به گزارش صبح الوند، حسین مروتی، پژوهشگر جمعیت شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتگوی تفصیلی با"صبح الوند" به بررسی عوامل اصلی ایجاد بحران جمعیت در کشور پرداخت و فرهنگ تنظیم خانواده را مهمترین عامل ایجاد این بحران خواند.
به نظر شما عامل اصلی ایجاد بحران کنونی جمعیت چیست؟
به نظر بنده عامل اصلی ایجاد بحران جمعیت در کشور فرهنگ تنظیم خانواده است، تنظیم خانواده یک طرز تفکر و یک فرهنگ است و در این معنا لااقل ۵ مولفه دارد.
نخستین مولفه فرهنگ تنظیم خانواده بهانههای بهداشت و سلامت است، که در ذیل به آنها اشاره خواهم کرد.
به عنوان نمونه در برنامه ی نخست توسعه تصمیم گرفته می شود تا در فاصله سال 1368 تا سال 1390 نرخ باروری از 6.4 به 4 برسد. اما این روند که باید طی 22 سال به ثمر می رسید تنها ظرف سه سال به انجام رسید و هدف برنامه در سال 1371 محقق شد. مطمئنا در عرض این سه سال نمی تواند سبک زندگی آنقدر سریع تغییر کرده باشد، که منجر به کاهش بیش از سی درصدی فرزندآوری مادران ایرانی شده باشد. به نظر می رسد بهانه های بهداشت و سلامت مهمترین عامل در این کاهش بوده است.
سن بیولوژیکی در بارداری موثر است نه سن شناسنامه ای
برای نمونه شما می بینید که گفته می شد بارداری زن در سن بالای ۳۵ سال پرخطر است. بنده با متخصصین زنان و زایمان متعددی که صحبت کردم، اساس این ادعا را رد کردند و گفتند درصد بالایی از زنان هستند که میتوانند بدون هیچ مشکلی حتی پس از ۴۰ سالگی نیز فرزندآوری داشته باشند و آنچه مهم است سن بیولوژیک فرد است و نه سن شناسنامه ای فرد. همچنین فاصله گذاری 3 سال بین تولد فرزندان نیز مبنای علمی ندارد و منابع علمی می گویند، تنها مادرانی که دو سال کامل به نوزادشان شیر داده اند، خوب است که سه ماه تا بارداری بعدی خود فاصله بیندازند و فاصله ی سه سالی که گفته می شد و می شود صرفا برای کنترل جمعیت است.
یکی دیگر از بهانه های بهداشت سلامت بزرگ کردن بحث خطر بارداری برای زنان است به عنوان مثال در کشور ایران سالانه قریب به 300 مورد مرگ و میر مادران ناشی از بارداری و زایمان وجود دارد که برای آن سمینارهای متعددی برگزار می کنند و مدام این خطر را در اذهان مردم بزرگ جلوه می دهند، اما برای بیش از 200 هزار سقط جنین سالانه که بیش از 90 درصد آن غیر قانونی است، هیچ سمیناری بر گزار نمی شود و برنامه ای برای کاهش آن وجود ندارد.
ببینید ما معتقد به برگزاری نکردن چنین سمینارهایی نیستیم بلکه باید یک حالت تعادل بین این دو موضوع باشد، ولی متاسفانه ما معیارها را در کشورمان از سازمان های بین المللی می گیریم که متناسب با نیازهای اصلی کشور ما نیست.
شما می بینید که ایجاد ترس از باروری و زایمان طبیعی در بین زنان سبب شده است که ما الان رتبه ی نخست دنیا در بالا بودن آمار سزارین را داشته باشیم و در شهری مثل کاشان بیشتر از 70 درصد زایمان ها به روش سزارین است.
در مورد آمار عقیم سازی در کشور نیز متاسفانه ایران بیش از 3 برابر متوسط جهانی، وازکتومی و توبکتومی داشته، امری که اکنون خوشبختانه محدود شده است و عمدتا در بخش خصوصی انجام می شود. البته وزارت بهداشت موظف است که مضرات این روش برای سلامتی افراد را بیان کند تا بی اطلاعی مردم سبب آسیب به سلامتی آنها نشود.
عوارض قرص های بارداری به مردم گفته نمی شود
نمونه دیگر از روش های ضدبارداری، قرص های ضدبارداری است که باز متاسفانه عوارض قرصها به مرم گفته نمی شود به عنوان مثال قرص های یاز و یاسمین که احتمال سکته مغزی را افزایش می دهد در رأس پرفروشترین قرص ها هستند و مردم از مضرات آنها ناآگاهند.
درمورد مولفه های دیگر هم توضیحاتی بدهید:
مولفه دیگر در فرهنگ تنظیم خانواده، دامن زدن به فردگرایی و خودخواهی مردم است. اگر به شعار “فرزند کمتر؛ زندگی بهتر” دقت کنیم، میبینیم که این شعار دارد توصیه میکند که بچهدار نشو تا بهتر بخوری. یک انسان نیاید تا بیشتر لذت ببری. آیا این شعار خودخواهیها را تقویت نمیکند و تقویت نکرده است؟
می بینیم که چون کنترل جمعیت در کشور بدون پیوست فرهنگی اجرا شد، به فرهنگ مردم آسیب زد و اکنون همین فردگرایی مهمترین علت وقوع طلاق است.
مولفه دیگر وعده فقر است، به این معنا که در تنظیم خانواده مدام در گوش مردم خوانده میشود که اگر بچه بیاورید فقیر میشوید و بیچاره میشوید و یک آب خوش هم از گلویتان پایین نمیرود و… اینقدر در طول این بیست سال این حرف بی پایه، بیان شده است که الآن برخی از خانوادههای ثروتمند نیز میترسند که مبادا با آمدن بچه فقیر شوند. این فکر نیز در تضاد کامل با اسلام است.
لطفا نظر اسلام در این زمینه را توضیح دهید؟
ببینید در قرآن و احادیث ما مکرر آمده است که خداوند روزی بندگانش را میرساند «وَ ما مِن دابهٍ فی الارضِ الا عَلی الله رزقُها» هیچ جنبندهای در زمین نیست، مگر اینکه خداوند روزی اش را بر خود واجب کرده است. یا در حدیثی داریم که هر چه تعداد اعضای خانواده بیشتر شود، روزی خانواده نیز بیشتر میشود. استاد اخلاقی میگفتند که ما وقتی به یک میهمانی دعوت میشویم، نگران این نیستیم که صاحبخانه غذایی آماده کرده است یا نه، حالا ما در این دنیا میهمان خدا هستیم. آیا زشت نیست که نگران رزق خودمان و فرزندانمان باشیم، در حالی که خداوند آن را برای طالبش ضمانت کرده است؟ خیلی از مشکلات این روزهای ما ناشی از این است که به خداوند کریم که میهمانش هستیم، سوء ظن داریم. خیلی زیبا در قرآن عنوان شده است که اساسا وعده فقر دادن کار شیطان است. «الشّیطانُ یَعِدُکُمُ الفقر» از خصوصیات تفکر تنظیم خانواده نیز همین وعده شیطانی فقر است.
مولفه چهارم فرهنگ تنظیم خانواده چیست؟
مولفه چهارم حیازدایی و ترویج فساد است. به عنوان مصداق برخی از عبارات کتب تنظیم خانواده تصریح به روابط آزاد جنسی دارند. مثلاً در معرفی مناسبترین افراد برای استفاده از آی یو دی به چهار مورد اشاره شده است، که مورد نخست زنان زایمان کردهای هستند که فقط با شوهر خود رابطه ی جنسی ندارند! یا در مورد “قلمرو خدمات تنظیم خانواده” به چند مورد اشاره شده که یک مورد از آن ارائه خدمات لازم برای مادرانی است که ازدواج نکرده اند! نمونه ی دیگر، اصرار بر این بود که وسایل ممانعت از بارداری در ویترین داروخانه ها قرار گیرد تا مردم از تهیه ی آن خجالت نکشند و این قبح زدایی از مسائل جنسی نیز از طریق افزایش فساد اخلاقی به کنترل جمعیت کشور منجر شد.
مولفه اساسی دیگر در طرز تفکر تنظیم خانواده، فمینیسم است. افکار فمینیستی که از عوامل عمده فروپاشی خانواده در غرب است و به نظر بنده سهم زیادی در افزایش آمار طلاق در کشور ما دارد، از طرق مختلف همراه با تنظیم خانواده به خورد مردم داده شده است.
افکار فمنیسمی چگونه در ایران نفوذ پیدا کرد؟
ببینید اصل ماجرا این است که حضور زن در اجتماع برای برخی از سیاستمداران صرفا حربهای بوده است که با آن کنترل جمعیت صورت بگیرد. یعنی از منظر آنها زن نه به خاطر کسب کمال و نه برای خدمت به مردم، بلکه صرفا برای فرزندآوری کمتر باید به عرصه جامعه میآمد.
شما میتوانید به مشروح مذاکرات مجلس برای تصویب قانون تنظیم خانواده رجوع کنید. در سال ۱۳۷۱ یک نماینده علنا در مجلس میگوید که باید برای کنترل جمعیت، زنان را از خانه بیرون بکشیم، هرچند که اشتغال آنها باعث بیکاری مردان شود؛ چرا که این روش در یکی از کشورهای جنوب شرق آسیا به کنترل جمعیت کمک کرده است.
متاسفانه شما می بینید که در آن برهه شدیدا به تخریب وجهه مادری رو آوردند و در کتب تنظیم خانواده نوشتند که زن اگر زیاد فرزند آوری داشته باشد عمرش هدر می رود! و یک فرد عقب مانده است و یک قبح اجتماعی نسبت به فرزند آوری ایجاد کردند. در حالی که در احادیث از نشانه های زن خوب «ولود» بودن است یعنی زیاد فرزندآوری داشتن.
پیشنهاد شما برای کار فرهنگی در زمینه بحران جمعیت چیست؟
ببینید به عقیده بنده نخستین قدم برای کار فرهنگی این است که ما برای گروههای مختلف از مردم یک منطق اقناعی تولید کنیم. به عنوان مثال برای گروهی از مردم که ولایتمدار هستند، باید دغدغههای مقام معظم رهبری تشریح شود. ایشان میفرمایند: "یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئله جمعیّت است" جای دیگری در مورد بحث جمعیت میفرمایند: " کشور و اسلام را این مسئله تهدید میکند" متاسفانه این دو جمله ی تکان دهنده هنوز به گوش بسیاری از ولایتمداران ما نخورده است که این به دلیل کمکاری ما است، وگرنه در کشور ولایتمدار غیور کم نداریم.
گروه دیگر مردم هم تا مسئله کامل برایشان تشریح نشود، در رفتار فرزندآوری خود تجدید نظر نمیکنند. باید برای این افراد تشریح شود که چه خطری ایران و اسلام را تهدید میکند. باید رزاقیت خداوند، توکل و ارزش فرزندآوری در اسلام را برایشان تشریح کرد و گفت که دشمنان چه نقشهای برای ایران کشیدهاند. به این افراد باید مکرر معضلات تک فرزندی و دو فرزندی گوشزد شود. این که تک فرزندی آسیبهای فراوانی را متوجه بچه و خانوادهاش میکند، مورد اتفاق روانشناسان اعم از مومن و کافر است. کدام پدر و مادر است که به او گفته شود احتمال آسیبهای اجتماعی از جمله طلاق، اعتیاد، خودکشی و … در تک فرزندها بیشتر است و باز بخواهد تنها یک فرزند داشته باشد؟
لااقل به فرزندان به دید سرمایه گذاری نگاه کنید
از سوی دیگر باید برای مردم تشریح کنیم که الآن تنها قریب به هشت درصد از جمعیت ما بالای ۶۰ سال سن دارند و سالمند به حساب میآیند. تامین اجتماعی و بیمهها با وجود این که بیش از هفتاد درصد جمعیت کشور در سن کار هستند، اکنون آنگونه که باید از پس تامین مخارج این جمعیت محدود سالمندان بر نمیآیند.
در بیش از دو دهه آینده درصد سالخوردههای جمعیت کشور تقریبا سه برابر خواهد شد و از درصد کسانی که در سن کار هستند، کاسته خواهد شد. حال با این توصیفات آیا در سی سال آینده یک فرد سالمند میتواند به تامین اجتماعی و بیمهها دل ببندد؟ آیا برای یک سالمند، آیندهای جز تنهایی، فقر و بیماری میتوان متصور بود؟ به مردم باید گفت که اگر به فرزند، به عنوان یک نعمت عظیم الهی نگاه نمیکنید، لااقل به آن به دید یک محل سرمایه گذاری بلندمدت نگاه کنید. همانگونه که برای این که ۱۰ سال دیگر صاحب خانه شوید، پول کنار میگذارید، برای فرزندآوری نیز سرمایه گذاری کنید و امیدوار باشید که این فرزندان علاوه بر صفا دادن به خانه هایتان، در آینده نیز نخواهند گذاشت که دوران سالمندی محنتباری داشته باشید.
ببینید متاسفانه هم اکنون خیلی از مردم مسائل اقتصادی را عامل اصل فرزند نیاوردن خود می دانند ولی بنده مطمئنم اگر از لحاظ اقتصادی هم تامین باشند، باز به جای فرزندآوری بیشتر، پول را صرف امکانات بیشتر و بهتر خواهند کرد. در حقیقت عامل اصلی کاهش رشد جمعیت، مسائل اقتصادی نیست، بلکه این است که عمده ی خانواده ها بچه نمی خواهند، یا یکی – دو تا می خواهند و این ناشی از طرز فکر اشتباهی است که در ذهن مردم ایجاد شده است. باید برای تغییر این طرز تفکر مخرب که تاکنون آسیب زیادی به خانواده ها زده است، همه ی نهادهای مسئول تمام توان خود را به کار گیرند.
انتهای پیام/
دیدگاه شما