذاکرات قرار می دهند.
ناگفته پیداست که مهریه نمی تواند ضامن یک زندگی بی دغدغه و سالم و زمینه ای برای خوشبختی خانواده باشد بلکه در بسیاری از مواقع عاملی برای تزلزل و فروپاشی زندگی هم می شود.
بهر حال با توجه به ˈعندالمطالبهˈ بودن مهریه ، صداق باید بر اساس توانایی مالی شخص تعیین شود تا در زمان مطالبه آن از سوی زوجه ، داماد برای پرداخت آن با مشکلی مواجه نشود و مجبور نباشد که طعم زندان و آب خنک را بچشد.
آنچه مسلم است یک زوج مسلمان باید زندگی بزرگانی همچون حضرت زهرا (س) را الگوی خود قراردهند نه اینکه با چشم و هم چشمی و الگو برداری از آشنایان و دوستان ، پایه های زندگی خود را بنا نهند.
دست آخر اینکه نظر آگاهان به مسایل اجتماعی این است که معیارها و مولفه هایی نظیر صداقت و درستی در حین انتخاب همسر بیش از مهریه و دیگر سنت های خود ساخته می تواند در بقا و تداوم زندگی موثر باش.
علیرضا جهانگیری
دیدگاه شما