به گزارش صبح الوند، مهدی ناصرنژاد در یادداشتی نوشت:
امسال نشستها و بررسيهاي زيادي از سوي شوراي ترافيك شهر همدان براي گشودن گرههاي كور ترافيكي در اين (كلان)شهر انجام شد، اما گويي مشكل شلوغي ترافيك به اين سادگيها و نظريههاي غيركارشناسانه قابل حل نيست.
آخرين نشست اعضاي شوراي ترافيك شهر همدان روز دوشنبه (11 اسفندماه) تشكيل شد كه در اين جلسه هم به روال معمول به استماع گزارشهاي ترافيكي و اعلام نظر بسنده شد و جاي هيچ تصميم جديدي باقي نماند. انتظار ميرود با توجه به روزهاي پاياني سال و رواج يك فرهنگ سنتي و غلط در استفاده از خودروهاي شخصي براي خريد و انجام كارهاي عقبافتاده در چنين روزهايي، تدابير ويژهاي توسط شوراي ترافيك اعلام شود كه به نظر ميآيد در اين ارتباط نيز هنوز برنامهريزي مدوني انجام نشده است. در اين ارتباط اصلاح چند ميدان و چهارراه در نقاط پرترافيك شهر همدان و همچنين نصب چراغهاي علائم راهنماييورانندگي در چهارراههاي پررفتوآمد در هفتههاي اخير تا حدودي آب سردي بود بر پيكر گداخته و تبزده نقاط شلوغ شهر از جمله ميدان فردوسي، ميدان جهاد (دانشگاه سابق)، ميرزاده عشقي (مقابل بيمارستان سينا) و نقاطي ديگر كه ميتواند در اين روزهاي پررفتوآمد چارهساز باشد.
نبايد انتظار داشت كه در اين شرايط و افزايش تقريباً غيرقابل كنترل و روز به روز تعداد خودروهاي شخصي و عمومي در تمام شهرها، تنها پليس بتواند به اين اوضاع و احوال سروسامان بدهد. واقعيت اين است كه وضعيت استفاده از خودرو به عنوان وسيله شخصي هنوز در جامعه به اندازه و قد و قواره يك فرهنگ عمومي سالم و پيشرفته نيست. خودروي شخصي در دست بسياري از مردم به عنوان يك وسيله تفريحي استفاده ميشود كه هيچ لازمهاي هم براي رعايت حقوق اجتماعي و احترام به ديگران مرتبط با آن نيست.
وقتي يك شهروند هنگام رانندگي هيچ حقي براي عبور بدون مانع آمبولانس و يا خودروي در حال مأموريت پليس قائل نيست، چگونه بايد انتظار داشت حق شهروندان معمولي رعايت شود؟ آنجا كه يك راننده بيخيال با پارك دوبله و سوبله در يك معبر تنگ بيخيال از همه چيز راه ديگران را براي دقايق طولاني سد ميكند، چه انتظاري از آن ماشينسوار بياطلاع از قوانين راهنماييورانندگي راه عبور گردش به راست آزاد را بر ديگران ميبندد، ميتوان داشت؟ حالا حركتهاي مارپيچ و گردش به چپ و راستهاي ديوانهوار در معبرهاي پررفتوآمدهاي هم جاي خود را دارد.
هنوز كمتر كسي لذت رانندگي در فضايي عاري از صداي سرسامآور بوق و تنش رانندگان پرخاشگر را هرچند در ترافيكي پرتعداد و كند، تجربه كرده است؛ چون در اين صورت هرگز به خود اجازه نميداد از راست به چپ و از چپ به راست بپرد و با بوقهاي ممتد و آزاردهنده به ماشينهاي جلويي بفهماند كه قبل از روشن شدن چراغ سبز در چهارراه حركت كنند و يا شيشه خودروي خود را پايين كشيده و چند تا بد و بيراه به اطرافيان نثار كند.
بعيد است مادامي كه اصول، فرهنگ و چارچوب رانندگي در خيابانهاي شلوغ را بدانيم (بحث رانندگي در بيرون از شهر جداست)، احداث ميدان، دوربرگردان، زيرگذر و روگذرهاي متعدد هم بتواند كمكي به وضع و حال كنوني بنمايد. مگر در همين زيرگذر و روگذرهاي شهرمان كم حادثه رانندگي اتفاق افتاد؟!
غير از اين است كه در چنين گذرگاههاي بدون مانع هم با خودمان جنگ داريم؟! شايد هم ما داريم وارونه مينويسيم، شايد اين ترافيك شلوغ است كه مردم و ديگران را عاصي ميكند و در رانندگي به جان هم مياندازد. اما آيا واقعاً چرا؟ شما بگوييد اين ترافيك شلوغ چگونه ايجاد ميشود و چه عواملي مرتبط با آن است؟
دیدگاه شما