به گزارش صبح الوند، برخي از علماي اهل سنت گفته اند: شيعيان عقيده دارند که: امام زمان در شهر سامرّا در همان سردابي که منسوب به اوست، غائب شده و در همانجا زندگي مي کند و از همانجا ظهور خواهد کرد، سپس زبان به اعتراض گشوده مي گويند: اگر در آن سرداب است پس چرا ديده نمي شود؟! چه کسي براي او آب و غذا مي برد؟ چرا از آنجا خارج نمي شود؟!
مسلماً اين نسبت به شيعه دروغ محض است و شيعيان چنين عقيده اي ندارند.
در هيچ روايتي گفته نشده است که امام غائب در سرداب زندگي مي کند و هيچ يک از علما و دانشمندان شيعه چنين سخني نگفته اند، آنچه در منابع شيعه آمده است، اين است که سرداب مقدس محل ابتداء غيبت بوده، نه اينکه امام در طول اين مدت در آن سرداب زندگي مي کند، به اين معني که آخرين ديدار امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با شيعيان روزي بود که در مراسم تشيع جناز پدرش براي آنان ظاهر شده و بر جناز پدرش نماز خوانده و سپس ناپديد گرديده، ديگر بعد از آن، ملاقات رسمي و عمومي نداشت. اين ديدار در سامرا و در خان پدرش امام حسن عسکري (عليه السلام) انجام يافت.
خان امام حسن عسکري (عليه السلام) شامل غرفه اي براي مردان و غرفه اي براي زنان و زير آنها سرداب بود، سرداب نيز دو قسمت بود، يک قسمت آن براي مردان و قسمت ديگر آن براي زنان بود، اين سرداب محل زندگي امام هادي و امام عسکري و حضرت بقية الله (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بود و تمام ديدارها با حضرت ولي عصر در عهد پدر در همين منزل و در همين سرداب انجام يافته بود، به همين جهت شيعيان پس از رحلت امام حسن عسکري (عليه السلام) به سامرا آمدند، بعد از زيارت قبر آن دو امام، در محل عبادت سه امام بزرگوار نيز تبرکاً نماز مي خواندند و آنجا را زيارت مي کردند.
ظاهراً تنها در يک روايتي از سرداب اسمي برده شده است، طبق همين روايت مأموران خليفه به منزل آن حضرت هجوم آورده، درِ سرداب را گرفته بودند، حضرت در همان موقع از سرداب بيرون آمدند و در جلو چشم مأموران تشريف بردند. پس از آنکه مأموران همه رسيدند، فرمانده آنها دستور ورود به سرداب را داد مأموراني که بيرون آمدن آن حضرت را ديده بودند گفتند: مگر آن کس نبود که از اين جا بيرون رفت و از مقابل تو هم عبور کرد؟ گفت: من او را نديدم، چرا او را رها کرديد؟ گفتند ما گمان کرديم تو او را مي بيني.
از احاديث استفاده مي شود که آن حضرت در بين مردم زندگي مي کند.
سُدير صيرفي از امام صادق (عليه السلام) روايت کرده که فرمود: صاحب الامر (عليه السلام) از اين جهت با حضرت يوسف شباهت دارد که برادران يوسف با اينکه عاقل و دانا بودند و قبلاً همه با وي معاشرت داشتند، وقتي وارد بر او شدند تا خود را معرفي ننمود او را نشناختند و با اين که بين او و يعقوب بيش از هيجده روز راه فاصله نبود، يعقوب از وي اطلاعي نداشت، پس چرا اين مردم انکار مي کنند که خدا همين عمل را نسبت به حجت خود حضرت صاحب الامر نيز انجام دهد؟! آن حضرت هم، در بين مردم تردد کند و در بازارشان راه برود و بر فرششان قدم بگذارد ولي او را نشناسند و به همين وضع زندگي کند تا هنگامي که خدا اذنش دهد تا خودش را معرفي نمايد.
به موجب همين روايات امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در تحت عنايات خاص الهي در اقطار و اکناف اين جهان در گردش است و همه ساله در موسم حج به زيارت خان خدا تشريف مي برند و در مراسم حج شرکت مي کنند ولي انبوه حجاج او را نمي بينند. و يا مي بينند ولي او را نمي شناسند.
به همين جهت شيفتگان روي او، در طول غيبت آن خورشيد عالمتاب سراغ گمشده خود را در موسم حج در مکه گرفته اند و در مراسم حج به جستجوي جاي پاي او پرداخته اند و سعادتمنداني نيز توفيق تشرف به پيشگاه آن قبله مقصود را در موسم حج در مکه يافته اند.
آنچه از روايات استفاده مي شود اين است که امام غائب در غيبت کبري در مکان خاص و در شهر معيني اقامت دائم ندارند که از آن مکان و آن شهر خارج نگردند و به محل ديگر تشريف ببرند، بلکه براي انجام وظائف و تکاليفي به مسافرت و سير و حرکت و انتقال از مکاني به مکان ديگر، مي پردازند.
و در احاديثي که به اقامتگاه امام (عليه السلام) اشاره شده از مدينه نيز ذکري به ميان آمده است.
امام صادق (عليه السلام) هنگامي که از غيبت کبري سخن به ميان مي آورد، مي فرمايد: نعم المنزل طيبة چه جايگاه خوبي است مدينه.
و نيز هنگامي که از امام حسن عسکري (عليه السلام) مي پرسند، اگر حادثه اي بر شما روي داد، سراغ فرزند بزرگوار شما را در کجا بگيريم؟ فرمود: در مدينه.
بعضي روايات سراغ آن حضرت را در حجاز و ريگزارهاي عوالي مي دهد طبق آن روايت ابراهيم بن مهزيار توسط فرستاده امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به خدمت آن بزرگوار فراخوانده مي شود، از طائف مي گذرد و به دشت حجاز که عوالي ناميده مي شود، هدايت شده و در آنجا به خدمت آن حضرت مي رسد، در اين ديدار امام (عليه السلام) به پسر مهزيار مي فرمايد:
پدرم با من پيمان بسته است که در مخفي ترين و دورترين سرزمينها مسکن گزينم، تا از تيررس اهل ضلالت در امان باشم، اين پيمان مرا به اين ريگزارهاي عوالي (دشت حجاز از نجد تا تهامه) انداخته است.
از بعضي روايات نيز معلوم مي شود که اقامتگاه حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در سرزمينهاي دوردست مي باشد و به همين مناسبت در توقيع شريفي که در سال 410 هجري از ناحي مقدسه به افتخار شيخ مفيد صادر شده است، چنين آمده است:
اگر چه ما در سرزمين دوردستي سُکني گزيده ايم که از جايگاه ستمگران بدوريم زيرا که خداوند مصلحت ما و شيعيان مؤمن ما را در اين ديده که تا حکومت دنيا در دست تبهکاران است در اين نقط دوردست مسکن نمائيم. ولي از اخبار شما آگاهيم و هرگز چيزي از اخبار شما بر ما پوشيده نمي ماند. و مي دانيم که چه گرفتاري و پريشاني بر شما رسيده است، از آن وقتي که بسياري از شماها به کارهائي دست زدند که پيشينيان صالح شما از آنها به دور بودند و پيماني را که خداوند از آنها گرفته بود، پشت سر انداختند، گوئي که از آن بي خبر بودند. ما شما را رها نکرده و ياد شما را از خاطر نبرده ايم وگرنه سختي ها به شما روي مي آورد و دشمنان شما را از ريشه و بن بر مي کَندند.
و نيز در نصوص معتبر که از طرف ائمّ اطهار (عليهم السلام) رسيده، آمده است که جايگاه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم در دوران غيبت صغري و هم در دوران غيبت کبري کوه رضوي و ذي طوي است چنان که شيخ طوسي با سند خود نقل کرده از عبدالاعلي مولي آل سام که گفت:
با حضرت صادق (عليه السلام) به طرف ناحيه روحا بيرون رفتم و هنگامي که در آنجا فرود آمديم، آن حضرت به کوهي که مشرف بر آن ناحيه است، نگاه کرد به من فرمود:
تري هذا الجبل؟ هذا جبل يدعي رضوي من جبال فارس اين کوه را مي بيني؟ اين کوهي است که آن را رضوي مي گويند و از نوع کوههاي فارس است، خداوند ما را دوست داشته که آن را به جانب ما نقل داده است در اين کوه هر نوع درخت خوراکي وجود دارد و محل آن شخص غائب است که دوباره غائب مي شود، محل امن خوبي است.
اما ان لصاحب هذا الامر فيه غيبتين واحدة قصيرة و الاخري طويلة.
براي صاحب اين امر (امام عصر) در آن کوه دو غيبت وجود دارد: يکي کوتاه و ديگري طولاني.
ابو عبدالله نعماني در کتاب الغيبة به سند خود روايت کرده از اسماعيل بن جابر که گفت: حضرت باقر (عليه السلام) فرمود:
يکون لصاحب هذا الامر غيبة في بعض هذه الشعاب و اَوْ مَأَ بيده الي ناحية ذي طُوي حتي اذا کان قبل خروجه اتي المولي الذي کان معه حتي يلقي بعض اصحابه فيقول کم انتم هاهنا فيقولون: نحو من اربعين رجلاً فيقول کيف انتم لو رأيتم صاحبکم؟ فيقولون: و الله لونادي بنا الجبال لناوينا ها معه.
براي صاحب اين امر (حضرت قائم) در بعضي از اين شعبها غيبتي است (اشاره به جانب ذي طوي فرمود) تا موقعي که زمان خروجش فرا رسد، شخصي از دوستان که در خدمت اوست مي آيد و بعضي از يارانش را مي بيند، مي گويد شما در اينجا چند نفر هستيد؟ مي گويند: حدود چهل مرد، مي گويد: چه حالي پيدا خواهيد کرد اگر صاحبتان را ببينيد؟ مي گويند: قسم به خدا اگر او خواسته باشد ما را در اين کوهها ببرد و جا بدهد البته که ما در خدمتش هستيم واطاعتش مي کنيم.
و همچنين در باب ديگر از ابي بصير روايت کرده که گفت: امام باقر (عليه السلام) فرمود:
ان القائم (عليه السلام) يهبط من ثنيه ذي طوي في عدة اهل بدر ثلاثمأة و ثلاثة عشر رجلاً حتي يسنده ظهره الي الحجر الاسود و يهز الرأية الغالبة.
حضرت قائم از گردنه کوه ذي طوي همراه با عده اي به تعداد اهل بدر (313) مرد فرود مي آيد و به حجرالاسود تکيه مي زند و آن پرچمي را که بايستي بر تمام دنيا پيروز شود به اهتزازدر مي آورد.
و در معجم البلدان ذو طوي به ضم اول اسم محلي در مکه است.
پس با توجه به اين سه حديث اخير معني اين فقر در دعاي ندبه أبرضوي او غيرها أم ذي طوي نيز روشن مي گردد و جمع بين آن دو چنين مي شود که احتمالا مقر آن حضرت ابتدا به کوه رضوي و اواخر غيبت و نزديک ظهور ذي طوي است و نيز اين جمله هيچ دلالتي بر اينکه اين دو مکان، يا يکي از آنها، اقامتگاه دائمي آن حضرت است، ندارد و نيز معلوم مي شود چرا شيعيان با خواندن دعاي نُدبه به سراغ حضرت مهدي (عجل الله تعالي الشريف) در ذي طوي و کوه رضوي مي گردند، پس اينکه کيسانيّه کوه رضوي را مقرّ محمد حنفيّه امام زمان خود مي دانند، به اصالت دعاي نُدبه خدشه وارد نمي کند، بلکه شاهد و مؤيد خوبي است بر صحت احاديثي که مقر آن حضرت را در کوه رضوي معرفي مي کند و چه بسا کساني از آنها در اخبار مهدي (عليه السلام) ديده اند که در دوران غيبتش محل او کوه رضوي است و آن را براي صاحب خود محمد حنفيه اضافه کرده ا ند، زيرا منشأ هر شبهه، مطلب حقي است که بي جا به کار مي برند .
و همچنين اخباري که خبر مي دهد آن حضرت همه جا حاضر مي شود مثل خبري که نعماني درکتاب خود از سُدير صيرفي نقل کرده، منافاتي با آن اخباري که گفته شد، ندارد زيرا آن حضرت، انسان است، هم اسکان دارد و هم سير و سياحت و هر کدام در وقتي جداگانه وگرنه کسي که هميشه در همه جا بوده است و مکان نداشته باشد، تنها ذات اقدس حضرت احديت مي باشد امام صادق (عليه السلام) فرمود:
براي صاحب اين امر، خانه اي است که به آن بيت الحمد گفته مي شود در آن خانه چراغي است که از روز ولادت آن حضرت روشن است اين چراغ همچنان روشن است تا روزي که به شمشير قيام نمايد.
آري، همين مطالب از فقرات دعاي ندبه نيز استفاده مي شود آنجا که مي خوانيم: ليت شعري أين استقرت بکَ النوي بل اي ارض تقلک اوثري ابرضوي او غيرها ام ذي طوي .
کاش مي دانستم که کجا دلها به ظهور تو قرار و آرام خواهد يافت، آيا در کدامين سرزمين اقامت داري در زمين رضوي يا غير آن در ديار ذي طوي متمکن گرديده اي؟
بعضي از عبارات دعاي شريف ندبه دلالت دارد بر اين که ايشان در بين مردم مي باشند مثل اين جمله:
بنفسي انت من مغيّب لم يخل منا بنفسي انت من نازح مانزح عنا.
جانم به قربانت اي حقيقت پنهاني که از ما دور نيستي، واي دور از وطن که کنار از ما نيستي.
پس، از مجموع رواياتي که در اين باره وارد شده معلوم مي شودکه محل سکونت، آن حضرت معين نشده و به طور ناشناس در بين مردم زندگي مي کند در موسم حج حاضر مي شود و در اعمال حج شرکت مي جويد، او مردم را مي شناسد اما مردم او را نمي شناسند، و طبق بعضي نقلها بيشتر محل آمد و رفت و تردد آن حضرت در مکه و مدينه و عتبات عاليات و ساير اماکن مقدسه مي باشد، و از مواضع ديگر استفاده مي شود که او در هر کجاست، محل او مانند خودش از انظار مخفي و پنهان است و کسي او و مکانش را نمي بيند.
چنانکه علماي عامه دربار بهشت شداد چنين عقيده اي دارند.
و نيز از بررسي روايات استفاده مي شود که امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در محل اقامت خود تنها نيست بلکه عده اي از اوتاد در محضر آن حضرت هستند که در اين دوران عزلت، وسيل رفع غبار غربت از چهره آن وجود مبارک مي باشند، امام صادق (عليه السلام) تعداد آنان را سي نفر فرموده اند.
مرحوم مجلسي در ذيل همين روايت مي گويد: اين روايت دلالت مي کند بر اين که همواره سي تن از شيعيان و نزديکان در حضور آن بزرگوار هستند که هر گاه يکي از آنها از دنيا رفت کسي ديگر جاي او را پر مي کند.
مرحوم محدث نوري مي گويد: اگر مقدر نباشد که اين سي نفر چون امام زمان از عمر طولاني برخوردار باشند، لازم است که در هر قرني عوض بشوند و افراد جديدي جاي آنها را بگيرند، به هر حال در هر قرني 30 نفر از مؤمنان پرهيزکار سعادت همنشيني آن حضرت را دارند.
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: در غيبت کبري کسي از اقامتگاه امام (عليه السلام) اطلاع ندارد به جز خواص شيعيان.
و در حديثي ديگر فرمود: به جز خدمتکاري که متصدي امور آن حضرت است.
پس از اين روايات استفاده مي شود که حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در دوران غيبت کبري تنها نيستند، بلکه جمعي از اولياء و صلحاء و خدمتگزاران در حضور آن حضرت مي باشند.
دیدگاه شما