به گزارش صبح الوند، به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، هنر اصیل زنان و مردان شهرستان ملایر در فرشبافی، زیبایی منحصر به فرد و متمایز بودن نقشهها و طرحهای بافته شده که حتی برخی از آنان ثبت ملی هم شده و تنها مختص این شهرستان است، از قدیمالایام زبانزد خاص و عام است. اما با همه قدمتی که این هنر ارزشمند دارد، امروز دیگر مانند گذشته در روستاها و شهرها صدای دار قالی بلند نمیشود و شاهد رکود بازار آن هستیم.
البته این موضوع آنجا غم انگیز میشود که بدانیم بسیاری از این بافندگان، سرپرست خانواده خود هستند و تنها از این طریق امرارمعاش میکنند. چندین ماه بر پای دار قالی مینشینند و با تحمل همه سختیها و رنجها، گرههای فرش را بر روی هم میبافند تا شاید با فروش آن بتوانند بخشی از هزینههای سرسامآور زندگی امروز خانواده خود را تامین کنند. آنهم در رکود بازار و نبود خریدار که شاید همه امیدهای این چندماهه را ناامید میکند.
نبود نقدینگی و اعتبار کافی، بسته بودن بازارهای جهانی و عدم صادرات، حمایت نشدن بافندهها و...، همگی دلایلی است که میتواند باعث به فراموشی سپردن این صنعت ناب ایرانی گردد.
در کنار همه تلاشهای انجام شده برای احیا و حفظ این هنر تاریخی، اما باز هم شاهد کاهش بافندهها و نداشتن انگیزه فرش بافی هستیم و این مساله حفظ این سنت را بیش از پیش نگران میکند.
در همین راستا به دیدار تعدادی از بافندگان فرش رفتهایم تا با گوش دادن به درد دلهای آنان در جریان برخی از مشکلاتی که با آن درگیرند، قرار بگیریم:
خانم « سلیمی» یکی از بانوان بافنده ملایری است که با 36 سال سن از هفت سالگی بر دار قالی نشسته، حالا حدود سه دهه از زندگیاش را صرف این هنر کرده است.
او که بعد از سالها تجربه و فعالیت در این مسیر یکی از بافندگان ماهر به شمار میرود و نقشههای مختلفی را بافته است در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار کرد : من سرپرست خانواده هستم و مخارج زندگی خودم، پدر و مادر پیرم را از بافندگی تامین میکنم.
«سلیمی» با اشاره به اینکه فرشبافی در گذشته سود مالی مناسبی داشته و حتی شغل به شمار میرفت، افزود: این هنر در حال حاضر هیچ سودی برای بافنده نداشته و نمیتواند پاسخگوی نیازهای زندگی امروزی باشد.
وی خاطرنشان کرد: حداقل حدود 200 هزار تومان هزینه خرید مواد اولیه میشود اما در صورتی که فرش تمیز و بدون مشکل بافته شود، قیمتی که به فروش میرسد، حداکثر 400 هزار تومان است که تامین هیچکدام از نیازهای یک فرد هم نیست چه رسد به یک خانواده؛ ضمن اینکه همان فرش نیز امکان دارد بعد از مراجعه به چندین فرش فروشی، باز هم فروش نرفته که البته این غمگینترین بخش ماجراست.
وی گفت: متاسفانه فرش بافی جوابگوی هزینههای زندگی نیست و دولت باید تدبیری برای بافندگان بیندیشد، چرا که این شغل اصلی ماست و همه جوانی خود را صرف آن کردهایم و در این شرایط انتظار حمایت داریم.
«احمدوند» بافنده دیگری است که با 34 سال سن، هفت سال است بافندگی میکند که وی نیز ضمن ابراز نارضایتی از شرایط شغلی خود گفت: دستمزدی که برای بافتن فرش میگیریم، اصلاً راضیکننده نیست.
وی افزود: بافنده تمام روز و گاهی تا نیمههای شب را صرف بافتن میکند و بیش از 12 ساعت در شبانهروز پای دار قالی مینشیند و انواع مشکلات جسمانی از جمله درد زانو، دست و کتف را تحمل میکند در حالی که در پایان دستمزد ناچیزی میگیرد و بازاری برای فروش ندارد و حتی با این دستمزدها قادر به پرداخت بیمه خود نیز نیست.
«نادری پور» دیگر بافنده ملایری است که با 51 سال سن 17 سال است فرش میبافد و سرپرست خانواده با دو فرزند است.
او نیز از شرایط موجود ابراز ناراضی کرد و گفت: در مقابل زحمتی که کشیده میشود مبلغ ناچیزی دستمزد دریافت میکنیم که پاسخگوی هزینه خانواده نیست و مشکلات معیشتی زیادی را برای ما به همراه دارد.
این بافنده با بیان اینکه با بیش از 50 سال سن، دیگر شغلی را نمیتوانیم بیابیم تا مقداری از مشکلات خود را کم کنیم؛ ادامه داد: در گذشته که تعاونی فرش زیر نظر جهاد کشاورزی بود، شرایط خوب و تولید و فروش فضای مطلوبی داشت اما از زمانی که تعاونیها مستقل شدهاند، آنها نیز دچار مشکلات مالی بوده و متاسفانه نبود نقدینگی و اعتبار به این صنعت ضربه زده است.
اینها بخشی از مشکلات بافندگانی بود که سالیان سال عمر خود را صرف حفظ هنر ایرانی کرده و از طریق آن امرار معاش میکنند و حال نیازمند تدبیر مسئولان هستند تا شاید اندکی از سختی زندگی آنها کاسته شود.
دیدگاه شما