بیا که دل به وصال تو بسته ایم

در انتظار ظهورت نشته ایم بیا مهدی جان

خمیده قامت تقوا ز دوری رویت

بیا که دولت حقه کمان ابرویت

به جان مادرت ای جان عالمی بازآی

به زخم های دل ما تو مرحمی باز آی

ز مرحمت تو برافکن حجاب مهدی جان

ز چهره ملکوتی نقاب مهدی جان

سزد که جان دهم من به یمن قدمت

هزار جان گرامی فدای هر قدمت آقا جان

ببین ز خون شهیدان فلک شده گل گون

جهان ز اشک یتیمان بی پدر جیحون

نظر نما به پدرها که بی پسر گشته اند

به کودکان صغیری که بی پدر گشتند صاحب الزمان

به مادران که به دل داغ از جوان دارند

هزار ناله جانسوز در نهان دارند

به آن جوان برومند با تب دمساز

شهید زنده و نور دو چشم ما جانباز

به ناله اسرا در سحرگهان بنگر

نهال عمر عزیزمان خزان بنگر

به جان مادرت ای جان عالمی باز آی

به زخم های دل ما تو مرهمی باز آی

اللهم عجل لولیک الفرج

گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است

گفتا تو خود حجابی ورننه رُخَم عیان است

گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت

گفتا نشان چه پرسی؟ آن کوی بی نشان است

*شاعر: جلیل سوری جانباز دفاع مقدس

منبع: رودآور