به گزارش صبح الوند، حجت الاسلام جعفر شجونی در گفتگو با باب نیوز، در سالروز شهادت شهید مطهری در خصوص شخصیت انقلابی ایشان گفت: استاد مطهری، عالمی برجسته و روحانی وارسته بود و ما در جوانی با شور انقلابی خود تشخیص می دادیم ایشان فردی انقلابی و دردمند است؛ همانگونه که رهبری فرمود من انقلابی ام و دیپلمات نیستم، شهید مطهری نیز این گونه بود.
عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به این کلام امام که فرمود فتاوای شهید مطهری بدون استثنا مفید است، تصریح کرد: خاطره ای از همسر استاد مطهری نقل می کنم که وی می گفت من در فریمان باایشان ازدواج کردم؛ هنوز فرزندی نداشتیم و استاد مطهری کتابی ننوشته بود اما در آن زمان می گفت خدایا نیاور آن روزی که من در عالم برزخ باشم ولی آرزو کنم به دنیا برگردم تا کتاب ها یا فرزندانم را اصلاح کنم؛ معنی نبوغ همین است که هنوز کتابی ننوشته و فرزندی ندارد اما چنین آرزویی می کند.
وی با بیان اینکه شهید مطهری متوجه اصل نظام اسلامی بود؛ اظهار داشت: وی قم را رها کرده و به تهران آمد تا به دنبال تبلیغ برود؛ در همه جای ایران هم از ایشان برای سخنرانی دعوت می شد چرا که سخنان فاخری داشت.
حجت الاسلام شجونی عنوان کرد: شهید مطهری در در حسینیه ارشاد هم خود را نشان داد اما عده ای که ملی گرا بودند، عظمت انقلابی گرایی ایشان را درک نکردند.
وی افزود: اگر امروز آقای مطهری زنده بود، یار این نظام و یاور رهبری بود و بدون هیچ چشمداشتی با چنگ و دندان از جمهوری اسلامی حراست و حفاظت می کرد.
عضو جامعه روحانیت مبارز ابراز کرد: امروز مردم ایران مخصوصا جوانان فدایی مقام معظم رهبری هستند اما برخی خواص بی بصیرت به ایشان کمک نکردند؛ اگر شهید مطهری بود از آیت الله خامنه ای به صورت شفاف حراست و حمایت می کرد.
حجت الاسلام شجونی تاکید کرد: ما باید بدانیم دنیا فریبنده است و مال دنیا و فرزندان زینت دنیا هستند و باقیات الصالحات بهتر است؛ عده ای را می بینیم که همسر و فرزندان در انحراف آنها تاثیر داشتند لذا ابتدا باید به خدا پناه ببریم سپس دعاگوی رهبری باشیم و سپاس بگوییم برای شهید مطهری که باطنی پاک داشت، انقلابی و درد مند بود و دنیا را طلاق داده بود.
وی به خاطره ای دیگر از همسر شهید اشاره نمود و خاطرنشان کرد: زمانی که بنیاد شهید می خواست خانه شهید مطهری را گرفته و به موزه تبدیل کند، همسر ایشان گفت ما با آقای مطهری در اینجا زندگی می کنیم؛ از او پرسیدند چگونه؟ وی گفت روزی تسبیح زیبایی داشتم که آن را گم کرده بودم؛ تمام خانه را گشتم اما پیدا نمی شد تااینکه شهید مطهری را در خواب دیدم که به من گفت فلان پنجره را باز کن، کتاب عدل الهی مرا می بینی، تسبیح تو زیر آن کتاب است؛ من به سراغ آن کتاب رفتم و تسبیحم را زیر آن دیدم.همسر شهید با این دلایل و رویای می گفت من دارم با ایشان در این خانه زندگی می کنم.
انتهای پیام/ج
دیدگاه شما