به گزارش صبح الوند به نقل از مهر، «آلفرد ماهان» آمریکایی در سال ۱۹۰۲ میلادی برای نخستین بار به منظور توصیف خاور دور و نزدیک از اصطلاح «خاورمیانه» استفاده کرد. این اصطلاح پس از آن از سوی نشریه های انگلیسی مانند تایمز مورد استفاده قرار گرفت.
نکته حائز اهمیت آن است که خاورمیانه به علت برخورداری از تنوع بافت اجتماعی، تنوع قومی - نژادی و همچنین منابع و امکانات مادی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از منظر فرهنگی خاورمیانه خاستگاه و زادگاه ادیان بزرگ توحیدی - الهی است. این منطقه پیامبران اولوالعزم را در به منظور اشاعه اسلام در خود جای داده بود.
اهمیت خاورمیانه برای غربی ها تا جایی است که «زبیگنیو برژینسکی» تئوریسین برجسته سیاست خارجی آمریکا و مشاور امنیت ملی «جیمی کارتر» رئیس جمهور سابق آمریکا درباره خاورمیانه و خلیج فارس معتقد است که این منطقه شبیه «زه کمانی» است که تا انتها کشیده شده و آماده پرتاب تیری کشنده به سمت جهان است. این «زه» از شاخ آفریقا تا افغانستان و از ایران تا خاورنزدیک بوده و کانون رقابت سنگین ابرقدرت ها است.
با توجه به شرایط حاکم در منطقه خاورمیانه بخصوص اوضاع سوریه خبرنگار مهر گفتگویی با «پیتر فیلیپ» کارشناس آلمانی انجام داده که در ادامه از نظر می گذرد.
«پیتر فیلیپ» ۲۳ سال به عنوان خبرنگار اعزامی از سوی رادیو آلمان، روزنامه های تاگس آنسایگر، زوددویچه و شمار دیگری از مطبوعات و رسانه های آلمان فعالیت داشته است. فیلیپ از سال ۱۹۹۱ بار دیگر به رادیو آلمان بازگشت و علاوه بر عهده داری مسئولیت بخش خاورمیانه، مقالات و تحلیل های بسیاری در حوزه خاورمیانه به رشته تحریر در آورد. وی از سال ۲۰۰۹ میلادی خود را در ظاهر بازنشسته کرد، اما همچنان علاوه بر مطالعه درباره خاورمیانه تحلیل های دقیق و تاثیرگذاری درخصوص خاورمیانه می نویسد.
*آمریکا و روسیه اعلام کرده اند در خصوص بحران سوریه به توافقاتی دست یافته اند. به نظر شما در توافق نهایی منافع بازیگران منطقه ای چون ایران، عربستان و ترکیه چگونه لحاظ خواهد شد؟
پیشرفت های آمریکا و روسیه در روند گفتگوهای سوریه مطمئنا قابل ارزش و تقدیر است. تلاش هایی که تاکنون برای حل و فصل درگیری ها صورت گرفته، نشان می دهد که پیشرفت ها تنها در حد میزهای کنفرانس بوده و دوام و تاثیرگذاری کوتاه مدتی دارند، به همین دلیل است که نمی توان نسبت به آنها امیدواری زیادی داشت.
روسیه و آمریکا علاقمندی های خود را در سوریه دنبال می کنند و این راه یکسان و هماهنگی نیست. مسکو پشت بشار اسد ایستاده و آمریکا حامی گروههای معارض و مخالفین دولت حاکم. این همان ایفای نقش برخی قدرت ها در سوریه است. ترکیه به ظاهر مدت زمان طولانی است که واکنشی از خود در قبال تحولات سوریه نشان نمی دهد، اما نقش فعالی در تدارکات نظامی و حمایت اشخاص وابسته به داعش دارد.
اگر ترکیه در حال حاضر رسما در جنگ علیه داعش شرکت دارد، پس در وهله نخست به منظور آنکه همزمان از قوت گرفتن مناطق کرد/سوری که آنکارا آنها را به عنوان بازوی امتداد یافته پ ک ک قلمداد می کند ممانعت به عمل می آورد. عربستان که از همان ابتدا در زمره مخالفان «بشار اسد» جای گرفته و خواهان سرنگونی حکومت وی بوده و در همین راستا از مخالفان اسد حمایت های مجدانه ای کرده و می کند.
ریاض حمایت از داعش را انکار می کند، اما این اطمینان وجود دارد که این امر از کانال های خصوصی انجام می شود تا اینکه جایگاه خاندان سعودی در غرب تنزل پیدا نکند. هدف ریاض این است که سوریه تحت رهبری سنی ها قرار گیرد و به این واسطه سعودی ها از نفوذ و تاثیرگذاری بیشتری در این کشور برخوردار می شوند.
جمهوری اسلامی از مدتها پیش روابط تنگاتنگ با اکثریت شیعیان لبنان برقرار کرده و کمک در اختیار حزب الله قرار می دهد و از دولت بشار اسد حمایت می کند.
معاوضه قدرت در سوریه می تواند بر همه اینها سایه بیندازد، دلیل کافی برای این امر آن است که بشار اسد بطور مستقیم از سوی نیروهای نظامی ایران مورد حمایت قرار می گیرد و در این میان امیدواری نیز هنوز وجود دارد.
شک و تردید زیادی نسبت به چشم انداز موفقیت آمریکا و روسیه در سوریه وجود دارد. سه بازیگر اصلی منطقه در سوریه باید به منظور تحقق موفقیت متصور تغییراتی را در خط مشی خود اعمال کنند. هر سه باید با مشاوره های روسیه و آمریکا درباره سوریه مشارکت داشته باشند. علیرغم اینها مشکلات و تنش های موجود میان این سه کشور به قوت خود باقی است.
*شما موازنه قوا در منطقه خاورمیانه را در آینده چگونه ارزیابی می کنید؟
قبلا از این عنوان، توازن استراتژیک قدرتهای استعماری استنباط می شد که قصد داشتند جهان و حتی خاور نزدیک و خاورمیانه را بین خود تقسیم کنند.
براساس توافق نامه سیکس- پیکو میان انگلیس و فرانسه در سال ۱۹۶۱ در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد. این توافقنامه به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد. این مناطق قبل از آن تحت کنترل ترکهای عثمانی بودند.
بدبینان از این ترس دارند که شاید روسیه و آمریکا بتوانند التزام جدیدی از چنین قراردادی را مطالبه کنند. این اشتباه بسیار بزرگی است، اما جستجو برای یافتن موازنه قدرت در میان قدرتهای مهم منطقه خطرناک است. زیرا چنین جستجویی به قیمت درگیری نظامی و جنگ های مدنی تمام می شود.
*با توجه به ظهور گروههای تروریستی که در زمره state محسوب نمی شوند و حقوق بین الملل که هنوز تعریفی مورد اجماع از تروریست ارائه نداده است، آیا تروریسم قابل ریشه کن شدن است؟
حقیقت این است که نمی توان تا مدتهای مدید انتهایی برای رفع تروریسم یافت. واضح تر بگویم باید دید که در آزادی و بدون تهدید و خطر زندگی کردن بهتر است یا اینکه هر زمان خطر را وارد زندگی کنیم؟! نخبگان باید در این میان مراقب بوده و اجازه ندهند که دولتهایشان با خودرایی و برای کسب قدرت دست به اقدامات ناموزون بزنند. متاسفانه این خلاء در منطقه به چشم می خورد.
انتهای پیام/
دیدگاه شما