اوقات شرعی

 

آخرین اخبار

10. آذر 1395 - 19:48   |   کد مطلب: 22292

به گزارش صبح الوند به نقل از کردپرس، امروز آمریکا در سوریه با وجه دیگری از یک مشکل آشنا در سیاست خارجی روبه روست و آن اینکه چگونه با دو دوست خود همکاری کند که به یکدیگر علاقه ای ندارند، به هم بی اعتمادند و حتی احترامی برای یکدیگر قائل نیستند. این دو دوست آمریکا و دشمن یکدیگر ترکیه و کردهای سوریه هستند. ترکیه که بسیار قوی تر و برای سیاست عملی آمریکا در منطقه بسیار مهم تر است، کمابیش از پیروزی خود در مقیاس بزرگ تر آسوده خاطر است به ویژه که حالا در داخل سوریه علیه داعش بسیار فعال تر است اما کُردها نیز در صحنه ی سوریه در جنگ با داعش بسیار مؤثر و مهم هستند و اخیراً با شبه نظامیان عرب متحدشان به سوی رقه پایتخت داعش حرکت کرده اند. بنابراین هدف آمریکا باید آشتی دادن یا دست کم جلوگیری از ستیز و معارضه ی این دو بازیگر بسیار مهم باشد.

 

مخالفت های ترکیه موجب شده است که همکاری آمریکا و دیگر دولت های عضو ناتو با کردها در سوریه بر خلاف عراق بسیار پیچیده شود اما به رغم این مخالفت ها، همکاری با کردها ادامه پیدا کرده است. هدف بلندمدت و مشترک تمام این طرف های ذینفع - نه تنها به خاطر شکست داعش بلکه همچنین به خاطر اهداف منطقه ای گسترده تر - باید برقراری رابطه بین ترکیه و کردهای سوریه همانند روابط ترکیه با حکومت اقلیم کردستان در عراق باشد.همین یک دهه پیش ترکیه و حکومت اقلیم کردستان دشمن سرسخت یکدیگر بودند اما از آن زمان تحولی تاریخی در روابط آنها رخ داده است طوری که امروز نزدیک ترین متحدان منطقه به لحاظ اقتصادی، نظامی و سیاسی هستند. بی گمان رسیدن به این نقطه هدفی دشوار اما در نهایت واقع گرا برای روابط ترکیه و کردهای سوریه هم هست.

ترفندی که باید به کار بست، دور کردن بیشتر کردهای سوریه و حزب کارگران کردستان (پ ک ک) از یکدیگر و از این طریق حرکت به سوی جلب رضایت ترکیه و سرانجام اتحاد آن با منطقه ی تحت کنترل کردها در امتداد مرزهایش است.این حرف شاید بسیار آرمان گرایانه به نظر برسد اما در واقع چنین نیست و تقریباً به طور دقیق همان چیزی است که در پنج سال گذشته با حمایت خاموش و قوی آمریکا بین ترکیه و منطقه ی خودمختار کردستان عراق اتفاق افتاده است. روابط گرم کنونی بین آنکارا و اربیل که در نوع خود استثنایی است، نشان گر آن است که این "کشمکش قومی دیرینه" برای مصلحتسیاسی نباید مشکلی چاره ناپذیر به حساب آید.می خواهید باور کنید می خواهید نه اما شاید ترکیه یک روز یک منطقه ی خودمختار کردی در مرز خود با سوریه را ببیند که دقیقاً به همان اندازه ی اقلیم کردستان عراق همسو با منافع ترکیه باشد.

پس زمینه

حزب اتحاد دموکراتیک (پ ی د) حزب کردی غالب در نوار کردی شمال سوریه است؛ جایی که خود کردها آن را روژاوا (معنای لغوی این واژه "غرب" و منظور از آن غرب کردستان است) می خوانند.

سه "کانتون" روژاوا (عفرین در غرب و کوبانی و حسکه در شرق) که خود اعلام خودمختاری کرده اند، در امتداد بخش اعظم مرز ترکیه کشیده شده اند در حالی که نواری به طول 60 مایل میان آنها فاصله انداخته است.نیروهای ترکیه در داخل سوریه این نوار را از 24 آگوست سال جاری در اختیار دارند.پ ی د و شبه نظامیان آن یعنی یگان های مدافع خلق (ی پ گ) به رغم وجود احزاب محلی دیگر و برخی مخالفان پراکنده، به شدت بر جمعیت دومیلیون و نیمی تحت حاکمیت شان اعمال سلطه می کنند.همان طور که صالح مسلم رهبر رسمی پ ی د اوایل سال جاری به من گفت پ ی د شاید با شدت و سخت گیری دست به اعمال قانون بزند اما "حداقل سر نمی برد." (در حالی که مسلم رهبر رسمی پ ی د و نماینده ی آن است، هیئتی از مقامات نظامی مدیریت عملیات های نظامی را به عهده دارند اما این هیئت در ملأ عام ظاهر نمی شوند.)

کردهای سوریه که به لحاظ جمعیتی در مناطق محاط شمال این کشور و در امتداد مرز ترکیه پراکنده اند، تا همین اواخر نسبتاً سربه راه بوده اند. آنها طی سال های 2004 و 2005 برای مدتی کوتاه دست به اعتراض و طغیان مدنی زدند اما دوباره تحت سرکوب شدید بشار اسد رئیس جمهور سوریه قرار گرفتند. با این حال نیروهای اسد مدت کوتاهی پس از آغاز قیام سوریه در 2011 عمدتاً از نواحی کردنشین شمال عقب کشیدند و عملاً نوعی خودمختاری به کردها اعطا کردند که تا امروز ادامه دارد اگرچه برخی از نیروهای دولتی در منطقه ای محاط در حسکه، مهم ترین شهر منطقه ی کردنشین، باقی ماندند در حالی که رابطه ای پیچیده بین آنها و نیروهای پ ی د که اطراف شان را گرفته بودند، در جریان بود.

کُردهای عراق و سوریه از اواسط سال 2014 به شکلی کنایه آمیز از پیدایش دشمنی مشترک در همسایگی شان روی هم رفته سود برده اند.در سوریه، آمریکا پ ی د و ی پ گ را مورد حمایت نظامی مستقیم قرار داده است.دومین سال این اتحاد نظامی تاکتیکی از سپتامبر 2015تا سپتامبر 2016 شاهد افزایش همکاری استراتژیک در عراق و آغاز همکاری فعالانه با پ ی د و ی پ گ در سوریه برای آزادسازی شهرهای اصلی در خط مقدم جنگ با داعش یعنی کوبانی، تل ابیض، شدادی و منبج و از این طریق برنامه ریزی برای محاصره و آزادسازی نهایی رقه پایتخت داعش بود.نتیجه ی این امر، خواسته یا ناخواسته، تقویت خودمختاری کردها در هر دو کشور عراق و سوریه بوده است.

چیزی که وضعیت را به ویژه از نقطه نظر ترکیه پیچیده می کند، این است که بسیاری از کردهای سوریه از دیرباز روابطی مانند روابط خویشاوندی و ... با کردهای ترکیه داشته اند. آنها بر خلاف کردهای پرجمعیت عراق و ایران مانند کردهای ترکیه به لهجه ی کرمانجی زبان کردی حرف می زنند.همچنین بسیاری از کردهای سوریه پیوستگی های تاریخی یا ایدئولوژیکی با پ ک ک و رهبر آن عبدالله اوجالان دارند که بین سال های 1988 تا 1998در سوریه به سر می برد و از آن زمان تا امروز در ترکیه زندانی است.پ ی د به ویژه خود را شاخه ای از پ ک ک می داند و حتی امروز هم (به عنوان مثال در آخرین کنگره اش در سپتامبر 2016 در بروکسل) به ابراز هم دلی و نگرانی خود در مورد وضعیت شخص اوجالان ادامه می دهد.

اما پ ی د از زمان شکل گیریِ توافقی با میانجی گری مسعود بارزانی رئیس کردستان عراق در جولای 2012چهار سال است که به وعده ی خود برای نجنگیدن با ترکیه و کمک نکردن به پ ک ک در این مورد وفادار مانده است.این توافق دقیقاً به این خاطر صورت گرفت که بازتاب علاقه ی جدید پ ی د به محافظت از قلمرو خود در داخل سوریه به جای انتقال مبارزه ی کردی به آن سوی مرز بود و دولت ترکیه هم این مجموعه ی جدید واقعیات را به رسمیت شناخت: دولت ترکیه چندین بار مسلم رئیس مشترک پ ی د (حزب چپی پ ی د در تمام سطوح همیشه یک زن را به عنوان رئیس مشترک ظاهری منصوب می کند) را برای گفت وگوهای رسمی به آنکارا دعوت کرد و کنترل پ ی د را بر بخش بیشتر منطقه ی مرزی سوریه پذیرفت. روابط ترکیه و پ ی د دقیقاً در جولای 2015 یعنی همان زمانی که گفت وگوهای صلح ترکیه و پ ک ک به پایان رسید، از هم فروگسست. به دنبال آغاز درگیری ها میان ترکیه و پ ک ک پس از دو سال گفت وگو، آنکارا و پ ی د مواضع خصمانه ای علیه یکدیگر اتخاذ کردند ومقامات دو طرف با اظهارات شان به تنش های میان خود افزودند.همان طور که در پایین توضیح داده می شود، از زمان ورود نیروهای ترکیه به سوریه در اوگوست 2016، پ ی د و ترکیه دست کم یک بار با هم درگیری داشته اند اما این یک بار در سوریه و یک درگیری پراکنده بوده است.

با این حال هنگامی که کوبانی، شهر کردنشین و تحت اختیار پ ی د درست در آن سوی مرز ترکیه، در تابستان 2015 مورد حمله ی داعش قرار گرفت، ترکیه تحت فشارهای بین المللی ناچار شد پیمان متحدان خود با ی پ گ را بپذیرد. ترکیه در سپتامبر 2015 به چند هزار پیشمرگ کرد عراقی اجازه ی عبور از خاک خود را داد تا در آزادسازی کوبانی از دست داعش به پ ی د کمک کنند. افزون بر آن در همان زمان آنکارا در سکوت رفته رفته حملات هوایی آمریکا در جهت کمک به شبه نظامیان عرب سوری متحد ی پ گ را پذیرفت.این شبه نظامیان عرب و ی پ گ اکنون یکی شده اند و نام شان را با هم نیروهای سوریه ی دموکراتیک گذاشته اند. عرب ها کمتر از 20 درصد این نیروها را تشکیل می دهند در حالی که بیش از 80 درصد این نیروها را ی پ گ تشکیل می دهد.

در فوریه ی 2016 حتی خط قرمز اولیه ی ترکیه مبنی بر "گذر نکردن  ی پ گ به کرانه ی غربی رود فرات" به طور ضمنی تعدیل شد تا امکان حمله ی "موقتی" و یک ماهه ی موفق به رهبری ی پ گ به شهر استراتژیک منبج در آن سوی فرات و در فاصله ی سی متری مرز ترکیه از یک سو و شهر رقه پایتخت داعش از سوی دیگر فراهم آید.ترکیه که فکر می کرد نیروهای سوریه ی دموکراتیک به عهدشان با آمریکا مبنی بر عقب نشینی کامل به شرق فرات پس از آزادسازی منبج پایبند نبوده اند، در اوگوست 2015 با فرستادن نیروهایش به جرابلس و در اختیار گرفتن یک موقعیت جغرافیایی مناسب برای جلوگیری از حرکت رو به غرب ی پ گ از منبج به سوی الباب و از این طریق اتصال منطقه ی محاط کوبانی – جزیر در شرق به عفرین در غرب به این تحولات واکنش نشان داد. آنکارا در حال حاضر علاقه ای به پذیرش یک نوار تحت کنترل پ ی د که حدود چهارصد مایل در امتداد مرز ترکیه کشیده شده است، ندارد.

پ ی د در کنار تبدیل خود به یک گروه کرد سوری مجزا به جای یک گروه پان کرد، سلسله مراتب فرماندهی سیاسی و نظامی خود را مجزا از ریشه های پ ک ک یی خود گسترش داده است. درست است که افراد و پیکارجویان بین دو جنبش شناور هستند اما رهبری دو جنبش نه تنها به لحاظ نفرات بلکه به لحاظ سیاست های شان متفاوت است. در واقع همان طور که صالح مسلم و دیگران با جزئیاتی متقاعد کننده برای نویسنده شرح داده اند، رؤسا و شوراهای محلی پ ی د در داخل سوریه نه تنها مستقل از هر قدرت خارجی بلکه حتی مستقل از یکدیگر عمل می کنند.

بی گمان تحلیل گران ترکیه ادعا می کنند که روابط پ ی د با گریلاهای کرد در کوه های قندیل در نزدیکی مرز عراق که محل اختفای اغلب رهبران نظامی پ ک ک است، ادامه دارد اما آنها از توجه به این نکته غافل می مانند که قرارگاه های قندیل عمدتاً در داخل قلمرو حکومت اقلیم کردستان قرار دارند در حالی که دولت اقلیم کردستان در مورد این قرارگاه ها نرمش به خرج می دهد و این مانع از روابط بسیار نزدیک نظامی، سیاسی و اقتصادی ترکیه با حکومت اقلیم کردستان نمی شود.همین سال 2009بود که نویسنده شاهد بمب باران کوه های اطراف دهوک به عنوان بخشی از حکومت اقلیم کردستان توسط هواپیماهای جنگی ترکیه بود. هواپیماهای جنگی ترکیه طی یک سال گذشته بمب باران منظم قندیل را از سر گرفته اند اما آنکارا و اربیل دوستان بسیار نزدیک یکدیگر باقی مانده اند. بنابراین حتی اگر خطوطی ارتباطی میان روژاوا و قندیل وجود داشته باشد، وجود این روابط اساساً دلیل خوبی برای این نیست که روابطی همانند روابط ترکیه و حکومت اقلیم کردستان عراق بین ترکیه و یک قلمرو و دولت خودمختار کردی در سوریه شکل نگیرد.

تحولات یک سال گذشته

ترکیه تنها هنگامی که دولت این کشور پس از عدم موفقیت آ ک پ در به دست آوردن اکثریت آرای انتخابات نوامبر 2015 به طور ناگهانی آتش بس و گفت وگوهای صلح با پ ک ک را پایان داد و حملات پ ک ک به ترکیه از سر گرفته شد، پ ی د را به عنوان "دشمن تروریست" از نو کشف کرد. نگرانی های آنکارا در مورد یک منطقه ی به هم پیوسته ی تحت اختیار کردها در امتداد مرزهایش با سوریه که نادرست و بی مورد بود، شدیدتر هم شد.دقیقاً به خاطر جلوگیری از همین به هم پیوستن مناطق تحت اختیار کردها بود که ارتش ترکیه در اواخر اوگوست وارد خاک سوریه شد و با همراهی چند هزار متحد محلی عرب و ترکمان دهلیز اعزاز –جرابلس را تصرف کرد که کانتون های کردها را از هم جدا کرده است.نیازی به گفتن نیست که این اتفاق به شدت به تنش های میان ترکیه و پ ی د دامن زد و به طغیان احساسات تحریک آمیز رهبران دو طرف منجر شد.

عواملی که زمینه ساز این اتفاقات شد، پیشروی ی پ گ تا شهر منبج در غرب فرات طی ماه های آوریل و می 2016و بهبود روابط ترکیه و سوریه در ماه ژوئن و سپس کودتای نظامی نافرجام در ترکیه در 15 جولای 2016بود. هنوز یک ماه نگذشته بود که تانک ها و سربازان ترکیه برای نخستین بار وارد خاک سوریه شدند، هم داعش و هم پ ی د را از دهلیز مجاور اعزاز –جرابلس عقب راندند و همچنین به این نیروهای کرد مورد حمایت آمریکا از هوا حمله کردند.جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا در سفری به آنکارا در همان زمان علناً پیکارجویان مرد و زن ی پ گ را برای عقب نشینی به شرق فرات همان طور که به قول او وعده داده بودند، تحت فشار قرار داد. باراک اوباما همین حرف را طی دیداری با رجب طیب اردوغان در چین در 4 سپتامبر تکرار کرد. هم زمان با آن در بیانیه های رسمی دولت آمریکا نیز بر "وحدت" سوریه تأکید و به طور ضمنی خواسته های کردها برای خودمختاری در لوای نوعی "حکومت فدرالی" رد شد. اردوغان بسیار رک تر بود و سوگند خورد که برای جلوگیری از ایجاد یک "دهلیز ترور" در امتداد مرزهای سوریه و ترکیه از هیچ کاری فروگذار نکند.

مقامات رده پایین آمریکا برای جلوگیری از ستیز و معارضه ی ترک ها و کردها در این جبهه ی جدید سوریه تمام تلاش شان را کردند. آنها موفق به برقراری آتش بس های غیررسمی شدند اما نتوانستند که باعث توافق گسترده تر دو طرف شوند و درگیری های پراکنده ادامه یافت. هم پیمانی جداگانه ی آمریکا با ترکیه و کردهای سوریه علیه داعش در نتیجه ی درگیری دوباره ی ترکیه و کردها شدیداً در خطر فروپاشی بود. واقعیت این است که آمریکا و ناتو برای ادامه ی نبرد با داعش هم به ترکیه و هم به کردها نیاز دارند.به نظر می رسد که در حال حاضر کفه ی ترازوی سیاست آمریکا دوباره به سوی اصرار ترکیه بر اینکه پ ی د اجازه ی در اختیار گرفتن دهلیز اعزاز –جرابلس و اتصال کانتون هایش در نواری پیوسته در امتداد مرز ترکیه را ندارد، سنگینی می کند و ترکیه در واقع با در اختیار گرفتن این دهلیز آمریکا را در این مورد در مقابل عملی انجام شده قرار داده است اما آمریکا همچنان روی پ ی د برای حفظ قلمرو خود و فشار وارد کردن بر داعش در منطقه ی کردنشین شمال سوریه و شاید حتی فراتر از آن حساب می کند.

برت مک گورک فرستاده ی عالی آمریکا برای شکست داعش در اوایل سپتامبر 2016 گویی که برای صحه گذاشتن بر واقعیت بار دیگر هم به آنکارا و هم به روژاوا سفر کرد. در گزارش های مطبوعات کردی آمده است که او به پ ی د و ی پ گ و نیروهای سوریه ی دموکراتیک اطمینان خاطر داد که حمایت آمریکا از آنها علیرغم مداخله ی ترکیه ادامه می یابد اما اینکه ادامه ی این حمایت از کردها و اتکاء به آنها برای حمله به رقه در آینده منجر می شود یا خیر، هنوز جای بحث دارد.

اما به هر حال همه چیز تمام نشده است.هم پ ی د و هم ترکیه در اکثر موارد از درگیری مستقیم در طول مرز مشترک شان پرهیز کرده اند (هرچند در داخل سوریه درگیری های پراکنده و جزئی بین آنها ادامه دارد).همان طور که جیمز جفری سفیر پیشین آمریکا در ترکیه و عراق هفته ی گذشته در یک همایش مطالعات ترکیه به طرزی مفید اشاره کرد، پهنه ی تحت اختیار پ ی د در سوریه این روزها آرام ترین و ایمن ترین مرز ترکیه با سوریه به شمار می رود.افزون بر آن پ ی د با روحیه ی مساعدت و همکاری و به دستور آمریکا و ترکیه بسیاری از نیروهایش را از منبج عقب کشیده و ترکیه حتی به طور علنی از این اقدام مثبت قدردانی کرده است. آنکارا همچنین به تازگی اعلام کرده است که می تواند با نیروهای عرب نیروهای سوریه ی دموکراتیک اما نه با فرماندهان کرد ی پ گ ای این نیروها همکاری کند.

منافع آمریکا

تردید چندانی وجود ندارد که نیروهای کرد – هم پیشمرگ ها در عراق و هم ی پ گ در سوریه – متحدان حیاتی آمریکا و ناتو در نبرد جاری با تروریست های داعش در هر دو کشور عراق و سوریه هستند. این نظر حاصل تفکر آشکار اغلب افسران اطلاعاتی، رهبران سیاسی، دیپلمات ها و فرماندهان نظامی بلندپایه ی آمریکاست که در این نبرد شرکت داشته اند.

این نیروهای کرد به دلایل بسیار از جمله انضباط نظامی فوق العاده، کفایت، انگیزه، سابقه ی موفقیت ها و وفاداری شان به دوستان شان حلقه ای حیاتی در زنجیره ی هم پیمانی ها و دوستی های غیررسمیِ در جریان برای شکست داعش در سوریه هستند. با این حال تنها این معیارهای کیفی نیستند که نیروهای کرد را این همه ارزشمند می سازند بلکه صرف کمیت نیز مهم است. طبق برآوردها ی پ گ در سوریه 25000 نیرو دارد در حالی که این نیروها در نیروهای سوریه ی دموکراتیک که شامل پنج هزار شبه نظامی عرب قبیله ای می شود، نقش مرکزی را به عهده دارند. با توجه به تمام اینها نیروهای کرد در سوریه آشکارا از مؤثرترین و مهم ترین نیروهای به صف شده در برابر داعش هستند.

در همین حال کردها به رغم اهمیت حیاتی شان تنها حلقه ی این زنجیر نیستند بلکه یکی از چند حلقه ای هستند که شامل اعراب، ترک ها و دیگران می شود.در نتیجه اولویت اصلی و چالش تا این لحظه حل نشده ی آمریکا وناتو این است که چگونه این گروه های ناهمخوان را می توان به ائتلافی یک دست و منسجم یا دست کم غیرمعارض تبدیل کرد تا موفقیت در این میدان نظامی و سیاسی پردردسر و متغیر تضمین شود.

بهترین نمونه نبردها برای رقه "پایتخت"داعش است.مقامات آمریکا و کرد در حال حاضر می گویند که برنامه ی آنها هماهنگ کردن نقشه ی این حملات بی امان در ماه های آینده هم با نیروهای کرد و هم با دیگران است. هنوز روشن نیست که این هماهنگی های پیچیده و بحث انگیز تا چه اندازه می تواند به طور دقیق محقق شود. به همین ترتیب برنامه ی حیاتی "روز بعدش" نیز روشن نیست: اینکه پس از بیرون راندن داعش چه کسی کنترل رقه را در دست می گیرد، به این معنا که ادعای گروه های رقیب بی شمار برای در اختیار گرفتن شهر را چگونه می توان حل و فصل کرد. چیزی که باید به هر قیمتی که شده از آن اجتناب کرد، تکرار رویداد تأسف انگیز تل ابیض است که در آن پ ی د دست به پاک سازی نژادی اعراب بومی زد. پ ی د باید تحت فشار قرار گیرد که با صدای بلند و به طور مرتب تعهد خود را به اینکه در اداره ی امور رقه پس از آزادسازی نقش نداشته باشد، به زبان آورد.

اما در مورد نقش روسیه باید گفت که این کشور به پ ی د اسلحه و اطلاعات می دهد و از آن به لحاظ سیاسی حمایت می کند که به نفع آمریکا نیست.روسیه تنها طرفی است که خواهان شرکت پ ی د در گفت وگوهای صلح ژنو شده اما همین موقعیت نیز اکنون به خاطر بهبود ناگهانی روابط روسیه و ترکیه در خطر است.واشنگتن می تواند از تمایل شدید پ ی د به حمایت بیشتر آمریکا با روشن ساختن اینکه هرچقدر این گروه از روسیه دورتر شود حمایت آمریکا سخاوتمندانه تر خواهد بود، استفاده کند. به همین روال آمریکا می تواند برای پ ی د این را روشن کند که هرگونه همکاری آن با دولت سوریه مانعی واقعی بر سر راه کمک آمریکا به این گروه است و در عین حال تلاش های آمریکا برای بهبود روابط پ ی د با مخالفان سوریه را تضعیف می کند.

رابطه ی پ ی د با کردستان عراق نیز بی اندازه پیچیده و آمیزه ای از دوستی و دشمنی و بنابراین دوگانگی بسیار در مقاطع مختلف است اما می توان آن را اینگونه جمع بندی کرد:منافع سیاسی و نظامی کردها در این عرصه مانند دیگر عرصه ها به ویژه در پنج سال گذشته از لحاظ جغرافیایی دچار واگرایی شده است. همان طور که کردهای سوریه در کنار احزاب، جنبش ها، شبه نظامیان و نهادهای شان اکنون از کردهای ترکیه متمایز و متفاوت هستند، از پسرعموهای کرد عراقی شان نیز متمایز هستند.امروز کردهای سوریه و عراقهم به معنای واقعی و هم به معنای مجازی کلمه بسیار با هم فاصله دارند و در اکثر موارد با هم نمی جنگند و سیاست های شان را هماهنگ نمی کنند. اغراق نیست اگر بگوییم که اکنون حکومت اقلیم کردستان به ترکیه نزدیک تر از پ ی د است. در مقیاس بزرگ تر بیشتر کردها در سوریه، عراق، ترکیه و ایران تصمیم گرفته اند که چشم انداز سیاسی پان کردی را رها کنند و به جای آن جداگانه به دنبال کسب حقوق شان در کشورهای مربوط به خود باشند.

توصیه های سیاسی

برای آنکه هم نیروهای ترکیه و هم نیروهای کرد نقش شان را به طور کامل در رسیدن به نتایج موفقیت آمیز ایفا کنند، آنها نباید تنها باکفایت و باروحیه باشند بلکه باید انعطاف پذیر هم باشند و حتی بتوانند با برخی دشمنان قسم خورده شان همکاری کنند. این چالشی بسیار دشوار است اما می توان استدلال آورد که چاره ناپذیر نیست. در زیر توصیه هایی می آید در این باره که آمریکا چگونه می تواند کمک کند که در این مورد نتایج موفقیت آمیزی به دست آید:

نخست اینکه آمریکا بهتر است همچنان هرگونه تلاش جدی برای استقلال کردها را به وقت دیگری موکول کند.آمریکا و اغلب دیگر کشورها به ویژه ترکیه و ایران کشورهای همسایه و کشورهای دورتر و افزون بر آن دولت های مرکزی ضعیف در بغداد و دمشق همگی مخالف سرسخت این موضوع هستند. هنگامی که پ ی د نیز به طور یک طرفه برنامه های رسمی خود برای یک منطقه ی کردی "فدرال" خودمختار در سوریه را اعلام کرد، توانست به شکلی معجزه آسا تمام همسایه های خود و فراتر از آن را در مخالفت با این امر متحد کند: دولت اسد، مخالفان سوریه، ترکیه، آمریکا و حتی حکومت اقلیم کردستان رقیب خود را که درست در آن سوی رود در عراق قرار دارد. تنها روسیه اعلام کرد که این می تواند رویکردی منطقی برای حل جنگ داخلی سوریه باشد.

دوم اینکه آمریکا بهتر است در کنار هم ترک ها و هم کردها به جنگ با داعش در داخل سوریه با نیروهای ویژه در زمین و هواپیماهای جنگی در هوا به منظور ارتباط، در صورت امکان هماهنگی و حداقل جلوگیری از درگیری ادامه دهد اما باید قویاً به پ ی د گوشزد کرد که در برابر کمک نظامی و حمایت سیاسی آمریکا برای یک راه حل سیاسی "فدرال"در سوریه همچنان از حمله به نیروهای ترکیه و هرگونه حمایت مهم از پ ک ک دوری گزیند.

سوم اینکه آمریکا بهتر است در میان مدت در خلوت به دوستان ترکیه ای خود توصیه کند که روند صلح داخلی خود با پ ک ک را از سر گیرند و در این راه از هر کمک ملموس و عینی که ترکیه بخواهد فروگذار نکند. فعلاً آنکارا و پ ک ک به شکلی تراژیک آتش بس دوساله شان بین سال های 2013 و 2015 را رها کرده اند و دوباره درگیر جنگی تمار عیار شده اند. پ ک ک خواهان خودمختاری کردها و حزب حاکم عدالت و توسعه (آ ک پ) در آنکارا در صدد آن بوده است که حداقل به شهروندان کرد خود آزادی های فرهنگی و سیاسی بیشتری بدهد.شکاف میان دو طرف که همین یک سال پیش آشکارا کم شده بود، اکنون آن قدر عمیق شده که پرکردنش ناممکن به نظر می رسد اما ممکن است یک روزهم پر شود (اگر احتمالاً نه با پ ک ک با دیگر احزاب معتبر کرد مانند حزب دموکراتیک خلق ها (ه د پ)که نمایندگان زیادی در پارلمان ترکیه دارد اما به لحاظ بسیار در حواشی زندگی سیاسی ترکیه قرار دارد.) در این مورد خاص حرف تکراری "راه حل جنگ نیست" شاید واقعاً به کار بیاید و هر پیشرفتی در این مورد افزون بر ارزش ذاتی آن آشکارا نگرانی ها و سوءظن های ترکیه در مورد گذشتن پ ی د از مرز را کاهش می دهد.

چهارم اینکه آمریکا بهتر است به اندک دوستان عرب باقی مانده ی خود در سوریه توصیه کند که راهی برای سازش با کردها بیابند.پ ی د به رغم حملات لفظی تمام طرف ها، دشمن مخالفان عرب نیست. افراد پ ی د همان طور که پیشتر اشاره شد در رویداد تأسف انگیز پاک سازی نژادی در برخی مناطق مانند تل ابیض دخیل بوده اند اما اکنون پ ی د با شبه نظامیان عرب محلی ای متحد است که تعدادشان دست کم 5000 است و با داعش و دیگر دشمنان مشترک می جنگند.بنابراین پ ی د می تواند متحدی کلیدی در آزادسازی رقه و سپس واگذاشتن آن به شبه نظامیان عرب باشد درست همان طور که پیشمرگ های حکومت اقلیم کردستان می توانند متحدی کلیدی در بازپس گیری موصل در عراق باشند.

در حال حاضر جریان اصلی مخالفان عرب سوریه از روابط بسیار بد با پ ی د لطمه می بیند.اگر عناصر مخالفان صرفاً با پ ی د دوست می بودند و حتی با آن متحد نمی شدند، دو گروه می توانستند با هم دستاوردهایی به مراتب بیشتر هم در رویارویی با داعش و هم دولت اسد داشته باشند اما اعراب همچنان تمایلی به پذیرش هیچ گونه حقوق قومی کردها را ندارند. استدلال اصلی مخالفان این است که پ ی د با دولت اسد همکاری می کند اما در واقع دولت اخیراً هم در قامیشلی و هم در حسکه نیروهای پ ی د را مورد حمله قرار داد. شکی نیست که پ ی د در کل کوشیده است که از درگیری با عناصر دولت پرهیز کند اما این کار را به خاطر منافع خود و نه علاقه به همکاری با دمشق کرده است و وضعیت در ناحیه ی محاط کردها در حلب پیچیده است در حالی که پ ی د در آنجا قدرت و نفوذ زیادی دارد.نیروهای کرد می گویند که گروه های مخالفان عرب به آنها حمله کردند و آنها به این خاطر مجبور بودند که به تجهیزاتی که از طرف دولت می رسید، تکیه کنند در حالی که مخالفان این توضیح را قبول ندارند و نیروهای کرد را به همکاری با دولت متهم می کنند. برخی اعضای مخالفان عرب در خلوت قبول می کنند که آنها نمی توانند خودمختاری کردها را به رسمیت بشناسند اما می دانند که پ ی د احتمالاً باید به نوعی در دولت بعد از اسد جای بگیرد.

پنجم و آخر اینکه آمریکا بهتر است در برابر اقدامات قبلی دوستان و متحدان منطقه ای تصمیمی روشن و سنجیده برای افزایش حمایت عینی خود از هم مخالفان عرب در سوریه و هم دورنمای حقوق کردها با یک دولت منطقه ای قوی بگیرد.چنین تغییر سیاستی شاید تنها راه نجات هرگونه موفقیتی از مخمصه ی هراس آور سوریه و سیاست آمریکا در آنجا باشد و حتی اگر سوریه از بین برود، این سیاست جدید ظرفیت بلندمدت گسترش روابط آمریکا با متحدان ترک و کرد را در سطحی وسیع تر در منطقه نشان خواهد داد.

انتهای پیام/.

دیدگاه شما

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
کنگره ملی8000شهیداستان همدان