به گزارش صبح الوند، از زمان انتصاب نيكبخت به استانداري همدان بارها از سوي مسئولان و نمايندگان به كسري اعتبارات استان و پروژههاي زمين مانده، اشاره شده و از آنچه كه ضعف پيگيري براي تخصيص منابع عنوان شده، انتقاد شده است. از اين رو جلسات عمومي و خصوصي استانداري يا تريبونهاي رسانهاي همواره يكي از انتقادات، كمكاري مديران و خوابآلودگي در پيگيري اعتبارات پروژهها بوده كه بيشترين آن هم از زبان شخص استاندار و خجسته نماينده همدان و فامنين بازگو شده است.
اعلام بودجه عمراني سال 93 استان كه با كاهش 37 درصدي روبهرو بود، نشان داد كه اغلب پروژههاي استان زير 80 درصد پيشرفت داشتهاند و از اين رو مشمول دريافت بودجه سنواتي نشدند تا مؤيد انتقادات و گلايههايي باشد كه به حق بر برخي از مديران ارشد استان وارد بوده است.
در اينكه استان از ضعف پيگيريها و كاستيهاي مديريتي رنج ميبرد شكي نبوده اما كمتر نگاهي به چرايي بروز اين معضل در ميان مديران استاني انداخته شده است. بخشي از علل برخورد انفعالي مديران در پيگيري مسئوليتها چنين ميآيد:
اگرچه در سطح استان در حوزههاي مختلف خدمات گستردهاي ارائه ميشود اما بر كسي پوشيده نيست كه در برخي از حوزهها عليرغم دمِ دست بودن نيروهاي پرتوان و بومي، مديران ارشد استاني در گذشته دست به گزينش نيروهايي زدهاند كه ناتوانيشان در حوزههاي مسئوليت موجب عقبگرد استان بوده است.
حال آنكه شرايط زماني و موقعيتي استان ايجاب ميكرد كه از گزينشهاي آزمون و خطايي پرهيز شود و تاحد ممكن از نيروهاي كارآزموده، باتوان و مسلط به اوضاع استان استفاده شود كه سكانداري مديران تازهكار و ناشناس به اوضاع و مسائل استان موجب فرصتسوزي، هزينهبري و رشد كند توسعه استان شد. تا جايي كه به واسطه نداشتن اولويتها و دلسوز نبودن به حال و روز مردم، حتي پروژههاي اجتماعي به مانند مسكن مهر هم در نقاطي جانمايي شد كه در سفر سال گذشته معاون وزير مورد نيشخند و كنايه وي قرار گرفت.
وجود چنين مديراني كه حتي از پس انجام امور محوله نيز به خوبي برنميآيند تنها كاهش راندمان سيستم و افزايش نارضايتي را دربر داشته كه بخشي از ناكاميها در اتمام پروژهها به واسطه توان چنين مديراني بوده است.
بخشي از اين مديران نيز به دليل آنچه كه ميتوان به آن كهولت سن و تهي شدن از خلاقيت عنوان داد به طور طبيعي انگيزهاي براي كار نداشته و تنهابه حكم مسئوليت زمان صرف ميكنند. از اين دست مديران در استان كم نبوده و نيستند كه بايد هرچه زودتر تعيينتكليف شده و جايگزيني براي آنها گذاشته شود.
دسته دوم مديران استان برخلاف گروه نخست باوجود اثبات توانايي و شايستگي گزينش، به هر دليل ممكن در سالهاي گذشته انگيزه خود را براي ادامه كار از دست دادهاند. اين مديران شايسته اما بيانگيزه كه در برخي مناصب حساس عهدهدار مسئوليت بودهاند، در پيگيري امور و اولويتها پاي تندي نداشته و به نوعي به روزمرگي افتادهاند.
در بروز اين انفعال و روزمرگي تغيير فضاي سياسي كشور و برآمدن نگاهي تازه- كه غالباً خلاف زاويه مديران قبلي است- بسيار تأثيرگذار بوده به طوري كه اين مديران به خيال تغيير هر لحظه خود را آماده رفتن كردهاند و به نوعي در بلاتكليفي وقت سر ميكند. هرچند كه اين بلاتكليفي را تأخيرات و تعويقات مديران ارشد استان در تغيير مديريتها نيز تشديد كرده تا اين فرصتسوزيها ادامه داشته باشد.
آنچه كه آشكار است ضعفهاي برخي مديران در استان و اولويت اتمام حجت با آنهاست؛ چراكه اين استان به اندازه كافي چوب آزمون و خطاها و بيانگيزگيها يا حاشيهسازيها را خورده واكنون زمان جهيدن و كار و تلاش براي توسعه است. امری كه همواره مسئولان ارشد استاني بر آن تأكيد داشته و دارند و البته اين جهيدن مقدماتي دارد كه گزينش مديران توانمند و با انگيزه و صادق از آن جمله است./همدان پیام
دیدگاه شما