اوقات شرعی

 

آخرین اخبار

28. آذر 1400 - 9:49   |   کد مطلب: 35601
ایران ما، از گذشته سرزمین افسانه ها و داستان های شگفت انگیز بوده است. به همین علت، انواع جشن ها، داستان ها و افسانه ها که ویژه اقوامی با ریشه های کهن است در فرهنگ ما مشاهده می شود. ولی آیا می دانید چرا طولانی ترین شب سال تا این اندازه برای ایرانیان مهم است؟ با ما در ادامه‌ی این این مطلب همراه باشید، تا شما را با گذشته ی شب یلدا و افسانه‌ی آن آشنا کنیم.

به گزارش صبح الوند، همه چیز به بلندترین شب سال باز می گردد: شب یلدا. افسانه های ایرانی آکنده از معنی و زیبایی هستند و داستان شب یلدا نیز از این قاعده جدا نیست!

 

مادربزرگ در خانه‌ی گرم و نرم و راحتش نشسته است و از چای تازه دمی که می نوشد، لذت می برد. این پیرزن مهربان و دوست داشتنی، همه میز را از خوراکی های گوناگون پر کرده تا هنگامی که نوه هایش می رسند، از دیدن خوراکی ها ذوق کنند. هنگامی که نوه ها دورش می نشینند، کوچکترینشان از مادربزرگ می خواهد که قصه ای برایشان تعریف کند. قصه‌‌ی ننه سرما.

 

داستان شب یلدا از داستان های سنتی ایرانی است که نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده و به قرن حال رسیده است. اما هر کدام از ما چقدر از این داستان کهن شناخت داریم؟ در این مقاله به تمام آن چیزی می پردازیم که در واقع داستان شب یلدا، این افسانه‌ی ایرانی را شکل داده است.

 

[داستان های قدیمی شب یلدا, قصه های قدیمی شب یلدا, داستان شب یلدا]

قصه های قدیمی شب یلدا

 

یک داستان از شب یلدا 

روزی روزگاری، ننه سرما بانوی زمستان، به همراه هوای سرد به شهر ما آمد. ننه سرما آنقدر پیر بود که گویی روی همه موهایش برف نشسته. این مادربزرگ در آسمان زندگی می کرد و دو پسر داشت که سرما را با خود می آوردند. یکی از آن ها چله‌ کوچک و دیگری چله بزرگ.

 

چله‌ی بزرگ مرد مهربانی بود که از روز اول زمستان، برای ۴۰ روز بر زمین فرمانروایی می کرد، ولی پس از این که فرمانروایی چله بزرگه به پایان می رسید میشد، پسر دوم ننه سرما یعنی چله کوچیکه فرمانروایی خود را بر جهان شروع می کرد. او برخلاف برادر مهربانش، بدجنس و سرد بود و با خود، برف، یخ و هوای خیلی سرد می آورد.

دیدگاه شما

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
کنگره ملی8000شهیداستان همدان