اوقات شرعی

 

آخرین اخبار

17. شهريور 1396 - 13:56   |   کد مطلب: 26534
یک مبارز انقلابی به بیان حال و هوای روز 17 شهریور 1357 پرداخت و گفت: در آن روز همه خود را برای شهادت آماده کرده بودند و به نوعی آنروز نقطه ننگی برای رژیم شاهنشاهی شد.
حال و روز 17 شهریور از زبان یک مبارز انقلابی

به گزارش صبح الوند، به مناسبت فرارسیدن سالروز 17 شهریور بر آن شدیم تا با یکی از مبارزان انقلابی همدانی که از نزدیک در جریان حادثه 17 شهریور بود مصاحبه ای داشته باشیم.

 

علیرضا جعفری ممتاز این جوان دوران انقلاب که دیگر قدم در سن 60 سالگی گذاشته به بیان خاطرات خود از روزهای و تظاهرات انقلابی پرداخت و گفت: خاطرم هست  هر چقدر بیشتر به 22 بهمن سال 1357 نزدیک میشدیم تظاهرات  در تهران و تمامی شهرها بیشتر میشد و دست نوشته هایی در جلوی درب پاساژها ، کیوکسها و دیوار ها زده میشد و مردم را به تجمع و تظاهرات دعوت می کردند.

 

*آیت الله شهید مفتح مردم را به تظاهرات  17 شهریور دعوت کرد

این مبارز انقلابی به بیان نحوه اطلاع از تجمع روز 17 شهریور پرداخت و گفت:   قبل از 17 شهریور نماز عید فطر به امامت ایت الله شهید مفتح برگزار شد و گفتند در میدان ژاله یا همین 17 شهریور فعلی تظاهرات و تجمع خواهیم داشت بعد از نماز هم مردم مقداری شعار دادند اما بعد از مدتی پراکنده شدند.

 

وی افزود: خاطرم هست آن روز خبر دادند که حضرت آیت الله نوری همدان هم که همسرشان در بیمارستان بود و فرزندی به دنیا اورده بودند دستگیر کردند و چون مردم مراجع را دوست داشتند بسیار از شنیدن این خبر ناراحت شده بودند و می خواستد واکنشی نسبت به این اقدام انجام دهند.

 

جعفری تاکید کرد: مردم مراجع را دوست داشتند و هر روز در مسجد طالقانی نماز برگزار میکردیم و وقتی در می آمدیم دست نوشته هایی  مینوشتیم که فردا فلان جا سخنرانی، تجمع و.. است.

 

این مبارز انقلابی ادامه داد: بنده شب قبل از 17 شهریور به همراه اخوی و پسر عموهایم در مسجد زینبیه خزانه فرح آباد تجمع کردیم و برای روز 17 شهریور برنامه ریزی کردیم .

 

 

*قبل از رفتن به میدان ژاله غسل شهادت کردم

وی از روز 17 شهریور گفت و افزود: در آن ایام دست از کار کشیده بودم و تلاش میکردم در اکثر تجمعات باشم در آنروز صبح خیلی زود در حمام عمومی خزانه فرح آباد غسل شهادت کردم و هر چقدر که به میدان زاله نزدیک تر میشدیم حضور نیروهای نظامی را بیشتر احساس می کردیم.

 

* به علت خدمت در گارد شاهنشاهی اکثر تیمسارهای ارتش را میشناختم

جعفری ادامه داد: چون قبلا در گارد جاویدان شاهنشاهی خدمت کرده بودم و در 15 خرداد 1357 منقضی شده بودم اکثر فرماندهان گارد را می شناختم خاطرم هست در انروز سرکار استوار نوش آفرین را دیدم که به بنده گفت ممکن است اتفاقاتی بیفتد به میدان ژاله نروید اما ما گوش ندادیم و یکی یکی خیابانهای تیر دوقولو، شوش، میدان خراسان را طی کردیم تا اینکه حدود ساعت 10 صبح به میدان ژاله رسیدیم.

 

وی  از حال و روز میدان ژاله گفت و افزود: وقتی که وارد میدان ژاله شدیم مشاهده نمودیم که پر از ماشین های نظامی که ما به آنها ماشین گاز می گفتیم هست، تا انکه تجمع شروع شد و نظامیان مدام اخطار متفرق شدن میدادند اما مردم توجه نکردند و آنها را  از زمین و اسمان توسط هلی کوپترها و نیروهای زمینی مردم را به رگبار بستند.

 

این مبارز انقلابی اظهار کرد: من چون قبلا در گارد جاویدان بودم   تیمسار عسگری  و نشاط را که از فرماندهان گارد شاهنشاهی بودند انجا دیدم و چون تعدادی از سزبازها سیاه پوست بودند  می گفتند انها اسرایئلی هستند.

 

وی از ایثار و فداکاری مردم در آن روزها علی الخصوص روز 17 شهریور گفت و افزود: در آن روز درب تمام خانه ها به روی مردم باز بود و ما تا میتوانستیم جنازها و مجروحان را به داخل خانه ها میبردیم.

 

*از داروخانه برادرم پانسمان برای مجروحان می آوردیم

جعفری با بیان اینکه از کمک اخوی اش که در داروخانه تیر دوقولو کار میکرد جهت کمک به مجروحان استفاده میکردند گفت: ما همچنان در حال پانسمان مجروحان بودیم و بسیاری از مجروحان را با ماشین شخصی به بیمارستان خزانه فرح آباد بردیم.

 

 

 

*17 شهریور نقطه ننگ شاه است

این مبارز انقلابی 17 شهریور را نقطه ننگ شاه خواند و گفت: بعد از این واقعه  ضربه ای مهلک به رژیم شاهنشاهی خورد و انها سعی میکردند با سخنرانی های مختلف مردم را راضی کنند اما مردم دیگر گوش به این حرفها نمیدادند وتا 22 بهمن مدام تظاهرات ادامه داشت.

 

وی درادامه به بیان واقعه 13 ابان 1357 پرداخت و گفت:من یکی از عاملین دراین تجمع عظیم بودم و با تیرآهن های خیلی بزرگ پیچ شمران که منزل ایت الله طالقانی بود را بستم و سپس تجمعات عظیمی شکل گرفت و تظاهرات به سمت دانشگاه و کشت و کشتار شروع شد.

 

*قبل از تجمعات در پله های زیر پاساژها شعارالله اکبر سر میدادم

وی اظهار کرد: همیشه قبل از اغاز تظاهرات میرفتم زیر پله های پاساژها و شعار الله اکبر سر میدادم و به بازاری ها برای تجمع اطلاع میدادم.

 

*تا آخرین قطره خون پای آرمانهای انقلاب ایستاده ام

این مبارز انقلابی در پایان گفت: من شخصا با خدای خودم عهد بستم تا اخر پای ارمانهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری باشم و تا آخرین قطره خون در حمایت از نظام و انقلاب ایستادم.

 

انتهای پیام/

دیدگاه شما

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
کنگره ملی8000شهیداستان همدان