به گزارش صبح الوند، در تاریخ هجدهم تیر ماه سال 1359 دولت آمریکا برای پیشبرد اهداف شومش در کشورمان در پی آن برآمد تا با پشتیبانی و حمایت از بقایای رژیم دستنشانده پهلوی کودتایی در ایران را برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران طراحی کند که مقصد آنها پایگاه نوژه همدان بود و در این کودتا دستور کشتار 2 میلیون نفر صادر شده بود به دنبال سعید طایفه نوروز که فرمانده سپاه آن زمان و فرمانده عملیان خنثی سازی کودتای نوژه بود رفتیم و به گفت و گو پرداختیم .
سعید طایفه نوروز که درسال ۵۹ فرمانده سپاه پاسداران در همدان بود چنین گفت ؛ متولد ۱۳۳۰ و ورودی سال ۱۳۵۷ به سپاه هستم که عضو سپاه بودم و فرق عمده ای که با زمان حال داشت این بود که استخدام نداشت و به عضو این ارگان در می آمدیم .
سال ۵۸ چون اهل همدان بودم دکتر منصوری بنده را بعنوان فرمانده سپاه همدان معرفی کرد . در ان سالها جنگ عراق علیه ایران بود و برخی شهرهای ما که در مرز کرمانشاه و کردستان قرار داشتند در تصرف عراق بودند و کردها برای خود کشوری ترسیم کرده بودند که همدان مرز ان و پایگاه نوژه در داخل آن قرار گرفته بود بنابراین قصد تجاوز به این مناطق را داشتند .
نحوه کشف کودتای نوژه
صبح روز کودتا در محل استقرار سپاه که واقع در میدان پیشاهنگی بود حضور داشتم که گفتند دو نفر از تهران آمده اند برای ملاقات ، ما اتاق را خالی کردیم و انها بدون مقدمه گفتند قرارگاه نوژه قرار است متصرف شود و ۳۰۰ هواپیمای جنگنده فردا از پایگاه بلند می شود و ۳۰۰ را بمباران می کند که یکی از این مناطق جماران است که قرار است سه بار و توسط حرفه ای ترین خلبان بمباران شود و لشگر ۹۲ اهواز با تمام تجهیزات به تهران می آید و مجوز کشتار دو میلیون نفر صادر شده است چرا که ویژگی کودتای نظامی خون و خونریزی است و در طول تاریخ بشر همیشه کشت و کشتار بوده است .
از قرار معلوم خلبانی که برای بمباران جماران گماشته شده بود در خانواده ای ترک زندگی می کرده است و روز قبل از کودتا در خانه ناراحت و عصبی می شود و اعلام می کند که ما فردا قصد کودتا داریم که برادر و مادر او از این کار منصرفش می کنند .
دوبرادر به سپاه می روند کسی باور نمی کند و بعد از ان خدمت آقای خامنه ای که تازه نماینده ولی فقیه در سپاه شده بودند می روند و بعد از ان با هاشمی و محسن رضایی خدمت امام خمینی می روند که جماران کلا تخلیه می شود ، اما امام در انجا می ماند .
در ان زمان پایگاه نوژه آماده ترین و بروزترین پایگاه هوایی برای عملیات ها بود و تجهیزات لازم را داشت .
فردا صبح ساعت ۱۰صبح فراخون نیرو دادیم و ذخیره های سپاه که عضویت داوطلب بسیج بودند حدود ۵۰ نفر جمع شدند و ما امکاناتی در حد صفر داشتیم و توانستیم تجهیزات کمی با ترفند اینکه قرار است کومله دموکرات از طریق مرزهای غربی پایگاه نوژه به آن حمله کند توانستیم چند ماشین از ژاندارمری بگیریم .
در داخل پایگاه نیز تعداد اندکی نیروی خودی بودند که از انها کمک گرفتیم و چند نفر از بچه ها را به داخل پایگاه بردیم و دستور دادیم که هر شی یا کسی به هواپیماها نزدیک شد بزنید و رحم نکنید .
خبری که به ما داده بودند گفته بودند که نیروها همه با ماشین های استیشن و کتونی های امریکایی هستند و چون قرار بود مسلح نباشند دو کامیون برای آنها اسلحه و مهمات می آورد و قرار است همگی در کارخانه ماسه و سیمان که نزدیک پایگاه نوژه است جمع شوند .
بعد از اینکه همگی جمع شدند طبق برنامه وارد پایگاه و کسانی که از قبل در پایگاه مشخص شده بودند و تعدادشان هم قابل توجه بود کمک شان می کردند .
بنده بعنوان فرمانده سپاه و فرمانده این عملیات تمام نیروها را در کارخانه ماسه و سیمان متمرکز کردم و سه بی سیم و یک ماشین استیشن کل تجهیزات ما بود که سه مکان را هر زمان رصد می کردیم .
در این رفت و امدها بودیم که از سمت پایگاه به همدان می امدیم که متوجه شدیم چهار نفر تیر خورده و روی زمین افتاده اند و یک نفر سر پاست که با نزدیک شدن به آنها متوجه شدیم ۴ نفر دموکرات بودند و فرد ایستاده نیروی خودی بود که همانجا نیز شهید شد . بعد از این اتفاق شروع به دستگیری تمام موارد مشکوک شدیم و حدود دو اتوبوس دستگیر شده داشتیم که انها را به تهران منتقل کردیم .
خلبان ماهری که قرار بود جماران را بمباران کند توسط دو کشاورز در حوالی پایگاه دستگیر شد و فردی بود که توان رزمی فوق العاده ای داشت و زبانزد بود و زمانی که دستگیر شد گریه می کرد و می گفت فقط من را اعدام کنید چرا که من را با ان همه مهارت یک کشاورز گرفته و تحویل داده است .
و اینها همه کمک های غیبی بود که ما توانستیم به یاری خدا کودتا را در نطفه خفه کنیم .
محبوبه اکبری
انتهای پیام/
دیدگاه شما