بوی حادثه می آید، آن گاه که شهر در خود می لرزد، آسمان فرو می ریزد، دیوارهای شهر آوار می شود، و عنکبوت های شهر سکوت ابدی اش را سرفه می کند، مسموم می شود، بر خاک می غلتد. شهر جان می دهد.
8. تير 1394 - 17:25
وقتی تاریخ فاجعه شیمیایی سردشت را در ذهنم مرور می کنم و آن را ورق می زنم، ناخودآگاه تصویری از کودکان مظلوم و بی گناه با نفس های خردلی و تاول های داغ برایم تداعی می شود و آن لحظه، عجیب نفسم تنگ می شود.
8. تير 1394 - 17:23