به گزارش صبح الوند به نقل از شهرآرا آنلاین،
شاعر خراسانی که نامش در تذکرهالشعرای یزدیهاست
محمد نیک، شاعر پیشکسوت خراسانی با اشاره به این مطلب که سابقه آشناییاش با زندهیاد باقرزاده به ۶۰سال پیش و به سه دوره برمیگردد، گفت: از کودکی و از زمانی که همراه پدر به محافل شعری و ادبی راه پیدا کردم، با این شاعر بزرگ آشنا شدم.
وی افزود: ازآنجایی که من از سوی خانواده پدری یزدی هستم و استاد بقا هم یزدی هستند، نیاکان آقای باقرزاده را میشناختم که همه اهل فضل و ادب بودند. نیک ادامه داد: در زمانی من رئیس بانک بودم و مرحوم بقا هم بهعنوان رئیس اتاق بازرگانی مشهد و سهامدار و رئیس هیئت مدیره قند ثابت فریمان بود، به غیر از حشر و نشر شعری، در کارهای مالی و حسابهای بانکی با ایشان هم همراهی میکردم.
بخش دیگری از آشنایی من مربوط به زمان حال است که صرّاف هستم و آقای باقزراده به خاطر ارسال ارز برای معالجه بیماری سرطان پسرشان که در خارج تحت درمان بودند، با من مراوداتی به غیر از شعر هم داشتند.
این دوست قدیمی مرحوم بقا درخصوص این شاعر تازهدرگذشته خراسانی تصریح کرد: استاد باقرزاده اصالتا یزدی بود و برای همین نامش در تذکره شعرای یزد نیز آمده است؛ اگرچه که استاد بقا حدود ۷۰سال در مشهد زندگی کردهاند و تمام حشر و نشر شعری او در مشهد بوده است.
استاد« بقا»؛ علاوهبر ادیبی و شاعری، خیّر بزرگی نیز بود
محمد نیک با اشاره به اینکه از استاد باقرزاده بیش از ۳۰کتاب و تالیف و مقاله و قطعات باشکوهی به یادگار مانده است، اظهار داشت: آقای باقرزاده عضو هیئت امنای دانشگاه فردوسی و نهادهای خیریه زیادی بود و تا زمان حیاتشان علاقهای نداشت که درخصوص خدمات اجتماعی او در خصوص تاسیس مدرسهها و خوابگاهها برای دانشآموزان مشهد و دانشجویان دانشگاه فردوسی حرفی به میان بیاید.
وی درخصوص جایگاه شعری مرحوم باقرزاده اظهار کرد: جدای از اینکه استاد بقا از عزیزان و نزدیکان مقام معظم رهبری مثل چهاردوست گذشتهشان غلامرضا قدسی، استاد احمدکمالپور، استاد قهرمان و ذبیحا... صاحبکار بود، آقای باقرزاده از نسلی بودکه دیگر تکرار نخواهد شد. نیک در ادامه شعری برای استاد بقا که تازه سروده بود را برای ما خواند:
از حلقه یاران خود آن یار جدا شد
زین دار فنا رهسپر ملک بقا شد
آن جمعه چو هر جمعه که پیوست به یاران
این جمعه ز یاران خود آن دوست جدا شد
بسیار سفر کرد به هر گوشه گیتی
قصد سفر آخر او دار فنا شد
هر بار زدند پیک اجل قرعه به نامی
این مرتبه افسوس که نوبت به بقا شد
او رفت بهناچار و دچار غم اوییم
هر چند که خود از غم ایام رها شد
تا بود از او بزم ادب داشت صفایی
او رفت و غمش خانهنشین دل ما شد
از نسل بزرگان و ادیبان خراسان
یکتا گوهری شد، کمر شعر دوتا شد
دیرینهترین یار خراسانی رهبر
تسلیم به تقدیر و راضی به رضا شد
در مدرسهسازی، کمر همت خود بست
بس مدرسه با همت آن مرد بنا شد
پندار نکو داشت و رفتار، نکوتر
گفتار خوشش، نَقل محافل همهجا شد
نامش علی و پیرو پاک علی و آل
و ز دوست بر او دولت توفیق عطا شد
افسوس که آن نابترین قطعهسرا را
در ناحیه توس و در آن قطعه سرا شد
بهترین موضوعات روز را به قطعه میسرود
استاد غلامرضا شکوهیکه ۴۰سال با مرحوم باقرزاده حشر و نشر ادبی داشته است، قبل از پرداختن به شخصیت و شعر مرحوم باقرزاده گفت: نام نیکی گر بماند ز آدمی/ به کزو ماند سرای زرنگار.
این غزلسرای معاصر مشهدی ضمن اشاره به اینکه استاد بقا نیکمرد روزگار در امور خیر بود که در ساختن مدرسه و علمدوستی همت فراوان داشت، تصریح کرد: ایشان در شعر به قالب کلاسیک علاقهمند بود و بهترین مسائل روز را در قالب قطعه در شعر میگنجاندند.
شاعر کتاب «یک ساغر نگاه» ادامه داد: شعر «بخشدار هویزه را گفتند؛ ترککن شهر خویشتن را زود» مرحوم باقرزاده در کتابهای درسی، شعری ماندگار از اوست که نشان میدهد این شاعر بزرگ خراسانی، جزو قطعهسرایان بنام حال حاضر ما در این صدسال اخیر بوده است.
شاعری که یک انسان واقعی بود
امیر برزگرخراسانی درخصوص نیمقرن دوستی خود با مرحوم باقرزاده گفت: میتوانم بگویم که استاد باقرزاده، یک شخصیت ممتاز و کمنظیر در شعر خراسان بود.
این شاعر پیشکسوت خراسانی افزود: مرحوم باقرزاده در ۹۰سال عمرخود، جدای از جایگاه شعری که داشت و فراتر از شعر و کتابهایش، شاعری بااخلاق بود؛ بهطوریکه در طی این سالها دوستی و مجالست شعری که در جلسات پنجاهساله ادبی منزل استاد فرخ و استاد قهرمان با او داشتم، هرگز شاعری به اندازه او پاکیزهجان و بااخلاق ندیدم.
برزگر ادامه داد: آقای باقرزاده نسبت به همه اظهار محبت داشت و هیچ وقت کسی را ندیدم که از او دلگیری داشته باشد. مرحوم استاد باقرزاده شاعری شریف، بزرگوار، مومن و یک انسان واقعی بود. در یک کلام، «بقا» اهل تظاهر نبود و بعد از مرگ او با کارهای خیر بزرگش مردم آشنا خواهند شد. برزگر در پایان شعری برای مرحوم بقا با چنین مطلع خواند:
آخرین بازمانده از نسل
شاعران کهنسرا هم رفت
آنکه ابن یمین ثانی بود
یعنی استاد ما «بقا » هم رفت
گر بدانم کسی نمیرنجد
در چنین روزگار وانفسا
با تمام وجود میگویم
بهترین بنده خدا هم رفت
انتهای پیام/.
دیدگاه شما