به گزارش صبح الوند، روزی در جایی خواندم که نوشته بود صدای مورچهها را نمیشنویم چراکه صدایشان بسیار بلند است. توانایی شنیدن صدایشان را نداریم، گاهی باخود میگویم شاید صدای سکوت فریادهای ما جوانان هم خیلی بلند است که به گوش هیچ مسئولی نمیرسد!! شاید ما هم مورچه شدهایم ... !!!
صدای فریادهایی که میگویند بیکاری یک جوان خصوصا که آن جوان یک پسر باشد، بسیار دردناکتر از آن است که قابل تصور باشد چراکه دیگر انگیزهای برای ازدواج و حتی ادامه زندگی نخواهند داشت پس با این اوصاف هر چقدر هم که دختر خانمها توقعشان را پایین بیاورند باز هم یک پسر بیکار نمیتواند مخارج زندگی را تقبل کند.
و اما از بیکاری جوانان که بگذریم، امروزه برای ازدواج باید از هفت خوان رستم عبور کرد...!! روزی در جلسه ای بودم که در آن استاندار گفت: برای گرفتن وام ازدواج برای پسرم بسیار به دردسر افتادیم و ماهها به طول انجامید!!! در آن لحظه با خود گفتم پس وااای به احوال ما.
و اما در تمامی جلسات و رسانهها گفتند جوانان تلاش کنند، جوانان کارآفرینی کنند، جوانان ازدواج را ساده بگیرند و جوانان آمار طلاق را پایین بیاورند اما هیچ کس در میان نگفت مسئولان هم به جوانان فکر کنند، مسئولان هم تلاش کرده و راه ازدواج را هموار کنند ...
بسیاری از بازنشستههای ارگانهای مختلف دوباره دعوت به کار میشوند و آنها هم با آغوش باز میپذیرند ... و باز هم کسی در این میان نگفت کار را به جوانان بدهیم، جوانانی که جوانیشان را در دانشگاهها و پای درس اساتید گذراندهاند به امید اینکه پس از فارغالتحصیلی البته شاید، دست به کار شوند!!
اما دریغ که جوانان عجیب در هیاهوی اتفاقات جامعه گم شدهاند، جوانان امروز خیلی زود پیر میشوند، فریادهایشان بیصداس و در تنهایی خود فرو رفتهاند.
به امید اینکه روزی مسئولان کمی گوشهایشان را تیز کنند تا صدای فریادهای جوانان را شنوا باشند.
منبع: ایسنا - فائزه محمدی
دیدگاه شما