به گزارش صبح الوند، بزرگداشت شهدا مسلماً خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا میداند که راه و رسم شهادت کورشدنی نیست، این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند كرد و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان، عارفان، دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. امام خمینی(ره)
کسی نیست که به ارزش از خودگذشتگی شهدا و دستاوردهای ملی، منطقهای و بینالمللی بیش از 200 هزار نفر شهید بزرگوار انقلاب اسلامی در 8 سال دفاع مقدس واقف و معترف نباشد، ولی به هر حال به عنوان اقدامی نمادین در تقویم جمهوری اسلامی ایران روز 22 اسفندماه به عنوان روز تجلیل از شهدا نامگذاری شده است و در این روز معمولاً مردم در سراسر کشور بر سر مزار شهدا حاضر شده و ضمن ادای احترام به پرستوهای خونین بال میهن، با آرمانهای آن الگوهای ایثار و استقامت، شجاعت، شهامت و پاسداران حریم ولایت تجدید میثاق میكنند تا در ادامه راه و در مواجه با ظلمتهای دنیوی به قول استاد شهید مرتضی مطهری از نور شهدا که "شمع محفل بشریتاند" بهره بجویند.
شهدا دارای زندگی ابدی هستند و راه را به آیندگان نشان میدهند و بفرموده قرآن کریم "و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عندَ ربهم یرزقون، فرحین بما آتاهم الله من فضله و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون." آل عمران (170-169) «کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند مرده مپندارید که زندهاند و نزد پروردگارشان به ایشان روزی میدهند، از فضیلتی که خدا نصیبشان کرده است شادمانند و به آنها که در پی ایشان هستند و هنوز به آنها ملحق نشدهاند بشارت میدهند که بیمی بر آنها نیست و اندوهگین نشوند.»
از باده دوست، گشته سرمست شهید/ زان رو، سرو جان نهاده بر دست شهید
او کرده سفر، زخاک تا کوی خدا / هرگز، تو مپندار که مرده است شهيد
شهادت پربارترین، عمیقترین و بالندهترین واژهای است که از قداست، شکوه و نورانیت و جذبه خاصی برخوردار است و با بار غنی و محتوای وسیعی که دارد، نموداری است از تکامل ایمان، عمل صالح، مقاومت، تمحیص، شناخت و مبارزه و جهاد. کلمهای که به تنهایی، فرهنگی گسترده دارد که سطر سطر و جمله جملهاش گویای بعد والايی است در حیات بشر، فرهنگی که حرف حرفش از حضور، نظارت، آگاهی، دقت، انتخاب، روشندلی، روشنگری، تسلیم، رضا، توکل، ایثار، تقوی، عبودیت و ایمان حکایت میکند.
شهادت در لغت به معنای حضور در صحنه، آگاهی و ادراک با حواس ظاهری و یا باطنی، ظهور عینی و ملموس، گواهی و قضاوت بر مبنای یقین و اعتقاد است. در مجموع شهادت، یعنی گواهی همهجانبه که از طریق حضور کامل در صحنه و برمبنای آگاهی حاصل میشود. در قرآن کریم نیز این کلمه و دیگر واژههای همریشه آن چون شهید، شهدا، شاهد، شهود و استشهاد به همین معنا آمده است نه به معنی کشته شدن در راه خدا، شهادت به معنای واقع و کامل کلمه ابتدا و ذاتاً متعلق به پروردگار متعال است، که قرآن کریم فرمود "ان الله کان علی کل شیئی شهیدا" نساء- 33 (بیتردید خداوند بر همه چیز گواه و شاهد است).
در مرتبه بعد شهادت از ویژگیهای پیامبر و ملائکه خداست و در مراتب بعد شهدا را هم شامل میشود.
اما در اصطلاح شهادت به معنی کشته شدن در راه خداست که ائمه معصومین(عليهمالسلام) نیز این کلمه را با همین معنی به کار بردهاند.
شهید، دارای خصوصیات و ویژگیهای است از قبیل حضور، نظارت، آگاهی، دقت، روشندلی، احساسات پاک، نورانیت، ادراکات صحیح، روشنی، روشنگری، قدرت تحلیل و ارزیابی، قضاوت درست، برد عملی وسیع، تأثیر مثبت و بالنده، تسلیم در برابر حق، معتدل و متوسط و بدون گرایش به چپ و راست، مطیع خدا و پیامبر، همگام با پیامبران همراه با صدیقین، همکار با صالحین و خلاصه راهی راه خدا که تنها خدا از عهده اجر و پاداش او بر میآید، اینها در مجموع بیانگر ظرفیت معنوی و محتوای پربار و غنی (شهادت) است و شهادت و شهید در زبان قرآن دارای این چنین ویژگیها و مختصاتی است.
حالا آنچه باید دقت شود این است كه آیا این مقام سزاوار چه کسی است و یا چه کسانی در خور نیل به چنین مقامی هستند، از آیات کریم قرآن در این باب نکاتی به چشم میخورد که باید مورد دقت قرار گیرد.
در سوره توبه پس از بیان والايی شهادت و این معامله سراسر سود و فايدهای که با خدا انجام میشود و در برابر دادن جان، بهشت جاوید نصیب میگیرد در آیه 112 به صفاتی اشاره کرده است که بیانگر درجه کامل ایمان رزمندگان و شهیدان است و با این صفات مؤمنینی که سزاوار چنین معاملهای هستند را توصیف میکند.
از مجموعه آیات به دست میآید که قوانین و برنامههای دینی در چارچوبه مرزهای مشخص ترسیم میشود که یک فرد مذهبی اجازه بیرون رفتن و تعدی از آن مرزها و حدود را ندارد؛ بنابراین نگهبانی از حدود، یعنی پاسداری از مرزهای دینی و قوانین الهی، هم در مورد خود و هم دیگران، هم مراقب دشمن باشد که به این مرزها ضربه وارد نسازد و هم مراقب دوستان باشد که از این حدود خارج نشوند که با حصول این اوصاف، ایمان به درجه والا و بالایی رسیده و مؤمن به مرحلهای نائل شده است که از صرف جان و مال نه تنها دریغ نمیورزد بلکه داوطلبانه به ایثار و جهاد قدم نهاده و شهادت را پذیرا میشود.
گفتهاند هیچ عبادتی درست نیست مگر به توبه و رجوع و هیچ توبهای نصوح نیست جز به سپاس و ستایش و اینها تمام نیست جز به سیاحت و ریاضت، و اینها هیچ یک حاصل نشود مگر به مداومت رکوع و سجود و هیچ یک از کارها سازگار نباشد مگر به امر به معروف و نهی از منکر و اینها همه را مرز و حدی است که نگهبانی و پاسداریش ضروری است که پاسدار این حد و مرزها شهدا هستند.
یکی دیگر از آیاتی که در خور این مقام است و شایسته این مقال آیه 191 آلعمران به بعد است. در آیات 185 تا 189 سخن از مرگ است و آزمایشهاي الهی، میثاق و پیمان خداوندی و بیان ارجمندی آخرت، معنویت و فریب و کم بهایی دنیا و مادیات. آنگاه آیات از انسانهای اندیشمند و فرزانه (اولوالالباب) یاد میکند که اینان به جهان خلقت میاندیشند و به نیایش حق مینشینند و در همه وقت و همه حال از خدا میگویند و خدا میجویند و در اشتیاق لقای حق میسوزند و پیاپی دعا میکنند و خداوند دعایشان را به اجابت مقرون میسازد، سپس آماده هجرت، آوارگی و تحمل اذیت در راه خدا شده و مبارزه با دشمن را تا سر حد شهادت دنبال میکنند و خداوند نیز از گناهانشان میگذرد و آنها را در بهشت برین جای میدهد.
به همین مناسبت است که ائمه اطهار(علیهمالسلام)، این آیات را در نماز شب میخوانند و به دیگران سفارش میکنند. وقتی «سعدبنربیع» از رسول خدا میخواهد که شهادت نصیبش شود، حضرت او را به مداومت خواندن همین آیات توصیه میکند؛ زيرا این آیات از ویژگیهای خردمندانی سخن میگوید که دعایشان به اجابت مقرون و شهادت برای آنها مرقوم شده است.
- یاد خدا بودن در همه حال
- به جهان خلقت اندیشیدن در همه وقت
- از عذاب الهی ترسناک بودن
- دعوت پیامبران را لبیک گفتن
- به خدا و معاد مؤمن شدن
- به گناه و خطاهای خویش نزد خدا اعتراف کردن
- سرانجام با نیکوکاران شدن
- آرزوی پیاده شدن وعدههای الهی
اینها همه را با همه جان قبول داشتن و با همه وجود تعقیب کردن، تا آنجا که همه زحمات را برای خدا تحمل كردن، زمینه را برای نیل به مقام شهادت آماده میسازد.
*عناصر شهادت
شهادت در راه خدا دارای عناصری است که جهت رعایت اختصار فقط به ذکر آدرس آیات قرآن کریم در این خصوص بسنده میشود:
1- ایمان و اعتقاد (آیات 13 و 41 سوره مبارکه بقره )
2- علم و عرفان(آیه 83 سوره مبارکه مائده)
3- اراده و انتخاب (آیه 145 سوره مبارکه آل عمران)
4- فی سبیل الله بودن (آیات 154و 190 سوره مبارکه بقره و آیه 167 سوره مبارکه آل عمران)
*شفاعت شهید
از مجموع آیات و احادیث چنین استنباط می شود که شفاعت ابتدا و بالاصاله در اختیار پروردگار عالم است که میفرماید: "قل لله الشفاعه جمیعا له ملک السموات والارض" (سوره زمر) یعنی بگو همهگونه شفاعت و در همه ابعادش از مال خداوند و متعلق به اوست که مالک زمین و آسمانهاست و هیچکس حق ندارد و نمیتواند بدون اجازه خداوند از کسی شفاعت کند، که، نه شفاعتش قبول میشود (لایقبل منها شفاعه) (48 بقره) و نه نتیجهای خواهد داشت (لا تنفعها شفاعه)(123 بقره) بلکه برای شفاعت باید اجازه حق باشد (من ذالذی یشفع عنده الاباذنه) (255 بقره). یعنی چه کسی میتواند به پیشگاه خداوند شفاعت کند بجز با اجازه و اذن او؟ بنابراین شفاعت کردن که از آن خدا و در اختیار اوست، از سوی او و با اجازه او، به افرادی داده میشود که آنها از بندگان خدا شفاعت خواهند کرد. البته آنها هم از هر کسی شفاعت نمیکنند، بلکه از کسانی که قابلیت و لیاقت شفاعت کردن داشته باشند (آیه 28 انبیا).
و اما در مورد شفاعتکنندگان نیز، از آیات به دست آمده است که آنها افرادی خواهند بود که به پیمان خدا عمل کرده و شاهد حق بوده است و خدا از آنها راضی باشد که در این صورت اجازه شفاعت داده خواهد شد، بنابراین آنچه ذکر شده است پیغمبران، اوصیا، مؤمنین، شهدا، کودکان و علما جزو شفاعتکنندگان هستند که به هر کس بنا بر درجاتی که دارد اجازه شفاعت داده خواهد شد. در روایات اهل بیت معصومین(ع) وارد است که هر مؤمنی در قیامت حداقل از صد نفر شفاعت خواهد کرد.
فیلسوف شهید استاد حوزه و دانشگاه، مرحوم مرتضی مطهری در خصوص شفاعت شهید میگوید: "در حديث است كه خداوند شفاعت سه طبقه را در قيامت قبول مىكند، يكى طبقه انبيا، بعد از آنها طبقه علما (در اينجا چون اسم اوصيا ذكر نشده است و در روايت هم از ائمه ما هست، پس مقصود از علما، علماى ربانى هستند كه در درجه اول شامل خود ائمه اطهار(ع) مىشود و در درجه بعد شامل علمايى كه واقعاً راه آنها را پيش گرفتهاند.) سپس فرمود:
( ثم الشهداء) از اين 2 طبقه كه بگذريم طبقهاى كه در قيامت براى شفاعت ظهور مىكند، طبقه شهدا هستند. اين شفاعت، شفاعت هدايت است و ظهور و تجسم حقايقى است كه در دنيا وقوع يافته است. اميرالمؤمنين(ع) مىفرمايد: «خدا شهدا را در قيامت با عظمت و نورانيتى وارد مىكند كه اگر انبيا از مقابل اينها بگذرند و سوار باشند به احترام آنها پياده مىشوند. اينگونه خدا شهيد را با جلالت وارد عرصه قيامت مىكند.»
همچنین شهید مطهری در پاسخ به این سؤال که چرا و به چه دليل، حق شهدا از حق ساير خدمتگزاران بيشتر و عظيمتر است؟ میفرماید: "همه گروههاى خدمتگزار ديگر، مديون شهدا هستند، ولى شهدا مديون آنها نيستند يا كمتر مديون آنها هستند، عالم در علم خود و فيلسوف در فلسفه خود و مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعليمات اخلاقى خود نيازمند محيطى مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند، ولى شهيد آن كسى است كه با فداكارى و از خودگذشتگى خود و با سوختن و خاكستر شدن خود محيط را براى ديگران مساعد مىكند. مثل شهيد مثل شمع است كه خدمتش از نوع سوخته شدن و فانى شدن و پرتو افكندن است تا ديگران در اين پرتو كه به بهاى نيستى و تمام شده بنشينند و آسايش بيابند و كار خويش را انجام دهند، آرى شهدا شمع محفل بشريتاند، سوختند و محفل بشريت را روشن كردند. اگر اين محفل تاريك مىماند هيچ دستگاهى نمىتوانست كار خود را آغاز كند يا ادامه بدهد."
برخی از سخنان امام خمینی(ره) در مورد «شهید و شهادت» آنقدر از اسلام و اولیاي اسلام روایات وارد شده است بر فضل شهید که انسان متحیر میشود. در روایتی از رسول اکرم(ص) نقل شده است که برای شهید 7 خصلت است، که اولی آن عبارتست از اینکه نخستين قطرهای که از خون او بر زمین برزید، تمام گناهی که کرده است آمرزیده میشود و مهم این آخرین خصلتی است که میفرماید که برحسب این روایت که "شهید نظر میکند به وجه الله" و این نظر به وجهالله برای هر نبی و هر شهید راحت است.
این آخرین کمال برای انسان است. در این روایتی که در کافی نقل شده است، در این روایت انبیا را مقارن شهدا قرار داده است که در جلوهای که حق تعالی بر انبیا میکند، همان جلوه را بر شهدا میکند. شهید هم "ینظر الی وجه الله" حجاب را شکسته است همانطور که انبیا حجاب را شکسته بودند و آخر منزلی است که برای انسان ممکن است باشد. مژده دادهاند که برای شهدا، این آخر منزلی که برای انبیا هست، شهدا هم بر حسب حدود وجودی خودشان به این آخر منزل میرسند.
اینطور مطلبی که برای شهید گفته شده است برای کم کسی هست. آنها را قرینه انبیا قرار دادهاند. در روایتی هست که هر خوبی بالاتر از او هم خوبی هست تا برسد به قتل در راه خدا، شهادت در راه خدا بالاتر از او دیگر خوبی در کار نیست.
-ما شهادت را یک فوز عظیم میدانیم و ملت ما هم شهادت را به جان و دل قبول میکند.
-شما پیروزید برای اینکه شهادت را در آغوش میگیرید. آنهایی که از شهادت و از مردن میترسند، آنها شکست خوردهاند.
دیدگاه شما