با اين حال دانشگاه بوعليسينا با اينكه هويت خود را از همدان ميگيرد و اعتبارش به دلیل استقرار در اين شهر رقم خورده است نسبت خاصي با همدان ندارد و مسئوليتي در قبال همدان احساس نميكند. اين ادعا بيراهه نيست و از خلال عناوين پژوهشها و پاياننامههایي كه در دانشكدههاي ريز و درشت بوعليسينا تدوين شده است به آساني ميتوان مشاهده كرد كه همدان مسأله اين مركز علمي محسوب نميشود و كمتر پاياننامه و رساله دانشگاهي حول موضوع و محور همدان تدوين شده است.
بدون شك مسألهيابي و يافتن راه حل براي بهبود مسائل اجتماعي از جمله وظايف بديهي هر جامعه دانشگاهي در جهان جديد است. در واقع دانشگاه نميتواند با برج عاجنشيني، خود را تافته جدابافتهاي از جامعه بداند كه تنها حق دريافت اعتبار و امكانات از جامعه را دارد؛ بيآنكه تكليف متقابلي داشته باشد. اصولاً دانشگاه بايد مدعي باشد كه در كنار آموزش، براي گسترش مرزهاي دانش، آن هم دانشي كه به درد جامعه ميخورد و به توليد ثروت و حل مسائل اجتماعي كمك ميكند، ایجاد شده است.
با اين حال اولويت دانشگاه بوعليسينا حل مسائل همدان نيست و براي نمونه مروري بر عناوين پاياننامههاي دانشجويان رشتههايي چون اقتصاد يا علوم اجتماعي گواه صريح اين ادعاست. حال پرسش اين است كه به چه دليل دانشگاه بوعليسينا وارد مقوله "همدان" نشده است و موضوعات اين بوم و منطقه در اولويت ذهن استادان و دانشجويانش نيست؟ آيا دانشگاه قادر به مسألهيابي در اين موضوع نيست؛ مسألهيابي ميكند اما توان حل مسأله را ندارد؛ يا اينكه اساساً خودش را مكلف به درگير شدن در اين موضوع نميداند؟
در سند راهبردي 20 ساله اين دانشگاه هدف كلان آن رسيدن به جايگاه برتر در ميان هشت دانشگاه جامع كشور پيشبيني شده است و دغدغهاي در مورد بومي شدن دانشگاه و پاسخگو بودنش در قبال همدان را نميتوان مشاهده كرد. البته در راستاي هدف ياد شده يكي از 10 راهبرد كلان دانشگاه، ایجاد ارتباط و ارائه خدمات مناسب به شهر و استان همدان در نظر گرفته شده است. حال كه هفت سال از تدوين اين سند سپري شده، شايسته است مسئولان دانشگاه در مورد عملكرد آن گزارشي ارائه دهند تا مشخص شود تاکنون كدام برنامه عملياتي در چارچوب اين راهبرد تدوين و اجرا شده است.
به نظر ميرسد امروز خروج دانشگاه بوعليسينا از موضع انفعالي خود در قبال همدان و بيتوجهي به مسائل موجود در اين شهر و استان حياتيتر از پيش شده باشد؛ در حالي كه موضوعات مهم و متعددی در جامعه شهري و روستایي اين منطقه وجود دارد دليلي ندارد اين دانشگاه دغدغهاش صرفاً ارتقای شاخص براي رسيدن به سطح هشت دانشگاه برتر باشد و شاخص با اهميتي چون توجه به همدان را ناديده بگيرد.
هدفگذاري دانشگاه روي جامعه همدان و ارتباط دانشگاه با جامعه هدف ميتواند ضمن توانمندسازي دانشگاه در برخورد با مسائل پيرامون خود شرايطي را براي بهرهور کردن دانش و كاربردي كردن آن در جامعه فراهم كند و دانشگاهي را كه به نام حكيمي عملگرا مزين شده است درگير مسائل ريز و درشت اين وادي كند.
اميد است مسئولان اين دانشگاه با وجود تأخير هفت ساله در بيتوجهي به اين بخش از سند راهبردي، به اين موضوع توجه كنند و براي آن چارهاي بينديشند.
دیدگاه شما