به گزارش صبح الوند به نقل از "سپاس"، فتنه گران سال ۸۸ دوباره با همان مدل های فتنه سبز اموی ( کشته سازی ، پخش شایعات ، اتهام زنی به نظام و...) دست به کار شدند.
خانم آتنا فرقدانی کیست ؟ و جرم اصلی وی چیست؟
وی از اعضای جذب شده ی فرقه ی ضاله بهائیت و از افراد مؤثر در فتنه ی سبز اموی است که به جرم جاسوسی و تبلیغ بهائیت و... در سال ۹۳ دستگیر و پس از اعتراف ، با تخفیف مجازات به زندان محکوم شده است . ( مجازات وی اعدام بوده است)
حوادث پس از انتخابات ۸۸ فصل جدیدی را برای فعالیت بهائیت علیه نظام اسلامی فراهم کرد. برخی از جوانانی که در سال ۸۸ بواسطه غبار آلود شدن فضا در دام عناصر ضدانقلاب و سرویسهای جاسوسی غربی افتادند بعد از مدت کوتاهی سر از محافل بهائیان در کشور درآوردند.
نحوه جذب تشکیلات بهائی آنقدر نرم بود که افراد به دام افتاده گمان نمیکردند بعد از مدت کوتاهی به خط مقدم تبلیغ بهائیگری در کشور وارد شدهاند.
نحوه فعالیت این فرقه به گونهای است که در قالب دوستی با افراد یا خانوادههایی که زمینه انحراف در آنها وجود دارد اقدام به عضوگیری مینمایند.
اغلب افراد به دام افتاده آنقدر زیرکانه جذب تشکیلات بهائیت شدهاند که حتی مدتها پس از فعالیت بیجیره و مواجب احساس میکنند که توانستهاند تنها وظایف دوستانه خود را در قبال آنها انجام دهند.
یکی از افرادی که پس از فتنه ۸۸ به بهانه ضدیت با نظام اسلامی وارد تشکیلات بهائیت شد، شخصی با نام « آتنا فرقدانی » است.
وی که دختری ساده از یک خانواده نسبتاً متمول تهرانی است ، بلافاصله پس از قبول شدن در دانشگاه مورد سوء استفاده جریان ضدانقلاب قرار میگیرد.
وی که تا پیش از این اطلاع خاصی از وضعیت سیاسی کشور نداشت در ابتدا بهدلیل احساس تنهایی جذب پارتیهای مختلط میشود و از همین راه به محافل جریانات معارض سیاسی راه پیدا میکند.
« آتنا » به دلیل کم توجهی به وی در محیط خانواده ، شرکت در محافل سیاسی را وسیلهای برای دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن میبیند ، لذا تمام تلاش خود را بر روی رشد در این جمعها متمرکز میکند.
اشتیاق برای دیده شدن، « آتنا » را بازیچه تفکرات منحرفی میکند که نه تنها در سیاست بلکه در حوزه اخلاق نیز رفتارهای خلاف عرف از آنان سر میزند و این فرد مجبور می شود برای تامین منافع این جریان به خواسته های آنان تن دهد.
« فرقدانی » یکی از پادوهای موثر فتنه ۸۸ است که بواسطه دوستی پدرش با برخی خانوادههای بهائی کمکم به عنصر تبلیغی بهائیت در کشور بدل شد.
پس از شناسایی و دستگیری وی عناصر ضدانقلاب تلاش کردند تا چند کاریکاتور و مطلب درج شده در صفحه فیس بوک آتنا را عامل دستگیری وی نشان دهند، حال آنکه حقیقت با آنچه رسانههای ضدانقلاب میگفتند کاملا متفاوت بود.
خیز نرم « آتنا فرقدانی » به سمت بهائیت با همان روش مرسوم بهائیان یعنی دوستی خانوادگی آغاز شد.
پدر آتنا به دلیل روابط کاری با برخی از عناصر بهائیت آشنا میشود و سپس با تمایل طرفین این رابطه کاری به رفت و آمد خانوادگی گسترش پیدا میکند.
پس از عمیق شدن دوستی خانوادگی، آتنا به دعوت دختر یکی از همکاران بهائی پدر به جلسات هفتگی و منظم با مریدان فرقه ضاله بهائیت میرود و در همین محافل زمینه جذب آتنا فراهم میشود.
فرقدانی ادعا میکند که یک دختر شیعه و به شدت علاقهمند به اسلام است اما از سال ۸۹ تاکنون طیفی از فعالیتهای تبلیغی را برای بهائیان انجام داده است که خود لیدرهای فرقه هم از انجام آن عاجز هستند.
برای مثال در جایی اظهار میکند که من به دلیل دوستی خانوادگی تمام مراسمهای فرقه را از طریق پیامک برای دوستانم اطلاعرسانی میکردم و جالب آنجاست که فرقدانی پس از مدت کوتاهی به عنصر واسط بین حلقه فمنیستی اطراف نوری زاد و بهائیان نیز تبدیل میشود.
شیب فعالیت هنجارشکنانه آتنا پس از عضویت در تشکیلات بهائیت و رابطه با نوری زاد تندتر میشود تا جایی که وی به پای ثابت تجمعات و فراخوانهای غیرقانونی سالهای ۸۹، ۹۲ و ۹۳ تبدیل میشود.
وی به همراه دیگر اعضای بهائی پس از برگزاری جلسات هماهنگی و برنامهریزی در تعدادی از تجمعات غیرقانونی حضور پیدا میکند.
فرقدانی تا جایی پیش میرود که هنر نقاشی خود را کاملا در خدمت اهداف سیاسی فرقه درمیآورد و با انتشار کاریکاتورهای ضدحاکمیت در راستای اصول براندازانه بهائیان قدم برمیدارد.
آتنا که دوستانش او را با نام «آتی بادبادک» میشناسند زمانی در خط ضدانقلاب قدم برمیدارد و زمانی دیگر پیگیر اهداف فرقه بهائیت میشود.
افراد چشم و گوش بسته سیاسی مانند فرقدانی زمانی که وارد تشکیلات ضدانقلاب میشوند گمان میکنند که در راه آزادی مردم قدم برمیدارند اما پس از مدتی طولانی از ماهیت اقدامات خود باخبر میشوند.
فرو رفتن درمنجلاب مفاسد گروهکها و وابستگی به آنها مانع از پذیرش حقیقت توسط این افراد میشود و آنها نیز شرط حیات و بقای خود را در ادامه خدمت به این فرقهها میدانند‼
و اینک شبکه ی براندازی به شدت به دنبال کشتن وی بوده تا بتواند با پروزه ی کشته سازی اهداف شیطانی خود را تعقیب نماید.
"ندا" سازی از"آتنا"
آتنا فرقدانی که از وی به عنوان تنها یک "هنرمند" در رسانههای ضد انقلاب نام برده میشود در جریان فتنه ۸۸ به صورت آشکارا به اراذل و اوباشی پیوست که تعداد زیادی از هموطنان را کشته و به اموال عمومی آسیب وارد کردند.
دستور کار جدید جلسات دورهمی زنانه جریان ضد انقلاب که با محوریت محمد نوریزاد برگزار میشود به آتنا فرقدانی اختصاص پیدا کرده است.
در این جلسات که پیش از این برای برگزاری مراسمات ختم و چگونگی بهره برداری از کشتهسازیها برنامهریزی شده است، آتنا فرقدانی به عنوان جدیدترین سوژه مورد بررسی قرار گرفته است.
آتنا فرقدانی طبق دستورالعمل این جلسه جدیدترین قربانی ضد انقلاب است. در همین جلسه است که عنوان میشود مردهی فرقدانی بیشتر از زندهی آن به درد ما میخورد.
وی که پس از فتنه ۸۸ در دام فرقه بهائیت افتاد اکنون در دامی جدید گرفتار شده و قرار است همان پازلی را پر کند که پیش از آن امثال ندا آقاسلطان پر کردند. گر چه اکنون رسانههای ضد انقلاب در یک اقدام هماهنگ و از پیش طراحی شده از اعتصاب غذای فرقدانی سخن گفته و به صورت آنلاین احوالات وی را از درون زندان! گزارش میکنند اما به نظر نمیرسد که نگرانی جدی از آنچه اعتصاب مینامند وجود داشته باشد چرا که ضد انقلاب نشان داده فدا کردن نیروهایش را بر اغراض سیاسی خود ارجح میداند.
آتنا فرقدانی که از وی به عنوان تنها یک "هنرمند" در رسانههای ضد انقلاب نام برده میشود در جریان فتنه ۸۸ به صورت آشکارا به اراذل و اوباشی پیوست که تعداد زیادی از هموطنان را کشته و به اموال عمومی آسیب وارد کردند. این افراد البته پا را فراتر گذاشته و در ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان دست به هتک حرمت خاندان پیامبر گرامی اسلام(ص) زدند.
اکنون که رسانههای ضد انقلاب پلهی جدیدی به نام فرقدانی برای خود ساخته و قبر وی را نیز آماده فیلم و عکس خود کردهاند. محمد نوری زاده اعلام کرده که فرقدانی سخنان وی را میپذیرد بنابراین حاضر است با او حرف بزند!
گرچه فرقدانی در دامی افتاده که جریان ضد انقلاب برایش ساخته بودند اما به نظر نمیرسد خانوادهاش اجازه دهند وی قربانی سیاستهای غیرانسانی و استفاده ابزاری فتنه از دختران جوانی شود که سودش تنها فیلم و عکسهایی برای رسانههای معاند میشود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و کوتاه شدن دست این جریان از حاکمیت تلاش برای تغییر ذائقه مردم و قرار دادن آنها در مقابل حکومت بهعنوان برنامه اصلی بهائیت در کشور تعریف شد تا جایی که دست بهائیت در تمام هنجارشکنیها، از بدحجابی گرفته تا ساماندهی صفحات غیراخلاقی اینترنتی کاملا مشهود بود.
اما حوادث پس از انتخابات ۸۸ فصل جدیدی را برای فعالیت بهائیت علیه نظام اسلامی فراهم کرد. برخی جوانانی که در سال ۸۸ بواسطه غبار آلود شدن فضا در دام عناصر ضدانقلاب و سرویسهای جاسوسی غربی افتادند بعد از مدت کوتاهی سر از محافل بهائیان در کشور درآوردند. نحوه جذب تشکیلات بهائی آنقدر نرم بود که افراد به دام افتاده گمان نمیکردند بعد از مدت کوتاهی به خط مقدم تبلیغ بهائیگری در کشور وارد شدهاند.
نحوه فعالیت این فرقه به گونهای است که در قالب دوستی با افراد یا خانوادههایی که زمینه انحراف در آنها وجود دارد اقدام به عضوگیری مینمایند. اغلب افراد به دام افتاده آنقدر زیرکانه جذب تشکیلاتبهائیت شدهاند که حتی مدتها پس از فعالیت بیجیره و مواجب احساس میکنند که توانستهاند تنها وظایف دوستانه خود را در قبال آنها انجام دهند.
یکی از افرادی که پس از فتنه ۸۸ به بهانه ضدیت با نظام اسلامی وارد تشکیلات بهائیت شد، شخصی با نام « آتنا فرقدانی » است. وی که دختری ساده از یک خانواده نسبتاً متمول تهرانی است بلافاصله پس از قبول شدن در دانشگاه مورد سوء استفاده جریان ضدانقلاب قرار میگیرد.
وی که تا پیش از این اطلاع خاصی از وضعیت سیاسی کشور نداشت در ابتدا بهدلیل احساس تنهایی جذب پارتیهای مختلط میشود و از همین راه به محافل جریانات معارض سیاسی راه پیدا میکند.
« آتنا » به دلیل کم توجهی به وی در محیط خانواده شرکت در محافل سیاسی را وسیلهای برای دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن میبیند لذا تمام تلاش خود را بر روی رشد در این جمعها متمرکز میکند. اشتیاق برای دیده شدن، « آتنا » را بازیچه تفکرات منحرفی میکند که نه تنها در سیاست بلکه در حوزه اخلاق نیز رفتارهای خلاف عفت از آنان سر میزند و این فرد مجبور می شود برای تامین منافع این جریان به خواسته های آنان تن دهد.
« فرقدانی » یکی از پادوهای فتنه ۸۸ است که بواسطه دوستی پدرش با برخی خانوادههای بهائی کمکم به عنصر تبلیغی بهائیت در کشور بدل شد.
پس از شناسایی و دستگیری وی عناصر ضدانقلاب تلاش کردند تا چند کاریکاتور و مطلب درج شده در صفحه فیس بوک آتنا را عامل دستگیری وی نشان دهند، حال آنکه حقیقت با آنچه رسانههای ضدانقلاب میگفتند کاملا متفاوت بود.
خیز نرم « آتنا فرقدانی » به سمت بهائیت با همان روش مرسوم بهائیان یعنی دوستی خانوادگی آغاز شد.
پدر آتنا به دلیل روابط کاری با برخی از عناصر بهائیت آشنا میشود و سپس با تمایل طرفین این رابطه کاری به رفت و آمد خانوادگی گسترش پیدا میکند. پس از عمیق شدن دوستی خانوادگی، آتنا به دعوت دختر یکی از همکاران بهائی پدر به جلسات هفتگی و منظم با مریدان فرقه ضاله بهائیت میرود و در همین محافل زمینه جذب آتنا فراهم میشود.
فرقدانی ادعا میکند که یک دختر شیعه و به شدت علاقهمند به اسلام است اما از سال ۸۹ تاکنون طیفی از فعالیتهای تبلیغی را برای بهائیان انجام داده است که خود لیدرهای فرقه هم از انجام آن عاجز هستند. برای مثال در جایی اظهار میکند که من به دلیل دوستی خانوادگی تمام مراسمهای فرقه را از طریق پیامک برای دوستانم اطلاعرسانی میکردم. جالب آنجاست که فرقدانی پس از مدت کوتاهی به عنصر واسط بین حلقه فمنیستی اطراف نوری زاد و بهائیان نیز تبدیل میشود.
شیب فعالیت هنجارشکنانه آتنا پس از عضویت در تشکیلات بهائیت و رابطه با نوری زاد تندتر میشود تا جایی که وی به پای ثابت تجمعات و فراخوانهای غیرقانونی سالهای ۸۹، ۹۲ و ۹۳ تبدیل میشود. وی به همراه دیگر اعضای بهائی پس از برگزاری جلسات هماهنگی و برنامهریزی در تعدادی از تجمعات غیرقانونی حضور پیدا میکند.
فرقدانی تا جایی پیش میرود که هنر نقاشی خود را کاملا در خدمت اهداف سیاسی فرقه درمیآورد و با انتشار کاریکاتورهای ضدحاکمیت در راستای اصول براندازانه بهائیان قدم برمیدارد. آتنا که دوستانش او را با نام «آتی بادبادک» میشناسند زمانی در خط ضدانقلاب قدم برمیدارد و زمانی دیگر پیگیر اهداف فرقه بهائیت میشود.
افراد چشم و گوش بسته سیاسی مانند فرقدانی زمانی که وارد تشکیلات ضدانقلاب میشوند گمان میکنند که در راه آزادی مردم قدم برمیدارند اما پس از مدتی طولانی از ماهیت اقدامات خود باخبر میشوند. فرو رفتن درمنجلاب مفاسد گروهکها و وابستگی به آنها مانع از پذیرش حقیقت توسط این افراد میشود و آنها نیز شرط حیات و بقای خود را در ادامه خدمت به این فرقهها میدانند.
دیدگاه شما