به گزارش صبح الوند، نقل از راه آرمان، جنگ تحمیلی علیه مردم ایران هشت سال به طول کشید اما حوادث پیدا و پنهان آن مثنوی هفتاد من کاغذ است که هر روز یک برگ از آن رو می شود. شاید بارها از نقش ابرقدرت های شرق و غرب آن زمان در جنایت علیه ملت ایران شنیده باشید. درباره هواپیماهای اجاره و بمب های شیمیایی اروپا برای تقویت ماشین کشتار صدام شنیده باشید. از کمکهای اعراب مرتجع هم در کتابها خوانده باشید. اما من از بیگانگان هرگز ننالم، که با من هرچه کرد آن آشنا کرد.
یکی از زوایای کمتر گفته شده دفاع مقدس نقش افراد به ظاهر ایرانی در همدستی با نظام صدام در کشتار زنان و مردان و کودکان هموطن خود است. در این گزارش به نقش آفرینی ایرانیانی میپردازیم که امروز در رسانه هایشان خود را وطن پرست میخوانند اما در گذشته و حال به مردم ایران خیانت کردهاند.
شاپور بختیار
شاپور بختیار، دبیرکل حزب ایران و یکی از رهبران جبهه ملی بود که در آخرین روزهای حکومت خاندان پهلوی به نخست وزیری منصوب شد. وی که در دوران نخست وزیریش تلاش کرد تا نهضت مردم ایران را متوقف کند و حتی برای دستگیری و ترور امام خمینی(ره) در زمان ورود به ایران برنامهریزی کرده بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲بهمن۵۷ از ساختمان نخست وزیری فرار کرد و زندگی مخفی را در تهران گذراند. سرانجام بختیار با همکاری دولت فرانسه به فرانسه گریخت.
پس از آغاز جنگ تحمیلی، بختیار چندین بار به عراق سفر می کند.منوچهر رزمآرا برادر کوچک حاجعلی رزمآرا، پزشک و وزیر بهداشت کابینهٔ شاپور بختیار که به همراه بختیار به فرانسه گریخت و تا زمان مرگ بختیار در کنار او بود، درباره این سفرها می گوید: بختیار در مجموع پنجبار به عراق سفر کرد و با صدام حسین ملاقات کرد. عراق بین ۶۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار به بختیار کمک کرد؛ و بعد هم هر ماه بهطور مستقیم، چیزی در حدود دویست هزار دلار تا این سالهای آخر قبل از ترور بختیار میداد.
ابوالحسن بنیصدر نیز در این رابطه تأکید می کند: بختیار رفته بود و با صدام معامله کرده بود. نه اینکه حالا معلوم است، بلکه در آن وقت این موضوع را همه مطبوعات غرب هم نوشتند. صدام که پول مفت به او نمیداد. او قشون بیگانه را به داخل وطن آورده است.
ارتباط بختیار با رژیم بعث را اسناد آزاد شده انگلیس نیز ثابت می کند. بر طبق این اسناد که توسط احمد تفرشی، پژوهشگر تاریخ مقیم انگلیس منتشر شد، بختیار با حکومت بعثی عراق علیه ایران همکاری گسترده ای داشته است.
نظامیان فراری
پیش از آغاز رسمی جنگ، صدام از اواخر ۱۳۵۸ با پاره ای از نظامیان رژیم پهلوی که به خارج از کشور فرار کرده بودند، ارتباط برقرار کرد. او، صلاح عمر علی نماینده ی وقت عراق در سازمان ملل را به دیدار منصور رفیع زاده رئیس سابق سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) فرستاد. در آن زمان وی نقش رابط ارتشبد اویسی، فرمانده پیشین نیروی زمینی را بر عهده داشت در اثر این تماس ها، مقدمات سفر اویسی به بغداد آماده شد وی در نخستین سفر خود به عراق که در اوایل ۱۳۵۹خورشیدی انجام شد، افزون بر ملاقات با بلندپایگان حکومت عراق، با صدام حسین نیز دیدار کرد و صدام امکانات زیادی در اختیار وی و دیگر ایرانی نمایان قرار داد.
البته اسناد افشا شده نشان میدهد که علاوه بر اویسی دیگر نظامیان رژیم پهلوی نیز به عراق سفرهایی داشته اند. صدام در قبال کمکهای خود به آنها توانست تمامی نقشهای دفاعی و نظامی ایران را به دست آورد. افشای کامل توان نظامی ایران یکی از خیانت های این وطن فروشان بود.
بر طبق اسناد به دست آمده، ژنرال های ارتش صدام برای آغاز حمله به ایران در ۳۱ شهریور تمام نقشه های دفاعی ایران بهخصوص در خوزستان را در دست داشتند. حتی آنان اطلاعات سری مربوط به آخرین تمرین نظامی ارتش پهلوی در خوزستان را نیز به طور کامل در دست داشتند و براساس آن حمله به خرمشهر را برنامهریزی کردند.
فرح و خاندان پهلوی
علاوه بر وابستگان به رژیم ستمشاهی، اعضای خاندان پهلوی نیز با رژیم صدام همکاری نزدیکی داشته اند. طبق اسنادی که از سرویس اطلاعات رژیم بعث افشا شده است، نزدیکان محمدرضا پهلوی، در زمان جنگ رژیم بعث علیه جمهوری اسلامی ایران، از این رژیم حمایت کردند.
در این اسناد آمده است، خانواده محمدرضا پهلوی، پس از فرار از ایران، با کمک برخی از نزدیکان «تیمور بختیار» رئیس اسبق ساواک رژیم پهلوی و «شاپور بختیار» آخرین نخستوزیر این رژیم، تلاش کردند تا صدام دیکتاتور معدوم عراق، بتواند در جنگ علیه ایران پیروز شود.
بر اساس این اسناد، برخی از تجهیزات نظامی ایران در دوران محمدرضا پهلوی خریداری شده بود، با موافقت «فرح پهلوی» همسر شاه، برای بمباران شهرهای ایران به رژیم بعث عراق تحویل داده شد.
بنا بر این گزارش، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برخی از نزدیکان تیمور بختیار، واسطه خانواده پهلوی برای کمک به صدام در جریان جنگ با ایران بودند.
گروهک منافقین
با آغاز جنگ تحمیلی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) به عنوان ستوان پنجم ارتش صدام فعال شد. عناصر این گروهک تروریستی با حضور در خاک عراق و بهعنوان یکی از ارکان ارتش این کشور فعالیتهای تخریبی متعددی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به انجام رساندند. عمده این اقدامات شامل جاسوسی در خط مقدم جبههها و تخلیه تلفنی بود.
این گروهک تروریستی همچنین با انجام بمب گذاری ها و دیگر اقدامها تعداد از رزمندگان را ترور کرد تا هم نیروی انسانی توانمند ایرانی را کاهش دهد و هم فضای رعب و وحشت را به نفع صدام ایجاد کند.
البته بنا بر اسناد فاش شده پس از سقوط صدام، منافقین آمار بمبارانهای شهرهای ایران و میزان تلفات و تخریبهای انجامشده را منعکس میکرد. همچنین منافقین در طول دفاع مقدس با انجام سه عملیات نظامی بزرگ و صدها عملیات ایذایی کوچک به طور مستقیم با مردم ایران وارد ستیز شد.
خدمات اعضای این سازمان برای رژیم بعث عراق آنقدر ارزش داشت که شخص صدام حسین رئیسجمهور عراق شخصا با مسعود رجوی در این خصوص دیدار و گفتوگو و مقامات بلندپایه ارتش عراق را به همهگونه همکاری با این گروهک ملزم میکرد.
بهائیان
در طول جنگ تحمیلی سرکردگان بهائیت براساس آموزه های این فرقه، پیروان خود را از دفاع بازمیداشتند. مهناز رئوفی یکی از نجات یافتگان فرقه بهاییت در این خصوص می گوید: زمانی که عراق به ایران حمله کرد آنها آرزو می کردند که از هر دوطرف بیشتر کشته شوند.
حسین جهانگیری یکی دیگر از نجات یافتگان از فرقه بهائیت درباره سواستفاده های این فرقه در زمان جنگ تحمیلی می گوید: در زمان جنگ که ملت دنبال دفاع از وطن بودند، اعضای بهائیت زمینهای شهرهای بزرگ را به مفت خریدند و ارباب شدند.
انتهای پیام/
دیدگاه شما