به گزارش صبح الوند به نقل از الف، در طول یک سال مبارزات انتخاباتی، ترامپ هرگز در نظر سنجی ها از لحاظ محبوبیت از کلینتون پیش نیفتاد اما در هفته هاي اخير توانسته بود فاصله خود را به شدت با نامزد دموكرات ها كاهش دهد. اما بنگاه ها و موسسات نظرسنجي تا اخرين روز شانس هيلاري كلينتون را 90 درصد مي دانستند. پيروزي او مهر باطلي بر تمام پيش بيني هاي اين موسسات بود.
اما چرا يك سرمايه دار توانست بر نخبگان سياسي سنتي در آمريكا به برتري برسد؟ آيا پيروزي دونالد ترامپ به منزله و در ادامه پيروزي راستگرايان در اروپا قلمداد مي شود؟ آيا ترامپ حزب جمهوري خواه را از بين مي برد؟ چرا كه تشكيلات جمهوري خواهان به طور سنتي معروف به حزب سرمايه داران و ثروتمندان بود اما ترامپ جهت اين حزب را به سمت فقرا و اقشار پايين تغيير داد. اين حزب از قديم به حزب دينداران شناخته مي شد اما ترامپ فردي بود كه بارها در طول تبليغات انتخاباتي به آزار و اذيت زنان متهم شد و در زندگي شخصي نيز دو بار تا به حال از همسران خود جدا شده بود.
بدون شك يكي از دلايل پيروزي ترامپ را مي بايست در تاكتيك تبليغاتي زيركانه او جستجو كرد. ترامپ در رقابت هاي درون حزبي و سپس بين حزبي خود را در قالب نامزدي سرخورده و عصيان گر در مقابل وضع موجود معرفي نمود و در اين راه تشكيلات جمهوري خواهان را كه به ثبات و محافظه كاري معروف بود مجبور به همراهي كرد. شورش عليه وضع موجود و معرفي هيلاري كلينتون، اوباما و دموكرات ها به عنوان نماينده وضع موجود. حتي مي توان به اين ليست نخبگان و سابقه داران جمهوري خواه نظير خانواده بوش، ميت رامني و ... را نيز افزود.
در واقع ترامپ با شعار تغيير ساختار موجود وارد ميدان شد و بدون شك در زمانه اي كه بيش از 40 ميليون بيكار و زير خط فقر در ايالات متحده وجود دارد اين امر از دلايل مهم پيروزي او بود.
همچنين ترامپ، هيلاري را به عنوان سياستمداري كه در جنگ هاي عراق، ليبي و افغانستان نقش پررنگي داشته معرفي نمود. اقدامي كه در نهايت به اين امر منجر شد كه نامزد دموكرات ها از برخي مواضع قبلي خود عقب نشيني كند.
پيروزي ثروتمند املاك ثابت كرد كه مردم آمريكا از سياستمداران خود ناراضي هستند و بدنبال به قدرت رساندن فرد جديدي خارج از سياستمداران موجود بودند كه همچون كلينتون ها از راه سياست به منابع مالي هنگفت دست نيافته باشد. به همين دليل با اين كه در مدت تبليغات انتخاباتي بارها ترامپ از سوي رقيب به عنوان يك متجاوز، دغلكار مالياتي، ضد مهاجران معرفي شد اما اين حربه ها وجه او را تخريب نكرد.
البته ترامپ نيز در مدت تبليغات انتخاباتي هرگز ظاهرسازي نكرد با اين كه فشار فزاينده اي از سوي برخي سران جمهوري خواه عليه او وجود داشت( در حالي كه كلينتون ها بارها به تلاش براي فريب افكار جامعه آمريكا متهم شد) و ابايي نداشت كه به عنوان نامزدي ضد مكزيكي ، ضد معلولان و ضد سياه پوستان معرفي شود. در واقع ترامپ خود را نامزد سفيدپوستان و فقراي آمريكا مي دانست و به آنها قبولاند كه به فكر پس گرفتن جامعه از مهاجران، سياهان و مكزيكي ها مي باشد. بدون شك اين نكته نيز تاثير مهمي در پيروزي او داشت.
انتهای پیام/
دیدگاه شما