به گزارش صبح الوند، کار کردن برای مدیری که به شما احترام می گذارد و اعتماد دارد برای سلامتی شما، شادی و موفقیتتان در محل کارتان ضروری است. این خط قرمزها به شما می گوید چه هنگام باید ایمان بیاورید زمان ترک کارتان فرا رسیده تا به شرایطی که لیاقت شما را دارد برسید. به فکر پیدا کردن کار جدید باشید اگر مدیرانتان ...

سیاست درهای بسته دارند.

یک قسمت از مسئولیت های مدیر در دسترس بودن برای پاسخگویی به سوالات، کمک به شما در فعالیت هایی که درگیر آن هستید و راهنمایی شما می باشد. اگر او در دسترس شما نباشد برای شما مشکل بوجود می آید. اگر آنها قابل دسترس نباشند برای شما هم امکان اعتماد کردن به او وجود ندارد. انگار که شما نمیتوانید سوالات و مشکلاتتان را با آنها مطرح کنید. هرچند که ممکن است شما از موقعیت برداشت اشتباهی کرده باشید، اگر مسئله ای برایتان پیش می آید حتما به آنها مراجعه کنید قبل از اینکه هیچ فرضیه ای بسازید. عکس العمل شما ممکن است شما را شگفت زده کند و اگر قابل اطمینان باشند مسئله همان لحظه حل شود.

شایعه پراکنی می کنند.

حتی اگر شما درباره کسانی که در تیمتان با شما کار می کنند با همکارتان و یا رئیستان صحبت میکنید تا خود را خالی کنید، برای مدیر شما شایسته نیست که در مسائل هم سالان شما مداخله کند. بهترین عملکرد این است که درباره همه شما رو در رویتان صحبت کند. یکی از بهترین و آسان ترین راه های حل مشکل این است که مثلا بگوید: من احساس راحتی ندارم درباره کسی صحبت کنیم که خودش حضور ندارد یا مثلا تعدادی از افرادی که در مسئله دخیل هستند هم حضور داشته باشند. اگر خوش شانس باشید این کار شما باعث می شود آنها به رفتار خود فکر کنند و خود را اصلاح کنند.

از سود کار شما استفاده می کند.

چه چیز باعث می شود که یک مدیر به معنای واقعی مدیر و مدبر باشد؟ زمانی که کارمندان آنها موفق می شوند، پیشرفت می کنند و رشد می کنند. رئیسی که قابل اطمینان نباشد، حتی حاضر است برای منافع خود شما را زیر اتوبوس هم بیاندازد. وقتی رئیس شما از کار شما و دیگر همکارانتان به نفع خود استفاده می کند، باعث ایجاد خشم و بی اعتمادی در محیط کار می شود. می توانید به رئیس خود بفهمانید که به عنوان یک تیم همه شما حق دارید برای کاری که انجام می دهید دیده شوید. همه شما سخت کار می کنید، همگی خواسته ها و هدف هایی دارید و دیده شدن در کاری که انجام می دهید به شما کمک می کند به جلو گام بردارید.

تصمیماتی میگیرند که تنها برای عملکرد خودشان سود دارد.

وقتی مدیر شما شادی و موفقیت تیمش را ورای منافع خودش نمی بیند، کارمندانش بیش از هر کس دیگری آسیب می بینند. وقتی این حس اضطراب زیاد شود محیطی مسموم بوجود می آید. زمانی که مدیر، سوپروایزر، رهبر و یا هر فرد بالا دستی ای تصمیماتی میگیرد که مستقیما به منافع خودش مربوط می شود به جای اینکه کمی سختی را تحمل کند تا به سود بیشتری که شامل شما نیز شود دست پیدا کنید، میتوانید مطمئن باشید که آنها به تعهدات شرکت پایبند نیستند. مطمئن باشید که در دوران سختی هم آنها اول به فکر خودشان خواهند بود.

رفتاری ناامن دارند.

یک مثل قدیمی وجود دارد که میگوید تظاهر کن تا به دست بیاوری. اگر این شعار مدیر شماست باید در جستجوی چرایی آن باشید. یکی از قسمتهای مدیریت یک تیم رفتار حرفه ای داشتن و قابل اطمینان بودن است تا کارمندانتان بدانند شما همیشه برای کمک به آنها حاضر هستید تا استعدادهایشان شکوفا شود. مدیری که عزت نفس ندارد ممکن است به هر کسی که او را تهدید بیابد ضربه وارد کند. گاهی زدن یک ماسک ناامنی و شناساندن خود به عنوان موجودی خشن و بی ادب می تواند به ضرر تیم، فروش و تمامی کارشناسان موجود در شرکت باشد. این ناامنی باعث بوجود آمدن حس رقابت مریض بین کارمندان خواهد شد. در این شرایط ممکن است شما مرزها و حریم خود را بشکنید فقط به این دلیل که میخواهید کارتان را درست انجام دهید که قطعا مانع رشد حرفه ای و سالم شما خواهد شد. از مدیرانی که بیش از اندازه به نظرات دیگران راجع به خود اهمیت می دهند دوری کنید. آنها قطعا بیشتر دوست دارند در ظاهر کارها را درست انجام دهند به جای اینکه واقعا کارها را درست انجام داده باشند.

در جلسات شما را مثال می زنند.

یکی از قابلیت های مدیر این است که کارمندانش را هم حرفه ای و هم شخصیتی تربیت کند. این بدین معنی است که باید به همه احترام گذاشته و هیچ گاه حساسیت ایجاد نکند و باعث نشود کسی جلوی همکارانش احساس معذب بودن پیدا کند. اگر رئیس شما تیر را به سمت شما رها می کند یا جلوی جلسه ای که با هم تیمی هایتان دارید از شما مثال می زند، این قطعا نشانه این است که یک جای کار ایراد دارد و شما نمیتوانید در حال حاضر به وی اعتماد کنید. وقتی رئیس شما آزارتان می دهد، مهم نیست چه کاری انجام داده یا نداده است، قطعا در آن لحظه با شما متحد نیست. حتی اگر بعضی از نکاتی که به میان آورده است آن چیزی است که در فرم ارزشیابی و یا جلسه خصوصی با وی مطرح شده است، وقتی این مسئله در جمع مطرح می شود دیگر نمیتوانید به وی اعتماد کنید و باید دنبال راه حل باشید.

توضیحی راجع به تصمیماتی که میگیرد نمی دهد.

اگر مدیر شما جزئی از تیم مدیریتی است و یا در قسمتی از تجارت شریک است، حتما موضوعات، مسائل، تصمیمات و نقشه هایی وجود دارد که نمیتوانند با همه اعضا شریک شوند. اگرچه این وظیفه آنهاست که به سوالات با نهایت راستی و صداقت جواب دهند، اگر حس می کنید که این کار را نمیکنند حتما یک جای کار ایراد دارد. آنها به عنوان نفر بالا در مجموعه، رئیستان باید شما را درباره سیاست ها، برنامه ها، تغییرات در نقشه و استراتژی کلی مدیریت مطلع نگه دارد. اگر رئیس شما درباره چرایی تصیمات، برنامه ها، جلسات و بقیه مسائل شرکت به شما چیزی نمیگوید، نشانه آشکاری است که به شما ارتباطی ندارد. درصورتی که همه چیز به شما مربوط است. کلید موفقیت مدیر شما این است که به کارمندانش ابزار، منابع و خط مشی درستی بدهد تا آنها کار خود را به نحو احسنت انجام دهند.

از موقعیت های شما غافل است.

ممکن است شما همیشه بهترین کاندید برای ترفیع یا افزایش حقوق نباشید. اما یک مدیر خوب همیشه تمامی جنبه های کاری کارمندانش را با آنها در میان می گذارد تا هر کسی بداند کجا ایستاده است. اگر شما کارهای مورد علاقه تان را برای مدیرتان لیست می کنید و در کمال ناباوری می بینید که او این کارها را به شخص دیگری می سپارد، این میتواند یک نشانه باشد که مدیر شما قابل اطمینان نیست. ممکن است مدیر شما برداشت اشتباهی از شما و عملکردتان داشته باشد. آنجاست که شما باید دستتان را بلند کنید و سوال بپرسید.

حرفشان با عملشان یکی نیست.

شلاق زدن هیچ گاه حس خوبی ندارد، خصوصا در محل کار. اگر هدف چیز دیگری است و به شما در میانه کار دستور داده می شود که به سمت دیگری حرکت کنید، می تواند باعث ایجاد شک و دودلی در مورد نقشتان و اهمیت کارتان ایجاد کند. سعی کنید هیچ برداشت شخصی ای از وقایع نداشته باشید چون نشان دهنده ضعف شما خواهد بود. ممکن است رئیس شما توسط فرد دیگری تحت فشار باشد و لازم باشد تصمیماتش را عوض کند تا نیازهای آن فرد را برآورده کند. این قضیه ممکن است به اشتباه باعث شود شما اشتباها متهم شناخته شوید بخاطر عملکردی که با تغییر دستورات ایجاد شده است. اگر این اتفاق افتاد قطعا رئیس شما قابل اعتماد نیست.

تنظیم و ترجمه: بهترینها

مترجم: مریم آهاری

انتهای پیام/