به گزارش صبح الوند، مهدی ناصر نژاد در یادداشتی نوشت:
زمستان سال 1393 در همدان با تمام اسم و رسم و سبقه پرطمطراقي كه نزد گذشتگان و اقليمشناسان ايراني دارد، ميرود كه روزهاي پاياني خود را هم سپري كند. اما دريغ از گوشه چشمي از آن همه باران و برف و بوران و سرما كه به نام همدان و مشخصه اين اقليم و گستره پرغرور الوند و دامنهنشينان آن است.
ابرهاي تيره و عبوس زمستاني كه در سالهاي نهچندان دور با هر عبور و رد دامنكشان خود، فرش سفيد و ضخيمي از ابر بر كوه و دشت و شهرها و روستاهاي پرتعداد اين ديار ميگسترانيدند، امسال فقط گاه و بيگاه خودي نشان دادند هيچ نپاييدند و رندانه و تا قبل از سپيده سحر از كرانهها گذشتند.
طفلك كودكان ما كه ميپندارند زمستان، يعني همين و آن آدمبرفيها كه شنيده و در عكسها ديدهاند، فقط قصه و متل است و ديگر هيچ و يا آن نهال نوپاي باغ و بيشهزار كه نخستين زمستان همدان را انتظار ميكشيد تا نفس چاق كند، اكنون در اين پندار است كه آن همه خاطره و سابقه از برف و سرما در اين ديار كهن، هايوهوي عبثي بوده است و بيخيال! اطلاعات و اخبار سازمان هواشناسي در استان حاكي از حدود 40 درصد كاهش بارندگيهاي امسال در مقايسه با بارشهاي نهچندان عالي سال گذشته است.
خبر ديگري حاكي از اين است كه حجم آب سد اكباتان در اين سر زمستاني تا حدود يكچهارم گنجايش واقعي است. يعني اينكه در مدت باقيمانده از فصل بارندگيها در همدان كه معمولاً از نيمه ارديبهشتماه فراتر نميرود، هر چه هم ببارد و خوب هم ببارد، به زحمت كفاف آب و رطوبت مورد نياز زمين و باغ و نبات بهاره را بدهد و پس از آنهم ميماند يك تابستان گرم و طولاني و خبرها و نقل قولهاي مرسوم و معمول كه نخوريد و نياشاميد و نشوريد كه فرمول جيرهبندي تهيه شده و آماده اجراست. در واقع اين اخطار و تمهيد چندان هم بيراه نيست. با اين وضع و حال و ابرهايي كه بعضاً برخلاف پيشبينيها فقط آسمان شهرهاي استان را دور ميزنند، تنها راه و چارهاي كه باقي ميماند همان بطريهاي آب به اصطلاح (معدني!!!) است.
شايد راهكارهاي ديگري هم باشد، خيلي كارها هم ميشود انجام داد، اما امروز و فردا كرديم وگذشت، آنجاها هم كه راهكاري به عقلمان نرسيد با يك جمله (خدا بزرگ است)، سستيها و ضعفهايمان را به حساب رحمت و كرم خداوندي نوشتيم. يك جمله فرار از مسئوليت و بيريشه و عاميانه هم بلديم كه وقتي نميخواهيم كاري انجام بدهيم و يا باور چيزي را نداريم و به شوخي ميگيريم به زبان ميآوريم كه (اگر همه مردند ما هم ميميريم). بچهها را دوست داريم، اما هيچ كاري براي آنها انجام نميدهيم.
آينده را متعلق به نسلهاي خودمان ميدانيم، اما زير پاي آيندگان خودمان را هم كه خودمان پايهگذار آن هستيم با بيرحمي و بيبرنامگي خالي ميكنيم. به قول پروفسور كردواني، محقق برجسته و اقليمشناس كشورمان براي جبران كمبود آب آشاميدن و توليد بيمحابا به ذخاير زيرزميني روي ميآوريم. بدون ضابطه چاه آب ميزنيم و ذخاير سفرههاي آب زيرزميني را خالي ميكنيم در حالي كه اين ذخيره حداقل حق نسلهاي آينده از زمين و زندگي حقي كه ما آن را فداي خودخواهيهاي خود ميكنيم.
در همين استان همدان هر شب در عرض چند ساعت چندين حلقه چاه عميق به طور غيرقانوني و بدون مجوز حفر ميشود و دستگاههاي بيقواره حفر چاه زالوصفت خون زمين را ميمكند.
دیدگاه شما