به گزارش صبح الوند، پس از اعلام وزارت کشور مبنی بر برگزاری انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی در اسفندماه سال 94 و نیز تعیین زمان استعفای مدیران داوطلب برای کاندیداتوری انتخابات، عملاً روند اجرایی این انتخابات که همزمان با آن، انتخابات مجلس خبرگان رهبری را نیز خواهیم داشت، کلید خورده است. در این میان آنچه از نگاه سیاسی اهمیت خاصی دارد، تکاپوها و تحرکات احزاب و جریانهای سیاسی است که امروزه غالباً در 2 جناح عمده سیاسی، یعنی اصولگرایان و اصلاحطلبان به صورت جسته و گریخته، اما جدی و حساس دنبال میشود.
برگزاری نشستها و همایشهای متعدد از سوی احزاب و تشکلهای سیاسی در چند ماه گذشته، آنهم با حضور شخصیتهای کلیدی و تأثیرگذار در تهران و برخی شهرستانها، خود گواه روشنی بر اینگونه حرکتها و تلاشهای چشمگیر و پررنگ است.
در کنار این حرکتها و تلاشها، رسانهها نیز به نوعی وارد میدان شده و از مدتها قبل بحث 2 انتخابات سرنوشتساز مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری را به طور جدی دنبال میکنند.
در نگاه کلی به تلاشها و حرکتهای سیاسی و رسانهای در ماههای گذشته میتوان گفت كه در حال حاضر اصلیترین موضوع در میان فعالان حزبی اصولگرا و اصلاحطلب، بحث اجماع و وحدت است که این روزها به دغدغهای جدی برای آنها تبدیل شده است. هرچند این دغدغه و نگرانی در میان اصولگرایان جدیتر به نظر میرسد و همین موجب شده تا بزرگان اصولگرا خیلی زودتر از آنچه پیشبینی میشد، وارد میدان شوند، اما این به معنای آن نیست که گروههای اصلاحطلب با خیال راحت و بدون دغدغه به استقبال انتخابات سال آتی خواهند رفت. روند حرکتها و تلاشهای گروههای اصولگرا و اصلاحطلب به خوبی نشان میدهد که فعالان حزبی در هر یک از این جریانها و برنامهها فعالیتهای خود را در راستای دستیابی به اجماع و با هدف نزدیک كردن دیدگاهها دنبال میکنند.
البته نوع نگرانیها و چالشهای اصولگرایان و اصلاحطلبان تا حدود زیادی باهم متفاوت است و حتی فرصتهای پیش روی آنها نیز در مواردی فرق میکند.
در حالی که امروزه اصولگرایان موانع و مشکلات فراوانی را پیش روی خود میبینند و بیم و امیدهای آنها برای وحدت و انسجام درون گروهی زیاد است، اصلاحطلبان خوشبینانه به چنین موضوع مهمی نگاه میکنند و امیدوارند در انتخابات آتی یکپارچه و منسجم با حضور همه تشکلهای همسو وارد میدان رقابت شده و موفقیتهای زیادی را به دست آورند. در این میان تجربه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که در آن شاهد حرکت منسجم اصلاحطلبان و ائتلاف تاریخی آنها با جریان اعتدالگرا که منجر به شکلگیری جبهه اصلاح و اعتدال شد، موجب شده تا گروههای اصلاحطلب امید زیادی به نقشآفرینی این جبهه در اسفندماه 94 داشته باشند. هرچند این به معنای اطمینان از موفقیت صد درصدی اصلاحطلبان در 2 انتخابات آتی نیست، اما نشستها و برنامههای این جریان در ماههای گذشته و اظهارات و موضعگیری چهرههای تأثیرگذار در میان اصلاحطلبان به خوبی نشان میدهد که عزم اصلاحطلبان برای حضور منسجم و یکپارچه در انتخابات آتی جدی است.
از طرفی امروزه اصلاحطلبان به پشتوانه حرکتهای منسجم و منظم شورای مشورتی اصلاحطلبان که متشکل از شخصیتهای مجرب و تأثیرگذار در این جریان است و در واقع اتاق فکر گروههای اصلاحطلب به شمار میآید و نیز شورای هماهنگی اصلاحطلبان که همایش سراسری آن در دیماه سال جاری نشان داد که فعالان حزبی در این جریان به صورت خیلی جدی مسائل را دنبال میکنند، خود را در جایگاه ممتازی میبینند و امیدوار به حضور قوی و موفق در انتخابات مجلس دهم و همینطور خبرگان رهبری هستند.
اما در آن سوی میدان، شرایط قدری متفاوت است و گروههای اصولگرا بهرغم تلاشهای گسترده و چشمگیر خود، هنوز نتوانستهاند موانع ریز و درشتی را که روند انسجام و اجماع میان آنها را تحتالشعاع قرار داده است، از میان بردارند. هر چند از اظهارات و مواضع برخی چهرههای شاخص اصولگرا چنین برمیآید که فعالان حزبی این جریان سیاسی امیدواری زیادی به تحقق چنین اجماعی دارند، آنها حتی تجربه انتخابات ریاست جمهوری گذشته را نیز که شاهد نوعی پراکندگی میان گروههای اصولگرا بودیم، اینگونه تحلیل میکنند که اجماع در انتخابات مجلس متفاوت از ریاست جمهوری است و تجربه نشان داده که توافق و اجماع در خصوص کاندیداهای مجلس بسیار آسانتر از گزینه ریاست جمهوری است. از این جهت اصولگرایان با کنار گذاشتن اختلافات درونی خود به اجماع سراسری در 2 انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری دست خواهند یافت.
گذشته از اهمیت و اعتبار چنین تحلیلی و میزان تطابق آن با واقعیتهای موجود، میتوان گفت كه چالشهای پیشروی اصولگرایان شامل موارد متعددی است، که امروزه به صورت مانع بزرگی در مسیر اجماع و وحدت میان آنها دیده میشود و بزرگان جریان اصولگرا خود بهتر از دیگران میدانند که برای رسیدن به چنین وحدتی ابتدا باید از این چالشها عبور کرد.
در کنار بحث اجماع و وحدت گروههای فعال اصلاحطلب و اصولگرا، مسائل و موضوعات دیگری نیز وجود دارد که ذهن فعالان سیاسی در این 2 جناح عمده سیاسی کشور را به خود مشغول كرده است که البته بيان آنها از حوصله این نوشتار خارج است و باید در جای دیگری به آنها پرداخته شود. به هر حال آنچه مسلم است اصلیترین موضوع و شاید دغدغه جریانهای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب، بحث اجماع و وحدت است که امروزه به چالشی جدی در هر 2 جریان تبدیل شده است، هرچند گروههای اصلاحطلب کمتر با این چالش مواجهند و فرصتهای زیادی را نیز برای دستیابی به وحدت در اختیار دارند، اما این بدان معنا نیست که اصولگرایان از دستیابی به چنین اجماعی قطع امید کرده باشند.
منبع: همدان پیام
دیدگاه شما