دهانم بشكند اما باز بوي غربت علي مي آيد،زبانم لال شود اما انگار دوباره روز فرح آل زياد و آل مروان فرا رسيده و صداي هلهله آنها بر سر طعمه جديدشان به گوش مي رسد.
اما عليرغم نگراني چشم ها خوشحالم؛ كه هرگاه عرصه بر زهرائيان تنگ مي شود،تاريخ آبستن شكوه حماسه اي ديگر خواهد بود؛ دوباره صداي جانبخش و دم مسيحايي هل من ناصر يكي از فرزندان فرزند ابوالعجائب كربلاساز علي ،خواب غفلت را از چشم كربلائيان خواهد زدود و قفل دلهاي آنان به دست خويش كه دست خداست ،خواهد گشود.
در خاطرم شد زنده ياد فاطميون
ياد شلمچه ،ياد فكه،ياد مجنون
یاد شهیدانی که حق را برگزیدند
با رمز یا زهرا حماسه آفریدند
راستي اي همرزمان، اي ولايتمداران سلمان تبار، مبادا زبان به گزاف باز كنيد و مصلحت اسلام را از ياد ببريد كه قصه خار در چشم و استخوان در گلو ،تقدير شيعيان راستين و پيروان حقيقي علي است.
امروز درد دل ولي خواب از چشم فدائيان او ربوده است، بگوئيد به مالك برگردد كه دشمن اصلي در سپاهيان خودي است،اما امروز ديگر صفين نيست كه قرآن سر نيزه كنند و با آيه اعتدال پيروي از خط به خط فرامين قرآن ناطق و حجت امام زمان را افراط بنامند كه حق همانجايي است كه علي ايستاده است ، و ما ياران عاشورايي او تا آخر با او ايستاده ايم و عاقبت از آن پرهيزگاران است.
منبع: سرباز صفر جنگ نرم
دیدگاه شما