به گزارش صبح الوند به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا نقش بیبدیل روستائیان به خصوص در مناطق مرزی کشور را نمیتوان نادیده گرفت؛ قشری از جامعه ایرانی که برای دفاع از انقلاب اسلامی در شرق و غرب کشور پا به میدان مبارزه با استبداد، رژیم شاهنشاهی، منافقین و ... برآمدند و از آرمان امام خمینی (ره) و نظام جمهوری اسلامی دفاع کردند. بر این اساس میتوان به نقش روستائیان و عشایر در دفاع از مرزهای ایران در عملیات مرصاد و بسیاری از موارد دیگر اشاره کرد؛ اما اخیراً برخی از شخصیتهای سیاسی نسبت به سوابق انقلابی روستائیان و عشایر بیاعتنایی کرده و به نوعی به آنها توهین میکنند.
اما چه کسی می تواند فراموش کند که روستا و روستائیان نقش بسیار مهمی در انقلاب اسلامی داشتند و در جنگ تحمیلی ستون اصلی مقاومت مردمی مردم بر علیه رژیم بعث و توطعه استکباری استکبار بودند.
روستانشینان دلاور ایران در جای جای تاریخ کشور کارنامهای درخشان دارند. دلاورمردانی که تاریخ آنها را فراموش نکرده و در رشادتها، شور و شعور انقلابی آنها سخنها دارد .طوری که میتوان گفت روستاها پیشتاز در انقلاب، ستون اصلی مقاومت در جنگ تحمیلی و قهرمانان مرزبانی و مرزداری کشور هستند.
یکی از ویژگی های بسیار مهم انقلاب اسلامی ایران مشارکت اقشار مختلف مردم روستاها و عشایر در انقلاب اسلامی و فعالیت این طبقات در کنار فعالیت های مردم در شهر های بزرگ بود. در این راستا نادیده گرفتن نقش مردم روستاها و عشایر مناطق مختف در انقلاب اسلامی نهایت بی انصافی و ناسپاسی در حق این مردم است. در این رابطه میتوان به بررسی نقش روستائیان در انقلاب اسلامی پرداخت:
انقلاب اسلامی در ورامین
اشاره به نقش روستائیان در انقلاب اسلامی بدون پرداختن به کفن پوشان ورامین نمی تواند سرانجامی داشته باشد. قیام تاریخی کفن پوشان پیشوا، جوادآباد، ورامین و قرچک در 15 خرداد 1342 که موجب به خاک و خون کشیده شدن آنها توسط رژیم پهلوی بر روی پل باقرآباد شد طلیعه پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود. ورامینی ها که اغلب آنان دهقان و کشاورز و کارگر بودند، کفن پوش به سمت تهران حرکت کردند و هدف اصلی تظاهرکنندگان، آزادی امام خمینی (ره) و پیروی از امام در مخالفت با اعمال ضد دینی شاه بود. مردم شهرستان ورامین، بعدازظهر روز 15 خرداد 42 به پل باقرآباد رسیدند اما متوجه شدند جاده توسط نیروهای نظامی بسته شده است.
علیرغم هشدار نیروهای نظامی، مردم به حرکت خود ادامه دادند و مأموران نظامی که هشدار خود را بی نتیجه می دیدند، به سمت مردم تیراندازی کردند و کفن پوشان ورامینی را به خاک و خون کشیدند. آمار دقیق کشته شدگان قیام 15 خرداد هرگز مشخص نشد، به طوری که این آمار از چهار تا 15 هزار نفر ذکر شده است. خبر قیام مردم ایران در 15 خرداد 1342 در داخل و خارج کشور بازتاب گسترده ای داشت و بسیاری از طلاب و علمایی که خارج از کشور حضور داشتند، نسبت به قتل عام مردم ایران و دستگیری امام خمینی (ره) واکنش نشان دادند و خواستار آزادی امام خمینی (ره) شدند.
رژیم شاه برای جلوگیری از ادامه قیام ها و نهضت ها، شروع به دستگیری مسببین قیام در تهران و شهرستانها نمود و عوامل تحریک مردم را به اعدام و زندانهای طولانی محکوم کرد اما سرانجام مجبور شد بر اثر فشار علما و مردم، امام خمینی (ره) را بعد از 10 ماه، در فروردین 1343 آزاد نماید.
2.نقش مردم روستایی و عشایر در عملیات مرصاد
مردم قهرمانپرور کرمانشاه نیز به مانند سایر مناطق کشور از ابتدای نهضت امام خمینی با هدایتهای شهید محراب آیتالله اشرفی اصفهانی در نهضت فعال بودند. با آزادی امام خمینی پس از وقایع پانزده خرداد، آیتالله اشرفی اصفهانی از سوی امام خمینی (ره) به عنوان نماینده تام الاختیار ایشان در کرمانشاه تعیین شدند و از آن پس کرمانشاه به یکی از کانونهای انقلاب اسلامی تبدیل شد.
این منطقه و ارزش کار مردم این منطقه از این بعد اهمیت دارد که با توجه به تفاوت های دینی و مذهبی، قومی و فرهنگی و با توجه به هجمه عظیم دشمنان، مردم این منطقه به صورت سرافراز از این آزمون ها بیرون آمدند. اما در این بین مردم روستا و عشایر نقش ویژه ای داشتند. این مهم نیز در موضوعات مختلفی تبلور یافته که از مشارکت فعال در انقلاب اسلامی تا عملیات مرصاد تنها بخش از جانفشانی های مردم روستا است.
گروهک منافقین در پی حملات عراق به خاک میهن اسلامی و عقبنشینیهای موقت رزمندگان اسلام، با تصور اینکه پذیرش قطعنامه 598 ناشی از جدایی ملت و دولت است، به خیال واهی، فرصت را غنیمت شمرده و سعی در رسیدن به اهداف پلید خود کرد ولی بر خلاف خیال باطل آنها مردم در حمایت از نظام جمهوری اسلامی به مقابله با آنها پرداختند.
آنان در پاسخ به پرسش طبیعی چگونگی فتح تهران توسط گروهی چندهزار نفره تاکتیک «گلوله برفی» را مطرح میکردند که بر اساس آن، رسیدن سازمان به هر شهر و دیار مساوی با افزوده شدن عدهای بسیار از مردم به ستون آنان بود. بنابراین رجوی برای مردم نقشی تعیین کننده را پیشبینی کرده بود. پیشبینیای که بخشی از آن به حقیقت پیوست و مردم ایران این «نقش تعیین کننده» را البته در سرکوبی فرقه رجوی ایفا کردند.
در این میان حماسه درخشان عشایر و ایلات که با لباسهای محلی و غیر نظامی جان خود را در راه دفاع از کشور به خطر انداختند به یاد ماندنی است: «در جریان عملیات مرصاد، مردم منطقه غرب کشور و به ویژه عشایر دلاور با حضور در خطوط مقدّم نبرد، بار دیگر رشادت و پای مردی خویش را به نمایش گذاشتند. آنانی که افتخار حضور در میدان مرصاد را داشته اند، خوب به یاد دارند که ایلات و عشایر سرافراز و متدیّن، چگونه ضمن اعلام حمایت از جمهوری اسلامی، دسته دسته با لباسهای محلی، به تنگه مرصاد آمده ودر کنار برادران و فرزندان خود، به دفاع از آبرو، شرف، دین، عزت و سربلندی ملت ایران پرداختند».
در حالی که سازمان مجاهدین برنامه خود را بر خیال خام حمایت های مردمی قرار داده بودند. مردم در اولین لحظات ورود این نیرو ها چنان با این گروههای فریب خورده برخورد کردند که در نهایت به شکست فاجعه بار آنها منتهی گشت. در واقع امر مردم روستای های ایران بودند که در اولین گام تاکتیک «گلوله برفی» سازمان مجاهدین را در هم پیچیدند.
شاخصه ویژه عملیات مرصاد حضور مردم و علی الخصوص روستائیان بعد از هشت سال جنگ و محاصره ی شدید اقتصادی، ویرانی شهرها و روستا ها بمباران های موشکی و هوایی، غرق به خون شدن هزاران سرو راست قامت، اسارت و جانبازی هزاران دلاور مرد بود. حماسه مردم و روستائیان در عملیات مرصاد به حدی است که امروز یکی از شاخص ای نبرد مرصد و حتی جنگ تحمیلی به تاثیر نقش مردم منطقه (روستائیان) در جنگها اختصاص یافته است.
لذا امروز بخش زیادی از امنیت ایران اسلامی مدیون روستاهای لب مرز نشین است، چراکه وطن را مانند ناموس خود دانستمد و تا اخرین قطره خون برای حفظ آن ایستادگی کردند .
3. روستای فردو
در حال حاضر روستای فردو نمادی از فناوری هستهای صلحآمیز ما شده و نامش در همه اسناد و مدارک تاریخی و بینالمللی تحت عناوین مختلف ثبت شده است. این روستایی است که جمعیت حدود هزار نفره دارد و بیش از 100 شهید تقدیم کرده است. همچنین مجموعه دهستان فردو دو هزار نفر جمعیت دارد که همیشه در جنگ تحمیلی 500 نفر رزمنده در جنگ حضور داشتند و این کار عظیمی است. البته من روستاهای دیگری را هم میشناسم که چنین وضعی داشتهاند.
4. روستاهای سردشت
در ساعت16:10 روز 7/4/1366 چند فروند هواپیمای عراقی وارد فضای سردشت شده، ابتدا مراکز نظامی واقع در غرب سردشت را بمباران کردند و سپس چند بمب شیمیایی را در نقاط مسکونی شهر سردشت و روستاهای اطراف رها نمودند که تلفات و خسارات فراوانی را به همراه داشت. عراق قبل از این بارها جبهه های جنگ را بمباران شیمیایی کرده بود و یگان های عملیاتی و رزمندگان آمادگی نسبی برای مقابله با بمباران شیمیایی داشتند؛ اما سردشت اولین شهر مسکونی ایران بود که مورد حمله شیمیایی هواپیماهای عراق قرار گرفت. بنابراین نه فقط دستگاه های دولتی و بیمارستانها توان و تجهیزات لازم را برای مداوای مجروحان و مصدومین را نداشتند، بلکه مردم هم آمادگی لازم برای رعایت نکات ایمنی اولیه نداشتند. در این فاجعه 108 نفر از مردم سردشت شهید و صدها نفر مجروح ومصدوم شدند.
فاجعه 7تیر سالروز بمباران شیمیایی شهرکرُدنشین سردشت توسط قسی القلب ترین انسان های روی زمین یعنی نیروهای حزب بعث عراق و یاد وخاطره شهدای عزیزی که دریک لحظه توسط بمب های شیمیایی دشمن بعثی پرپر وآسمانی شدند. با همه این مصائب ایستادگی آنها در مردم این منطقه و رشادت های آنها در جنگ تحمیلی نشان از غیرت و پایمردی مردم روستا و مردم این منطقه دارد.
همانطور که مشاهده میشود بیش از دو سوم از شهدای جنگ تحمیلی از روستائیان هستند که برای دفاع از انقلاب به جبههها رفتند و جان خود را برای برقرار ماندن جمهوری اسلامی تقدیم کردند.
دیدگاه شما