به گزارش صبح الوند به نقل از بلاغ ؛  سوریه یکی از بازمانده های کشورهای خط مقدم مبارزه با رژیم اشغالگر قدس از ابتدای پیدایش شوم در سرزمین اشغالی فلسطین تا کنون است و تنها کشوری است که از مجموعه کشورهای اعراب مخالف اسرائیل، همچنان در جبهه مخالفت و مبارزه است و از این نظر همانند یک لقمه گلوگیر، نظام سلطه را اذیت می کند!

مصر، اردن، لبنان، سوریه چهار کشور خط مقدم محسوب می شدند که به مرور زمان تغییر وضعیت داده و در شرایط خاص خود از این جبهه فاصله گرفته بودند که البته لبنان با میدان داری جریان مقاومت موسوم به حزب الله با اقتدار کامل به جایگاه خود بازگشت، اما مصر و اردن به رهبری انورسادات و حسنی مبارک و شاه حسین اردنی در جبهه حامیان صهیونیستها قرار گرفته و به جریان مقابله با اشغال و اشغالگران خیانت کردند و این در حالی بود که سوریه به رهبری حافظ اسد فقید، یک لحظه عقب نشینی نکرد و با حمایت از جریان مقاومت در لبنان و فلسطین اشغالی و نیز اتحاد استراتژیک با جمهوری اسلامی ایران در جریان جنگ تحمیلی به نقش آفرینی خود استمرار و حتی توسعه نیز بخشید که این طبعاً با مزاج نظام سلطه جهانی سازگار نبود و مترصد فرصتی ماند تا انتقامی 70-60 ساله را از فرزند برومند حافظ اسد رهبر فقید سوریه یعنی بشار اسد بگیرد!

نظام صهیونیستی سلطه جهانی با سوءاستفاده کامل از نهضت بیداری اسلامی و شبیه نمایی مزورانه و رسانه ای، از تمامی مهره های آشکار و پنهان منطقه ای و حامیان بین المللی اش اعم از امریکا و اروپا و عربستان و ترکیه و قطر و دولت خودگردان و حماس، برای تکرار سناریوی نظامی لیبی در سوریه بهره گرفت تا دولت بشار اسد را سرنگون و دولتی سرسپرده را بر سر کار آورد که الحمدالله علیرغم پیشرویهای گسترده و البته جنایتکارانه اولیه تروریستهای القاعده، تکفیری و سلفی، اما با هوشیاری دولت سوریه، انسجام جریان مقاومت منطقه و حمایت های محدود بین المللی ایران، روسیه، چین و برخی از کشورهای عدم تعهد، نه تنها این آرزوی شوم محقق نشده، بلکه جبهه چندملیتی کاملاً مجهز ضد سوری که بطور پیوسته از تجهیزات و پول و نیروی انسانی و حمایت سیاسی نظام صهیونیستی غرب منتفع می گردد، روز به روز بیشتر در محاصره قرار گرفته و در آستانه تسلیم نهایی است!

وقتی با کمک حزب الله لبنان و مدافعان حرمین حضرت زینب(س) و حضرت سکینه(س) و حضرت رقیه(س) و سایر تشکلات مردمی منطقه، ارتش سوریه تقویت و جنگ تمام عیار منطقه مغلوبه و عقب نشینی ها و شکست های سنگین جبهه ضدسوری کاملاً محرز و مستمر شد، شاهد بهانه گیری های حقوق بشری نظام سلطه جهانی شدیم و حالا با سرکوب دموکراسی در مصر که پس از سرکوب بیداری اسلامی در یمن و بحرین تحقق یافت، از ظرفیت شورای امنیت و سایر سازمانهای بین المللی، بهره گیری قلدرمآبانه کرده و به همراه فضاسازی ظالمانه رسانه ای، با متهم کردن دولت سوریه به استفاده از سلاح شیمیایی در حالی که هنوز ادعاهایش ثابت نشده و بلکه برعکس جبهه ضدسوری متهم به استفاده از این سلاحهای شیمیایی است، اما غرب در تکاپوی موشک باران و بمباران شهرها و مراکز حکومتی سوریه قرار گرفته تا به اصطلاح خودش، بشار اسد را تنبیه و شاید هم اگر موقعیت را مناسب ببیند، سرنگون کرده باشد!

متعاقب نشست های متعدد و تجهیز عجیب و غریب جبهه ضد سوری به سلاحهای پارتیزانی فوق پیشرفته و قرار دادن بهت انگیز نام حزب الله لبنان در سیاهه گروههای تروریستی در چند ماه اخیر، کسی تردید ندارد که اراده نظام سلطه صهیونیستی جهان بر این است تا جبهه پشتیبان مقاومت لبنان و فلسطین اشغالی(غزه) را که در یک هلال شیعی و انقلابی شامل ایران، عراق و سوریه که به لبنان و فلسطین اشغالی متصل می گردد، دچار انشقاق کرده و عملا مقاومت را در محاصره درآورده و از طرفی امکان حمله های همه جانبه را به عراق و ایران فراهم آورد تا نگرانی چندین ساله اش را کاملاً برطرف سازد!

از این لحاظ موضوع سوریه برای ایران اسلامی یک موضوع استراتژیک امنیتی است و در اصل در راستای امنیت ملی ما قرار دارد و دفاع ما از سوریه، یک دفاع ملی و دقیقاً از مصادیق خط قرمز جمهوری اسلامی است و بی جهت نیست که مواضع رهبری معظم انقلاب و سایر مقامات جمهوری اسلامی شفاف بوده و صراحتاً به جبهه صهیونیستی غرب اعلام کرده اند که دخالت امریکا در منطقه، جرقه در انبار باروت است و آنها همانگونه که در افغانستان و عراق متضرر شده اند، در سوریه نیز ضرر خواهند کرد و نیز شاید شروع جنگ با غربی ها باشد، اما قطعاً پایان جنگ با آنها نخواهد بود و از طرفی باید دغدغه تامین امنیت فرزند نامشروع خود یعنی اسرائیل را نیز به این نگرانی ها افزوده و بدانند که ثبات امنیتی منطقه به هم خواهد ریخت!

اسرائیل، دولت غیرقانونی و غاصبی است که بالاخره بایستی در یک جریان مخالفت گسترده عمومی مسلمانان کشورهای منطقه دچار چالش های متعدد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نهایتاً نظامی شده و در یک مقابله فراگیر، نابود شود و شاید با توجه به بافت نظام سلطه جهانی که سازمانهای بین المللی را در انحصار و استعباد خود در آورده، عملاً نتوان به مقابله های دیپلماتیک اکتفاء کرده و به این رژیم اشغالگر و جنایتکار بیش از این زمان و فرصت داد و از این رو کاملاً محتمل است که این جنگ های خودخواسته آنها، برای مسلمانان فرصتهایی ایجاد کنند تا بتوانند این غده چرکین سرطانی را از پیکره جهان اسلام جدا کرده و دور اندازند و مسلمانان را از شر این جرثومه فساد و عصاره فتنه، رهایی بخشند!

نام اسرائیل، مبلغ ناامنی و وجود و مواضع و عملکرد اسرائیل، مروج ناامنی است و تحمل اسرائیل تحمیلی در جهان اسلام، مارپروری در آستین است که بالاخره روزی به مجاوران خود نیش سمی فرو خواهد کرد و امنیت جهان اسلام زمانی تضمین می گردد که اسرائیل از بین رفته باشد و شاید سوریه و جنگی که جبهه صهیونیستی نظام سلطه آن را طراحی کرده، انتحار اسرائیل باشد که در سالهای اخیر همواره بر طبل جنگ نواخته و بر شیپور آن دمیده است!

یقیناً کسی که ایمان الهی دارد، ترس در او راهی ندارد و ما که تجربه یک جنگ هشت ساله را در توشه خویش داریم، بیشتر و بهتر از دیگران می دانیم که کسی در جنگ پیروز است که هراسی از دشمن به دل راه ندهد و خوشبختانه جریان مقاومت با روحیه ای کاملاً شهادت طلبانه وارد شده و قطع یقین امریکا و اسرائیل و متحدان آنها بازنده های واقعی این تهاجم ظالمانه و تهمت محور خواهند بود.

به هر حال این جنگ، جنگی ناخواسته و تحمیلی است و در نگاه دینی ما "الخیر فی ما وقع" بر آن قابل اطلاق است و مهم این است که در این جنگ مسلمانان منطقه مخصوصاً مردم مسلمان سوریه و لبنان تصمیم بگیرند که تکلیف بیداری اسلامی و مقاومت اسلامی را با رژیم اشغالگر قدس، سران خائن کشورهای اسلامی و منافع نامشروع امریکا در خاورمیانه روشن کرده و منطقه را از لوث وجود این شیاطین ریز و درشت پاکسازی نمایند.

در پایان از همه کسانی که مسائل سیاسی منطقه را رصد می کنند انتظار می رود تا با اکتشاف تحلیلی از مواهب این جنگ تحمیلی، افکار عمومی را برای مواجهه منطقی تر با جبهه ای که ریشه های سیاست های تهدیدآمیز و تحریم کننده غرب علیه جمهوری اسلامی اند، مهیا و ترغیب نمایند.

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه